نقد و بررسی فیلم Into The Woods (به سوی جنگل)

نقد و بررسی فیلم Into The Woods (به سوی جنگل)Reviewed by محمدرضا on Aug 4Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Into The Woods (به سوی جنگل)نقد و بررسی فیلم Into The Woods (به سوی جنگل) [تماشای] «به سوی جنگل/Into the Woods» مرا در سرما رها کرد و رفت. اقتباس سینمایی راب مارشال

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم Into The Woods (به سوی جنگل)

[تماشای] «به سوی جنگل/Into the Woods» مرا در سرما رها کرد و رفت. اقتباس سینمایی راب مارشال

از داستان تخیلی استیفن ساندهایم، که پیشتر تئاتر موزیکالی از آن در برادوی نمایش داده شده، به نام «به سوی جنگل» نمی تواند غیر از داشتن فیلمنامهای هوشمندانه و چند بازی لذتبخش ادعای دیگری داشته باشد. هر یک از ترانههای فیلم با صرف کمترین میزان انرژی طراحی شدهاند و در میان آنها نمی‌توان حتی یک لحن جذاب یافت. فقدان تأثیر عاطفی فیلم زمانی هویدا میشود که شخصیت ها کشته میشوند و در واقع هیچکس به این واقعی نمیگذارد صرف بودجه اندک برای ساخت این فیلم (بنا بر گزارشات حدود ۵۰ میلیون دلار) مانع از «ویژه» شدن جلوههای بصری آن میشود.

این سئوال مطرح است که آیا طرفداران این نمایشنامه از تماشای برداشت مارشال از آن هیجان زده می‌شوند یا خیر. این فیلم نه تنها یکی از شخصیتهای مهم داستان (راوی) را حذف کرده بلکه سرنوشت شخصیت دیگری را تغییر داده و از شدت عریانی جنسی عیان دو رابطه میکاهد (البته همه اینها به اسم حفظ کیان خانواده هستند). ساندهایم با دلخوری تغییرات را پذیرفته اما لحن وی زمان صحبت درباره آنها نشان میدهد که اگرچه او با الزامات بازار آشناست، اما مفاهیم هنری او را سر کیف نمیآورند.

ایده پشت سر «به سوی جنگل» به اندازه ۲۵ سال پیش که نخستین بار روی صحنه تئاتر رفت تازه است. چهار داستانِ برادران گریم شامل سیندرلا (با بازی آنا کندریک)، شنل قرمزی (با بازی لیلا کراوفورد)، جک و لوبیای سحرآمیز (با بازی دانیل هاتلستون) و راپونزل (با بازی مکنزی موزی) بازنویسی و در هم تنیده شدهاند. به اینها داستانی که برداران گریم هرگز ننوشتهاند، شاید هم نوشته باشند اضافه شده است- نانوا (با بازی جیمز کوردن) و همسرش (با بازی امیلی بلانت)، که اجاقشان کور است، متوجه میشوند که جادوگری (با بازی مریل استریپ با الهام از کاراکترش در «شیطان پرادا میپوشد/The Devil Wears Prada» خانهشان را طلسم کرده است. برای باطل کردن این طلسم آنها سه شب وقت دارند تا به کلبه رفتگری بروند و چهار وسیله را پیدا کنند: یک گاو سفید شیری، یک شنل قرمز خونی، یک تار موی زرد ذرتی و یک دمپایی طلایی. به این ترتیب آنها به جنگل میروند، کارشان را انجام میدهند، و از آن به بعد با خوشحالی زندگی میکنند….. حداقل تا صحنه شماره ۲.

وقتی صحبت ساخت فیلمهای موزیکال به میان میآید، نمیتوان مارشال را کارگردان تازه کاری دانست. در واقع، او یکی از معدود کارگردانهای فعالی است که با زیر و بم این ژانر آشنا است. از این ها گذشته، «شیکاگویش/Chicago» برنده اسکار شد. همه اینها باعث میشوند از یکنواخت بودن «به سوی جنگل» شگفت زده شویم. موزیکالهای انیمیشنی دیزنی اوایل دهه ۱۹۹۰ سرزندهتر بودند. تنها یکی از آهنگهای این فیلم به نام «درد و رنج / Agony» آن انرژی مورد انتظار از چنین فیلمی را دارد، و این موفقیت بیشتر به دلیل سبک بازی کریس پاین در این صحنه است و ربطی به صحنه آرایی، طراحی رقصها یا تنظیم آهنگ ندارد.

درباره پاین باید گفت که (البته با پوزش از نامزد همیشگی اسکار مریل استریپ) او بهترین چیزی است که «به سوی جنگل» ارائه میکند. شخصیت او به عنوان شاهزاده چارمینگ ترکیب فوق العادهای از ابهت، کاریزما و تهی مغزی است. در راستای نقش آفرینیهای اخیرش، از جمله فیلم بسیار بد «روسای وحشتناک ۲/ Horrible Bosses 2»، در این فیلم نیز از پس نقش کمدی خود به خوبی برآمده است. در اکثر مواقع فیلم، همبازیهای او نمره قبولی نمیگیرند. (البته) استریپ خیلی خوب است اما تنها در یک صحنه جانی دپ فرصت عرضه اندام آن هم به مدت کمتر از ۵ دقیق پیدا میکند و نقشهای بازیگرانی چون آنا کندریک و امیلی بلانت به راحتی قابل فراموشی است.

کمپانی دیزنی فیلم اخیر خود را تا حدی بر اساس نسخههای اصلاح شده آثار

افرادی مانند برداران گریم و هانس کریستین اندرسن ساخته است. دو تن

از شخصیتهای «به سوی جنگل» جزء شاهدخت های دیزنی هستند. (توجه:

گرچه زیبای خفته و سفیدبرفی خیلی کوتاه روی صحنه تئاتر ظاهر می شوند،

اما هر دو در این اقتباس سینمایی حذف شدهاند.) شاید سازنده های این

فیلم قصد داشتند که آن را به عنوان دنباله « افسون گر شرور و زیبای خفته

/Maleficent » عرضه کنند. با این حال، در حالی که « افسون گر شرور و

زیبای خفته -» اثری منحصر به فرد و جذابی بود، «به سوی جنگل» به طرز

عجیبی کسل کننده است. فرد ممکن است پیش خود فکر کند که آیا نیاز

این استودیو به محافظت از داراییهای خود منجر به ساخت «به سوی جنگل» شده است.

از نظر محتوا، «به سوی جنگل» میتواند گزینه مناسبی برای خانوادهها باشد،

اما به سختی می توان تصور کرد که بچههای خردسال به فیلمی که اغلب

تاریک است و مرتب منتظر میماند تا بازیگران آهنگ های پیش پا افتادهای

را چهچهه بزنند جذاب باشد. همان قدر که در «به سوی جنگل» چیز اشتباهی

وجود ندارد، به همان اندازه هم چیز درستی در آن دیده نمیشود. مطمئنم که

این فیلم فروش زیادی خواهد کرد- امضای دیزنی و ساندهایم برای تضمین

بازگشت سرمایه صرف شده کافی است، اما به عنوان درخشان ترین روشنایی

روز کریسمس، این لامپ را باید عوض کرد.

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …