نقد و بررسی فیلم Le Deuxieme Souffle (نفس دوباره)

نقد و بررسی فیلم Le Deuxieme Souffle (نفس دوباره)Reviewed by محمدرضا on Aug 12Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Le Deuxieme Souffle (نفس دوباره)نقد و بررسی فیلم Le Deuxieme Souffle (نفس دوباره) نفس دوباره دومین فیلم از مجموعه چهارتایی گنگستری-جنایی (و تا حدودی نوآر) ملویل است که این مجموعه

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم Le Deuxieme Souffle (نفس دوباره)

نفس دوباره دومین فیلم از مجموعه چهارتایی گنگستری-جنایی (و تا حدودی نوآر) ملویل است که این مجموعه

به فیلم درخشان ـسامورایی» ختم می شود . قطعا از فیلم های مطرح تر او چون سامورایی و دایره سرخ در مرتبه پایین تری قرار می گیرد . بیشتر به این خاطر که به میزان آنها در مسائل انسانی و نفوذ در درونیات شخصیت ها عمیق نمی شود . صد البته یک اثر گنگستری پرقدرت و تر و تمیز است که قواعد ژانر را به نحو احسن رعایت می کند و بی شک به سبک و سیاق شخصی خود ملویل هم متعهد است . نفس دوباره روایت آخرین روزهای زندگی یک تبهکار کارکشته به نام «گوستاو میندا» است که در نهایت ختم می شود به یک تراژدی که حدس آن چندان سخت نیست . عنوان «نفس دوباره» هم احتمالا اشاره دارد به یک تنفس کوتاه مدت بین اسارت موقت (زندان) و اسارت دائم (مرگ) . گوستاو از آن شخصیت های به آخر خط رسیده ای است که نمونه اش را بعدتر در آثار سام پاکین پا خیلی می بینیم . افرادی که دیگر دوره شان گذشته و قصد دارند باقیمانده عمرشان را اندکی آسوده بگذرانند . گوستاو اما برای فرار و پشت سرگذاشتن همه چیز مشکلی دارد و آن بی پولی است . پس ناچار باید آخرین عملیاتش را هرچند دل خوشی از انجام آن ندارد با یک عده غریبه انجام دهد تا به پول برسد و بعد هم آزادی! در واقع اگر طبق قواعد داستان گویی او قهرمان قصه باشد و هدفش فرار از فرانسه و رهایی ، او با دو مانع طرف است . یکی «جو ریچی» که یک گانگستر پست و بی مایه است و دیگری هم پلیس یا درست تر «کمیسر بلوت» .

بلوت همان کاراگاه باهوشه ی فیلم های نوآر و جنایی است که می شود بلای جان شخصیت اصلی و نقشه هایش . همزاد او فی المثل در فیلم غرامت مضاعف همان رئیس شکاکِ شرکت بیمه است . او در فیلم تقریبا از همه باهوش تر و زرنگ تر است که اگر او به گونه ای او را بدمن (که در اصل نیست) تلقی کنیم از آنجا که خیلی رقیب کاردرستی برای گوستاو است به جذابیت فیلم کمک بسیاری کرده است . تیز بودن و باهوش بودن او در همان اولین حضورش در فیلم ، پس از قتل در کافه که اعترافات دروغین شاهدان را پیش از خودشان بهشان می گوید و بعدتر طی آن نقشه بکرِ گیر انداختن گوستاو ، خوب در می آید . ویژگی جالب شخصیت او احترامی است که برای گنگسترها(رقبا)ی سرسختش قائل است که در سکانس آخر وقتی آن دفترچه را به خبرنگارها می دهد ، مشهود است . ملویل انگار خیلی به دنبال کنکاش در ویژگی های اخلاقی گوستاو نیست .

بالاخره گوستاو یک خلاف کار است که آن پلیس ها را با بی رحمی تمام می کشد

و یحتمل قبلا هم کشته . آن اندک تانی ملویل بر راضی نبودن قلبی گوستاو از کشتن

پلیس موتورسوار هم خیلی گذرا است و چندان مهم نمی شود . ولی خوب گوستاو

مثل جو ریچی پست فطرت نیست و حداقل اصولی دارد . کلیت فیلم اجرای به شدت

پخته ای دارد و می شود از سکانس عالی سرقت هم کلی حرف زد . اما سکانس

افتتاحیه و اختتامیه از دید بنده بهتر و به یادماندنی تر هستند . سکانس فرار از زندان

که ادای دینی به برسون هم هست از طرفی به خوبی خفقان و سنگینی فضای زندان

را نشان می دهد و از طرف دیگر نمایانگر درماندگی شخصیت اصلی است . سکانس

آخر هم نقش بر آب شدن نقشه های گوستاو است پس از آن درگیری خونین و سر

رسیدن پلیس و نهایتا اسیر شدن گوستاو در بین نرده های پله (!) . «مانوش» هم

که از ابتدای فیلم اساسا منفعل و بیکار بوده است و صرفا دعا می کرده گوستاو

خلاص شود و با او به جایی دور برود ، در پایان هم فقط با حسرت نظاره گر است

و هیچ کاری از دستش بر نمی آید .

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …