نقد فیلم Land of Mine
«سرزمین مین» یکی از آن فیلمهای جنگ جهانی است که با روح و روانتان بازی میکند. این فیلم آلمانی-دانمارکی که در
اسکار ۲۰۱۷ نامزد بهترین فیلم خارجی از کشور دانمارک شده بود، داستان واقعی سربازان آلمانی را تعریف میکند که بعد از جنگ جهانی دوم، مجبور میشوند در دانمارک زمینهای پر از مین را پاکسازی کنند. تخمین زده میشود بیش از ۲۰۰۰ سرباز آلمانی، از جلمه بسیاری جوان و نوجوان مجبور بودند مینها را خنثی کنند که بیش از نیمی از آنها یا کشته شدند یا اعضای بدن خود را به خاطر انفجار مینها از دست دادهاند. مارتین زندفلیت کارگردان فیلم هم این پسربچهها را بنمایهی فیلم خود قرار داده و دوران تنشزا و بینهایت پراسترس آنها در اسارت دانمارکیها را به تصویر کشیده است. این گروه پسران پس از دیدن آموزشهای لازم که آنها هم بسیار خطرناک هستند، پا به زمینهای پر از مین میگذارند و در شرایط بینهایت دشواری زندگی خود را میگذارنند.
فیلم Land of Mine با استقبال گستردهی منتقدین مواجه شده است. این فیلم بخشی از جنگ جهانی را روایت میکند که معمولا دور از توجه مانده و در بعضی صحنهها به درجهای از تنش و اضطراب میرسد که تماشاگر را روی صندلی میخکوب میکند. اولین اکران فیلم که در فستیوال فیلم تورنتو سال ۲۰۱۵ بود، به قدری تماشاگران را تحث تاثیر قرار داد که ایستاده آن را تشویق کردند. فیلم در دانمارک هم موفق ظاهر شاد و بر اساس گفتهی منتقدان داخلی، بهترین فیلم سال ۲۰۱۵ دانمارک لقب گرفت.
در روز پس از تسلیم آلمان در می ۱۹۴۵ گروهی از اسرای جنگی جوان آلمانی تحویل مقامات دانمارکی شدند. این اسرا به سواحل غربی دانمارک فرستاده شده و در آنجا به آنها دستور داده شد تا بیش از دو میلیون مینی را که آلمانیها در زمان جنگ در شن و ماسه امتداد ساحل کار گذاشته بودند را پاکسازی نمایند. این اسرای نوجوان با دست خالی و در حال خزیدن بین شن و ماسه و تحت فرماندهی گروهبان خشن دانمارکی، کارل لئوپولد راسموسن (رولاند مولر)، مجبور به انجام این کار خطرناک میشوند. کاری که هر روز جان عدهای از اسرا را میگیرد. فرمانده دانمارکی به اسیران قول میدهد که پس از پایان پاکسازی تعدادی از میادین مین آن ها را آزاد خواهد نمود.
در حین پاکسازی میادین مین روابط بین فرمانده دانمارکی و اسیران آلمانی دست خوش فراز و فرود های فراوانی می شود. در آغاز فرمانده از همه آلمانی ها و نازی ها متنفر است و با سربازان جوان آلمانی رفتار خوبی ندارد و اسرای آلمانی حتی از وعده غذایی مناسب محروم هستند. با این حال هنگامی که فرمانده دانمارکی گرسنگی سربازان آلمانی را می بیند از پادگان نظامی دانمارکیها برای آن های غذا می دزدد. در موقعیتی دیگر او سربازی آلمانی متعلق به گروه را از دست گروهی از سربازان مست دانمارکی و بریتانیایی نجات میدهد. اما این رفتار و رابطه خوب با کشته شدن سگ گروهبان دانمارکی در میدان مین پاک شده توسط مینی که پیدا نشده بود پایان می یابد. و گروهبان مجدداً شروع به پرخاش گری و بد رفتاری با اسیران آلمانی می کند.
با گذشت زمان و با کشته شدن تدریجی سربازان آلمانی هنگام پاک سازی مین ها دوباره حس همدردی و حس مشقتی که بر این اسیران آلمانی وارد می شود رابطه گروهبان و اسیران را نزدیک و نزدیکتر می کند. در انتهای فیلم هنگامی که فرماندهی ارشد نظامی دانمارک از آزاد کردن تنها چهار اسیر آلمانی بازمانده از گروه اسرا سر بازمیزند، گروهبان دانمارکی اسیران را در نزدیکی مرز آلمان از اتومبیلش پیاده کرده و به سمت مرز آلمان فراری میدهد.
کارگردان مارتین زاندولیت
تهیهکننده
مالت گرونرت
میکایل شر. ریکس
فیلمنامهنویس
بازیگران
رولاند مولر
میکل فلسگورد
لورا فرض
لوئیس هافمن
جوئل باسمن
اسکار بوکلمان
امیل بوشو
اسکار بوشو
لئون سیدل
کارل الکساندر سیدر
ماکسیمیلیان بک
آگوست کارتر
تیم بولو
الکساندر راش
ژولیوس کوچینک