نقد و بررسی فیلم دنیای ژوراسیک : سقوط پادشاهی (Jurassic World: Fallen Kingdom)

نقد و بررسی فیلم دنیای ژوراسیک : سقوط پادشاهی (Jurassic World: Fallen Kingdom)Reviewed by محمدرضا on Jul 23Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم دنیای ژوراسیک : سقوط پادشاهی (Jurassic World: Fallen Kingdom)نقد و بررسی فیلم دنیای ژوراسیک : سقوط پادشاهی (Jurassic World: Fallen Kingdom) نسخه قبلی « دنیای ژوراسیک » که براساس سری فیلمهای « پارک ژوراسیک » استیون اسپیلبرگ ساخته شده بود،

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم دنیای ژوراسیک : سقوط پادشاهی (Jurassic World: Fallen Kingdom)

نسخه قبلی « دنیای ژوراسیک » که براساس سری فیلمهای « پارک ژوراسیک » استیون اسپیلبرگ ساخته شده بود،

توانست به فروش فوق العاده ای در گیشه های سینما دست پیدا کند تا حضور دوباره دایناسورها بر پرده نقره ای سینما نوید بخش حضور مستمرشان در این عرصه باشد. تجربه دیدار دوباره دایناسورهای استیون اسپیلبرگ با تکنولوژی جدید و جزئیات جذاب تر در « دنیای ژوراسیک، » ، به حدی هیجان انگیز بود که تماشاگران زیادی به سالن های سینما هجوم بردند و از نتیجه کار نیز تا حد زیادی رضایت داشتند. البته رقم بالای فروش فیلم نیز سبب شد تا سازندگان خیلی زود دست به کار شده و به سراغ ساخت دنباله های جدید بروند که نتیجه اش فیلم « دنیای ژوراسیک : سقوط پادشاهی » است. آما آیا « سقوط پادشاهی » می تواند موفقیت قسمت نخست را تکرار نماید؟

داستان اینبار درباره جزیره ژوراسیک است. جزیره ای که خالی از سکنه است و تنها دایناسورها در آنجا قرار دارند و بزودی با فعال شدن آتشفشان ، نسل آنها بار دیگر بطور کامل منقرض خواهد شد. در این وضعیت انجمن حمایت از حقوق دایناسورها دست به کار شده اند تا راهی برای جلوگیری از انقراض نسل این موجودات پیدا کنند. در این وضعیت کلیر ( برایس دالاس هاوارد ) در پی راه حلی برای نجات دایناسورها است که این اتفاق با یافتن یک سرمایه گذار رخ می دهد. حالا کلیر باید به همراه اوون ( کریس پرات ) که خیلی هم رابطه خوبی با هم ندارند، به جزیره مذکور رفته و دایناسورها را نجات دهند اما دایناسورها در این جزیره خیلی حرف گوش کن نیستند و…

« سقوط پادشاهی » را جی.ای. بایونا اسپانیایی کارگردانی کرده. فیلمساز خوش نامی که آثار مطرحی از جمله « A Monster Calls » و « The Orphanage » را در کارنامه هنری اش دارد که در میان آثار محبوب علاقه مندان به سینما قرار دارد. اما برای ساخت یک اثر بلاک باستری پرهزینه صرفاً فیلمساز مطرح بودن اهمیت چندانی ندارد چراکه او می بایست پایبند به قوانینی باشد که برای ساخت چنین آثاری بنا شده و تخطی کردن از آن چندان به مذاق استودیوهای هالیوودی خوش نمی آید. « سقوط پادشاهی » نیز دچار مشکلات همیشگی آثار بلاک باستری شده و سرشار از ایراداتی است که تقریباً در تمام آثار پر هزینه شاهد آن هستیم.

شاید اگر « دنیای ژوراسیک : سقوط پادشاهی » عنوان « پارک ژوراسیک » را یدک نمی کشید و به اثر مذکور مرتبط نمی شد، می توانستیم بخش زیادی از اشکلات فیلمنامه را فراموش کنیم که چراکه عاملی وجود نداشت که تماشاگر بتواند اثر را با آن قیاس نماید. اما مشکل اینجاست که ساخته های استیون اسپیلبرگ با عنوان « پارک ژوراسیک » آثار مطرحی بودند که فیلمنامه نقش بسزایی در آن داشت و می شد شخصیت هایی که در داستان حضور دارند را باور کرد و با آنان همراه بود؛ هرچند که در میانه راه سرشان را به باد می دادند و خیلی هم تکه بزرگی از بدنشان بر جای نمی ماند!

اما فیلمنامه در « سقوط پادشاهی » نقش چندانی ندارد بطوریکه حتی مسئله ” دایناسورها ” هم در اینجا اهمیت خاصی ندارد. سازندگان برای خلق دایناسورها اینبار روح تصمیم گیری نیز در آنها دمیده اند و آنان را چیزی شبیه به بدمن های کلاسیک فیلمهای اکشن به مقابل دوربین آورده اند که به جستجوی سوژه می پردازند، متفکر می شوند و اگر سازندگان کمی بیشتر همت می کردند، می توانستند از زبان اشاره نیز برای گفتگو با یکدیگر استفاده نمایند تا وضعیت هوش شان تکمیل شود! دایناسورهای « سقوط پادشاهی » اینبار بیش از هر زمان دیگری که به خاطر داریم، بی هویت هستند و صرفاً بهانه ای هستند برای ساخت فیلم بی آنکه ایده ای برای بسط دنیایشان در نظر گرفته شده باشد.

شخصیت های انسانی فیلم نیز وضعیت بهتری از دایناسورها ندارند. قهرمان داستان اینبار کمترین میزان فراز و فرود را در پرداخت تجربه کرده بطوریکه در طول داستان هرگز اتفاقی رخ نمی دهد که ما با چالش های جدیدی درباره او مواجه شویم. کریس پرات که اغلب او را به عنوان ناجی با سری فیلمهای « نگهبانان کهکشان » به خاطر می آورند، اینبار نیز در نقش یک ناجی ظاهر شده و همان ویژگی ها را بازخوانی کرده با این تفاوت که خصوصیات رفتاری وی در طول داستان ثابت است. اما عجیب ترین شخصیت پردازی مربوط به نقش منفی داستان است که بدمنی کاملاً کلاسیک است. از آن دسته شخصیت های منفی که خنده های شیطانی می کند و بی برو برگرد منفی است و هیچ نقطه روشنی در زندگی اش تجربه نکرده. انسانی که طلوع خورشید را ندیده و ظاهراً همیشه در شب به دنبال روشنایی روز بوده!

در این میان البته نباید از جلوه های ویژه فوق العاده اثر چشم پوشی کرد.

شاید تنها ویژگی مثبت « سقوط پادشاهی » طراحی دایناسورها و هدایت

صحنه های اکشن باشد که چشم نواز است و نمی توان از آن تمجید نکرد.

پیشرفت تکنولوژی این فرصت در اختیار تیم طراح جلوه های ویژه قرار داده

تا با خلق CGI فراوان و با کیفیت از دایناسورها، بیش از هر زمان دیگری

آنها را به صورت واقعی ترسیم نمایند و باید گفت که در کار خود نیز موفق

بوده اند. یکی از سکانس های تعقیب و گریز فیلم به حدی جذاب است

که می توان پس از پایان فیلم بارها آن را مشاهده کرد و از تماشای هنر

سازندگان در خلق این سکانس لذت برد.

« دنیای ژوراسیک : سقوط پادشاهی » در بخش جلوه های کامپیوتری

یکی از بهترین های سال است اما در نقطه مقابل، سازندگان هیچ ایده

ای برای ساخت عنوانی جدید درباره دایناسورها نداشته اند. فیلمنامه

اثر در اینجا کاملاً قابل پیش بینی است و شخصیت های داستان نیز

از حداقل پرداخت ممکن برخوردار هستند بطوریکه به سختی می توانند

چند خط دیالوگ مفید ادا نمایند. اگر برای تماشای دایناسورها بی تاب

هستید، « سقوط پادشاهی » اثر ایده آل شماست با این توضیح که

آنها به جهت درجه بندی سنی فیلم آرامتر از قبل هستند و خیلی

هم ترسناک نیستند! اما چنانچه به دنبال چیزی بیشتر از داد و بی داد دایناسورها که پیش از این بارها چه در سری « پارک ژوراسیک » و چه در « دنیای ژوراسیک » نمونه بهتر آن را دیده ایم هستید، « سقوط پادشاهی » نمی تواند خیلی متقاعد کننده باشد.

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …