مقاله جالب توجهی را از روزنامه دیلیتلگراف دیدم. این روزنامه که در تیراژ ۹۰۰۰۰۰ نسخه در جهان منتشر می شود، در مقاله مفصلی که نوشته ، نتایج نظرسنجیای را درج کرده که بسیار شگفتانگیز است.
بر اساس این نظر سنجی ۷۸% درصد مسیحیان انگلستان داستان میلاد مسیح علیه السلام را که در انجیل آمده است، قبول ندارند و تا سال ۲۰۵۰ بیش از ۹۰% مردم، در مراسم تولد مسیح در کلیسا شرکت نخواهند کرد. نکته جالب دیگر در این نظرسنجی این است که ۵ درصد نیز قبول ندارند که مسیح علیهالسلام همزمان، هم خدا باشد و هم بشر.
شخصا از این که نتایج نظر سنجی های مربوط به آموزههای دینی در جایی مانند انگلستان به این سادگی و گستردگی در معرض عموم قرار گرفته و منتشر میشود، تعجب میکنم. احتمال میدهم که دست یهودیت در پشت چنین حرکاتی که اثرات مخربی بر مسیحیت دارد ، باشد. به هر حال اصل این نظرسنجی ولو با درصد کمتری از آمار فوق ، پذیرفتنی است.
این نظر سنجی از ۱۰۰۰ نفر در مناطق مختلف برگزار شده است. سن کسانی که در این نظرسنجی شرکت کرده اند از ۱۶ تا ۲۴ سال است و یک چهارم این اشخاص خود را در زمره مسیحیان مومن به حساب آورده اند.
Simon Gathercole متخصص کرسی عهد جدید در دانشگاه کمبریج در این مورد می گوید: نتایج این نظر سنجی مشخص می کند که حقیقت ریشه های تاریخی اصول مسیحیت درک نشده است.
یکی از تحلیل هایی که در این مساله می توان ارائه داد این است که معمولا والدین و خانواده ها وقتی می خواهند فرزندان مسیحی خود را تشویق کنند ، آن ها را به عنوان شرکت در جشن کریسمس تشویق میکنند نه به عنوان شرکت در یک مراسم دینی . به همین دلیل عید کریسمس به عنوان یک عید دینی شناخته و ترویج نشده است . در این نظر سنجی فقط ۴% والدین همراه فرزندانشان در جشن تولد مسیح شرکت میکنند.
بر اساس این نظر سنجی یکی از تحلیل هایی که ارائه شده این است که در سال ۲۰۵۰ آمار کسانی که در جشن کریسمس شرکت نمی کنند از ۹۰ درصد هم کمتر خواهد شد و این برای مسیحیت یک فاجعه تلقی میشود.
من در اینجا وارد آمار و ارقام و جزئیات این نظر سنجی نمیشوم. دیلی تلگراف با استفاده از اطلاعات موسسات دینی مختلف مانند مرکز پژوهش های مسیحی و… آمارهای مبسوطی ارائه کرده است که در بحث ما اهمیت چندانی ندارد. ولی آنچه حائز اهمیت است این است که جامعه مسیحی انگلستان به چه سمت و سویی میرود؟ به عبارت دیگر مسیحیان لندن، آیین ها و مراسم عبادی کلیسا را با چه چیزی جایگزین می کنند؟ با دنیای مجازی؟ با فیلم و سینما؟ با بازی ها و دنیای دیجیتال؟ با بیدینی؟ با گرایش به ادیان دیگری مانند اسلام؟ و … .
این سوال بسیار مهمی است که برای رسیدن به جواب آن باید پژوهش استواری را انجام داد. اما آنچه در نظر اول به ذهن می رسد این است که مسیحیان غرب و به طور خاص انگلستان با بحران معنویت رو به رو هستند و دیگر برنامه هایی آیینی و تجملی چون کریسمس و امثال آن که به مرور زمان خرافه هایی نیز بدان افزوده شده است ، فطرت معنویت خواهی آنان را ارضا نمی کند.
یکی از دلایلی که در علت رویکرد مردم انگلستان به سوی اسلام، میتواند ارائه شود همین احساس خطری است که مسئولان سیاسی و اجتماعی انگلستان دارند. به عنوان مثال مدتی بود که کلیساهای انگلستان به حراج گذاشته میشد و چندین کلیسای مشهور به دلیل رکود معنوی و عدم حضور و استقبال مردم، در معرض فروش قرار داده شد. برخی از مسلمانان نیز این کلیساها را خریداری کرده و به جای آن مسجد بنا کرده اند. (با توجه به نوع معماری کلیسا یکی از مناسب ترین کاربری های آن مسجد است. لذا دیگران نسبت به خرید این بناها توجه خاصی نشان نمی دهند و صاحبان کلیسا اگر مجبور نبودند هرگز آن را به مسلمانان نمی فروختند!).
دولت انگلیس که احساس خطر نمود، اخیرا قانونی وضع کرده است که کلیساها به شرطی باید فروخته شوند که به مسجد تبدیل نشوند. همین احساس خطر نشانه وجود حقیقتی پنهان در لایه های زیرین جامعه بریتانیا است که زنگ خطر را برای متولیان امور اجتماعی آن به صدا در آورده است.
اگر داستان منع ساخت مناره مساجد در سوئیس را شنیده باشید که اخیرا در رسانه ها نیز در صدر خبرها قرار گرفت، مساله اسلام گرایی در غرب برای شما بیشتر ملموس خواهد شد.
از طرف دیگر فشارهای بسیار زیادی که میبینیم در محیط های اجتماعی (منع حجاب، اتهام تروریست، انگشت نگاری و …) به مسلمانان وارد می شود همه نشان گر این است که رویکرد جایگزین آیین های مسیحی، رویکردی اسلامی است و دولت بریتانیا و رهبران دینی آن، به شدت احساس خطر کرده اند. لذا نشر چنین اطلاعات و آمار ارقامی نیز برایشان امری است ناگزیر.
البته کاملا بدیهی است که این گونه آمارها از سوی برخی از مسئولان انگلیسی انکار شود. چرا که طرح آن هرگز به نفعشان نبوده است.
کیث بورتیوس وود یکی از پژوهشگران مسیحی میگوید: نخبگان سرشماری و آمار، اطلاعاتی دارند که ثابت می کند مسیحیت سیر قهقرایی یافته است. این حالت نیز ادامه خواهد یافت تا حدی که مسیحیان بریتانیا در اقلیت قرار خواهند گرفت … این مساله ۴۰ سال بیشتر به طول نخواهد انجامید.