نقد و بررسی فیلم Horrible Bosses 2 (رؤسای وحشتناک ۲)
«رؤسای وحشتناک ۲/ Horrible Bosses 2» (با تاکید بر صفت «وحشتناک») عنوان به جایی برای این دنباله ناخوشایند و غیرضروری است.
این اثر بی مزه و الکی طولانی در نقطه مقابل سلف خود،یعنی فیلم نامرغوب اما دوست داشتنی «رؤسای وحشتناک/ Horrible Bosses » قرار دارد. «رؤسای وحشتناک» ماجرای تلاشهای سه کارمند دوست داشتنی برای انتقام گرفتن از کارفرماهایشان بود. گرچه نسخه دوم این فیلم از همان بازیگران و اسامی شخصیتهای فیلم اول بهره گرفته است، اما در قسمت دوم دیگری خبری از کارگردانی سِت گوردون و نویسندگی مایکل مارکوویتز، جان فرانسیس دالی و جان ام گولداستاین نیست.
البته، گفته میشود که کمدی، ژانری سلیقه ای است، بنابراین ممکن است برخی بینندهها این فیلم را یک کلاسیک مدرن از شوخی و نشاط تصور کنند. اما اگر از من میپرسید، میگویم که حتی یک بار در طول ۱۰۸ دقیقه اکران «رؤسای وحشتناک ۲» روی پرده سینما نخندیدم- حتی قسمتهای کات شده، که در پایان فیلم، نمایش داده میشوند نیز نمیتوانند جلب توجه کنند. شوخ طبعی فیلم در حد جوکهایی است، که پسربچه های ده ساله در دستشویی های مدرسه برای یکدیگر تعریف میکنند. در حالی که امکان جذاب شدن فیلم با کمدی کثیف و جوانانه وجود داشت، اما «رؤسای وحشتناک ۲» هرگز از پیله اثری سخیف، پیش پا افتاده و قابل پیش بینی رها نمیشود. وقتی قسمت خنده دار جوکی را از قبل میدانی دیگر آن جوک خنده دار نیست، اما این اتفاق چندین بار در فیلم رخ میدهد و حس شوخ طبعی ضعیف کارگردان، شون اندرس، را برایمان رو میکند.
اگر [از نظر شما] شوخیهای بی مزه به اندازه کافی بد نیستند، پس این یکی را بشنوید که دو تا از سه شخصیت اصلی فیلم، کرت بوکمن (با بازی جیسون سودیکیش) و دیل آرباس (با بازی چارلی دی)، از دو آدم بی استعداد دوست داشتنی در قسمت قبل به دو احمق اعصاب خرد کن در این قسمت تبدیل شدهاند. اگرچه سودیکیش تلاش میکند تا کمتر آزار دهنده باشد، اما دِی سعی میکند تا گوی رقابت اعصاب خرد کنی را از زک گالیفیاناکیس (در خماری ۳/The Hangover 3) برباید. تنها جیسون بیتمن، که این بار نیز در نقش نیک هندریکس دون پایه ظاهر شده، از گذار از «رؤسای وحشتناک» به «رؤسای وحشتناک ۲» تغییر کمی کرده است. بازگشت شخصیتهای بلندپایه فیلم (منظور کارفرماها) مانند جنیفر آنیستون و کوین اسپیسی، که نقشهای خود را با گرایشات س*ک*سی برجسته و دیالوگهای تند تکرار میکنند، در میان بهترین چیزهایی هستند که «رؤسای وحشتناک ۲» ارائه میکند، اما متأسفانه مدت زمان حضور آنها (به خصوص اسپیسی) روی پرده فوقالعاده اندک است. جیمی فاکس نیز در نقش مردی، که اسمش (در تیتراژ فیلم مقابل اسم او “ام اف جونز” نوشتهاند) را نمیتوان در روزنامه های خانوادگی چاپ کرد، برگشته است و صفات عجیب و غریبش برای بار دوم دیدن لذت کمتری دارند. از میان تازه واردها، تنها بازی پرجنب و جوش کریس پاین، در نقش رکس پرانرژی، ارزش گفتن دارد.
«رؤسای وحشتناک ۲» با صحنه ای شروع میشود که در آن بازیگران اصلی فیلم اول خود را برای معرفی اختراع جدید خود به نام Shower Buddy به بازار آماده میکنند. این وسیله، که ظاهراً یک شامپوریز زیبا است، نظر یک کمپانی تهیه کاتالوگ برای محصولات تجاری، با مدیریت رکس (پاین) و پدرش (با بازی کریستف والتز)، را جلب میکند. آنها اول ۱۰۰۰۰۰ محصول سفارش میدهند ولی بعد دبه میکنند و نیک، کورت و دیل را در ورطه ورشکستگی قرار میدهند. برای فرار از این مخمصه این سه تصمیم میگیرند که رکس را …. که معلوم میشود یک قربانی از خداخواسته است، بدزدند.
هنگام تماشای فیلم برای لحظاتی فکر کردم که
«رؤسای وحشتناک ۲» در حال ورود به قلمرو
«خونبهای رئیس سرخ/ The Ransom of Red Chief»
است. اما صد افسوس که اینگونه نیست- مهارت اوهنری
درباره پیچشهای هوشمندانه نویسندگی قابل مقایسه
با اندرس و جان موریس نیست. در مقطعی، فیلم با
ترسیم دو حالت از این که چگونه یک سناریوی خون
بهایی را میتوان نمایش داد جذابیتهای بالقوه ای
نشان میدهد: در یکی همه چیز طبق نقشه پیش
میرود و در دیگری پای قانون مورفی[۱] در میان میآید.
اما متأسفانه به نظر، این سناریو روی کاغذ بهتر از روی
پرده است. مانند اکثر دقایق «رؤسای وحشتناک ۲»،
این ترفند نیز جواب نداده است.
همچون اکثر دنباله های فیلمهای کمدی، حکمت ساخت
«رؤسای وحشتناک ۲» این است که فیلم اول فروش خوبی کرده است. بر اساس یک قانون نانوشته، این فیلمها اغلب ضعیف و فاقد جذابیت هستند. خلاقیتی که توانسته بود به «رؤسای وحشتناک» اجازه دهد تا با خشونت و پرده دری بیننده را بخنداند، اینجا خشک شده است و بوقلمونی دیگر برای عید شکرگذاری تنها چیزی است که این فیلم ارائه میدهد.
—————
[۱] قانون مورفی یک اصطلاح رایج در فرهنگ غربی است که میگوید «اگر قرار باشد چیزی خراب شود، میشود».