نقد و بررسی فیلم Ed Wood (اد وود)

نقد و بررسی فیلم Ed Wood (اد وود)Reviewed by محمدرضا on Aug 31Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Ed Wood (اد وود)نقد و بررسی فیلم Ed Wood (اد وود) اگر مردم عنوانی همچون “بدترین کارگردان تاریخ” به گوش‌شان بخورد به احتمال زیاد به یاد «اد وود» خواهند افتاد،

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم Ed Wood (اد وود)

اگر مردم عنوانی همچون “بدترین کارگردان تاریخ” به گوش‌شان بخورد به احتمال زیاد به یاد «اد وود» خواهند افتاد،

اگرچه این چیزی نبوده که فیلمساز مذکور خواهان‌اش باشد. «تیم برتون»، یک اثر بیوگرافی سیاه و سفید در مورد وود ساخته که هم به نوعی از او تقدیر کرده است، هم تا حدودی او را زیر سوال برده است، نقش وود را هم «جانی دپ» بازی می‌کند، در کنار دیگر بازیگرانی که شخصیت‌شان در فیلم به شکلی عجیب شباهت‌هایی به شخصیت‌های واقعی‌شان دارد. سخت است که بخواهید بیشتر از وود در مورد این مسائل آگاهی پیدا کنید: فیلم‌های بد او، فضای غیر قابل باوری که او در آن فیلم‌ها را می‌ساخته، یا لباس‌های زنانه‌ای که او به آن‌ها عشق می‌ورزیده (“من عاشق زنان هستم. پوشیدن لباس‌های آن‌ها به من کمک می‌کند تا حس نزدیکی بیشتری با آنان پیدا کنم”). فیلم او، «نقشه‌ی شماره‌ی ۹ از فضای خارج» (که مراحل تولید آن در یک چهارم پایانی فیلم به تصویر کشیده می‌شود)، اغلب به عنوان “بدترین فیلم تاریخ” شناخته می‌شود. با اینکه این فیلم واقعاً بسیار بد است، اما احتمالاً زیاد هم مناسب این عنوان نیست. در هر حال، آن عنوان بخشی جدایی ناپذیر از این فیلم است. «اد وود» با سکانسی آغاز می‌شود که نمایش این فیلمساز با نام «کمپانی بی‌ثبات» در روزنامه‌ها به باد انتقاد گرفته شده است. با این حال، وود با شجاعت تمام به سمت سینما می‌رود. بعد از فرصتی که برای دیدار با “بلا لاگوسی” («مارتین لاندا») پیدا می‌کند و به او اندکی اعتبار می‌بخشد، او شروع به آماده‌سازی بودجه برای تولید «گلن یا گلندا» می‌کند، داستانی مربوط به یک مبدل پوش که به دنبال کشف هویت واقعی‌اش است. با بازی خودش در قالب نقش اصلی و دوست دخترش “دولورس فولر” («سارا جسیکا پارکر») در نقش مقابل او، وود یک فیلم افتضاح می‌سازد، تا جایی که بسیاری از مهره‌های پرنفوذ هالیوود گمان می‌کنند او به دنبال مسخره بازی است. با این حال، این کارگردان فیلم بعدی‌اش را ساخت، «عروس اتم» (که بعداً نام‌اش به «عروس هیولا» تغییر کرد)، و، بعد از آن، «نقشه‌ی شماره‌ی ۹ از فضای خارج» بدنام، فیلمی که وود “با آن شناخته می‌شود”. جذاب‌ترین شخصیت در «اد وود» شخصیت اصلی نیست، بلکه “بلا لاگوسی” است. با گریم غلیظی که او را به سختی قابل شناختن کرده است، «مارتین لاندا» یک نقش‌آفرینی باورپذیر و به شدت خوب ارائه می‌دهد، در نقش مردی که محبوبیت از دست رفته‌اش، بر روح و روان‌اش تاثیر بدی گذاشته است. وقتی که لاگوسی در اواسط فیلمبرداری آن فیلم درگذشت، «اد وود» به شدت متاثر شد و دیگر آن نشاط و طراوت سابق را نداشت

یکی از مشکلات «اد وود» این است که تنها شخصیتی که پردازش خوبی دارد لاگوسی است. دیگر شخصیت‌ها به طور عمدی شخصیت پردازی مناسبی ندارند که باعث دور شدن مخاطب می‌شود. فرمی که برتون برای فیلم انتخاب کرده نکات مثبت و منفی خود را دارد، که مورد قبلی یکی از آن‌هاست. در هر حال، بدون اینکه این فیلم اثر “بدی” از آب در آید، او توانسته حسی شبیه به یکی از ساخته‌های وود را به مخاطب القا کند. «اد وود» در واقع قابل توجه و ساده است، اما هیچ‌گاه پر تکلف و مضحک نمی‌شود. این فیلم یک سرگرمی چفت و بست دار است که به خوبی توانسته از پیچیدگی و تکلف دور بماند. وقتی فیلم پایان می‌یابد، حتی ممکن است برخی به فکر فرو روند که آیا «اد وود» ارزش ساختن یه فیلم دو ساعته در موردش را داشت یا نه. البته این به این معنی نیست که او شخصیت جالب و پر زرق و برقی ندارد، بلکه در مواقعی فیلم کشش لازم را ندارد، و به شخصه فکر می‌کنم که اگر فیلمی در مورد «بلا لاگوسی» ساخته می‌شد می‌توانست بسیار بهتر و جالب تر عمل کند. طراحی صحنه، طراحی لباس، و طراحی گریم در بالاترین سطح ممکن قرار دارند. برتون زحمت زیادی برای به تصویر کشیدن هرچه بهتر مراحل ساخت فیلم‌های وود متحمل شده است، همچون آن “فیلم‌های خانگی” لاگوسی که در فیلم «نقشه‌ی شماره‌ی ۹ از فضای خارج» استفاده شد. مقدار این ریزه‌ کاری‌ها و البته دقت به کار رفته در به تصویر کشیدن‌شان یکی از نکات جالب‌تر «اد وود» است.

تماشای لاندو در نقش لاگوسی که در اطراف باغچه‌اش قدم می‌زد

یا «لیسا ماری» در نقش “ومپایرا” که درون یک گورستان ساختگی

پرسه می‌زند به مخاطب حسی همچون دژا وو می‌دهد. «تیم برتون»

خودش را به عنوان کارگردانی ریسک پذیر که دست به ساخت پروژه‌

های غیر معمول می‌زند به سینما دوستان شناخته است. در مورد

اینکه «اد وود» موفق است یا خیر، باید گفت که این اثر یک فیلم

هالیوودی عادی و معمولی نیست. اینکه این فیلم به این شکل

ساخته شده تا حدی به نفوذ کارگردان‌اش بر می‌گردد (پس از

«استیون اسپیلبرگ»، او شاید در حال حاضر محبوب ترین و معتمد

ترین فیلمساز برای سرمایه‌گزاران است). آثار سیاه و سفیدی که

در استدیو ساخته می‌شوند این روزها انگشت شمار هستند اما،

با وجود اینکه ماجراهای خود «اد وود» بسیار رنگارنگ به نظر می‌آیند،

تصور این اثر به صورت رنگی بسیار سخت است

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …