نقد فیلم Bacurau (باکورائو)

نقد فیلم Bacurau (باکورائو)Reviewed by محمدرضا on May 25Rating: ۵.۰نقد فیلم Bacurau (باکورائو)نقد فیلم Bacurau (باکورائو) کارگردان برزیلی «کلبر مندونکا فیلو» (Kleber Mendonça Filho )، که اینجا کارگردانی را با تهیه‌کننده و طراح تولید خود یعنی

User Rating: Be the first one !

نقد فیلم Bacurau (باکورائو)

کارگردان برزیلی «کلبر مندونکا فیلو» (Kleber Mendonça Filho )، که اینجا کارگردانی را با تهیه‌کننده و طراح تولید خود یعنی

«جولیانو دورنلس» (Juliano Dornelles) شریک بوده، از آن لحن آرام‌تر و انسانی‌تر کارهای قبلی‌اش دست کشیده و چنین توهم خشونت‌بار و دلهره‌آوری را خلق کرده است. فیلم که به شکلی غمیق در بخش شمال شرقی «سرتائو» – بخشی بیابانی در برزیل- رقم می‌خورد تم‌ّها و تاثیرهای بسیاری را در خود جای داده، ولی عمدتا یک فریاد هجوگونه بر علیه رئیس جمهور جدید برزیل یعنی «ژائیر بولسونارو» است، راست تندروی موافق جهانی شدن که امسال هم برای اولین بار در نشست داووس حضور داشت، و بیشتر به این خاطر معروف شد که قول داد تا کشور برزیل را برای تجارت خارجی آزادتر کند. تیتراژ پایانی این فیلم به شکلی کنایه‌دار عنوان می‌کند که ساخت این محصول حدود ۸۰۰ شغل ایجاد کرده است.

«باکورائو»‌ (Bacurau) یک شوک وهم انگیز با مقداری تاثیر از «الخاندرو خودوروفسکی» (Alejandro Jodorowsky)، یا «بیدار شدن در وحشت» (Wake in Fright) اثر «تد کوچف»‌ (Ted Kotcheff) است. همچنین این اثر یک وسترن انتقامی پارانویدی است که من را به یاد «یک مشت دلار» (A Fistful of Dollars) اثر‌ «کلینت ایستوود» (Clint Eastwood) انداخت، فیلم با سخت‌گیری تمام تعداد کفن‌هایی که باید برای اجساد آماده‌ کنید را می‌شمارد. ستینگ فیلم – باراکائو – تخیلی است؛ نام آن به معنی «مرغ پشه‌خوار» است.

ما چند سال به جلو برده می‌‌شویم، در دنیایی که مجازات مجرمان در سائو پائولو به صورت زنده از تلوزیون پخش می‌شود. یک زن جوان به نام «ترزا» («باربارا کولن» (Bárbara Colen)) به زادگاه خود برای شرکت در مراسم تدفین مادربزرگش بازگشته است. او برای رسیدن به این جای دورافتاده سوار بر وسیله نقلیه مردی شده که آب آشامیدنی را با یک تانکر بزرگ به شهر می‌آورد. مردم «باکورائو» به خاطر مشاجراتی که با مقامات دولتی بر سر یک سد دارند به این آب شرب نیازمند هستند، مقاماتی که نقش منفی اصلی آن‌ها یعنی سیاست‌مدار کثیف به نام «تونی جونیور» («تاردلی لیما» (Thardelly Lima)) است. او همچنین با خودش یک سری دارو برای دکتر محلی، «دومینگاز»، با بازی ستاره باسابقه برزیلی «سونیا براگا» (Sônia Braga)، کسی که در فیلم قبلی «فیلو» یعنی «آکواریوس» (Aquarius) هم حضور داشت، آورده است. مصرف خودسرانه قرص به‌ نظر در این منطقه یک سنت است، قرص‌ها با آرامش و احترام خاصی روی زبان قرار می‌گیرند، و محلی‌ها هم مطلقا در جریان گذشته مرموز آن قرص‌ها هستند. یک موزه در مورد تاریخ «باکورائو» وجود دارد، یک ساختمان که اهمیت آن از کلیسا بیشتر است، و در نهایت هم نقشی بسیار اساسی در تعیین سرنوشت این شهر ایفا می‌کند.

خود مراسم تدفین هم ناراحتی‌های زیادی به بار می‌آورد، خصوصا برای «دومینگاز»، و مردمی که در آن حوالی زندگی می‌کنند و می‌دانند که یک اتفاق خیلی عجیب در حال رخ دادن است. آن‌ها دیگر نمی‌توانند باکورائو را در «گوگل مپس»، یا هر سیستم جی پی اس دیگری پیدا کنند. نقشه‌های قدیمی آن‌ها در ساختمان‌های مدارس باکورائو را نشان می‌دهند ولی سیستم‌های دیجیتال جدید فقط صخره و خاک را در این منطقه نشان می‌دهند. علاوه بر این، موبایل‌های ساکنین این منطقه دیگر کار نمی‌کند. هیچ آنتنی وجود ندارد – یک نشانه از فیلم‌های ترسناک در مورد اینکه اتفاقی وحشتناک قرار است رخ بدهد.

اتفاق دلهره‌ آور این است که یک سری از توریست‌های خارجی در یک کمپ شکار در نزدیکی باکورائو قرار دارند، تا دندان مسلح هستند و به تجهیزات به شدت پیشرفته‌ای دسترسی دارند. آن‌ها ظاهرا در یک سفر شکاری به سر می‌برند، تحت راهنمایی‌های «مایکل»، یک آلمانی پا به سن گذاشته با بازی «ادو کیه‌ر» (Udo Kier). (باز هم، این اسم یک نشانه برای اطمینان حاصل پیدا کردن از امنیت نیست.) او سرپرستی چیزی که انگار یک گروه کشتار نظامی برای مراقبت از چیزی است را برعهده دارد: یک دسته از آمریکایی‌های به شدت پولدار، انگلیسی‌ها و بقیه که پول خود را به برزیل آورده‌اند. ولی چه چیز خاصی در برزیل وجود دارد که این سرویس جدید را قرار است تضمین کند، آن هم با همکاری نیروهای اصلی سیاسی؟

در حقیقت، مردم باکورائو خود در دنیایی زندگی می‌کنند که بدون کیه‌ر و مشتریان بدقلق او هم به خودی خود ترسناک است. «ترزا» وارد یک رابطه با «پاکوت» («توماس آکوئینو» (Thomas Aquino)) می‌شود، یک گنگستر تقریبا اصلاح شده که در ارتباط با یک فرد شبیه به «ند کلی» (Ned Kelly) به نام «لونگا» («سیلورو پریرا» (Silvero Pereira)) است. یک سنت راهزنی در باکورائو وجود دارد، یا شاید به طور دقیق‌تر، یک مدل شورشی‌تر از مقاومت بولیواری.

همچنین به مقدار کمی چیزهای عجیب و غریب از سبک علمی تخیلی هم به چشم می‌خورد، که به مدد حضور یک چیز شبیه به هواپیمای بدون سرنشین است ولی انگار با الهام از بشقاب پرنده‌های اولیه ساخته شده قوت گرفته است. شاید «فیلو» به ما می‌گوید که این فقط یک فانتزی نیست، فقط

نمادگرایی نیست، این تصویری از چیزهایی‌ست

که قرار است بیاید. یا شاید منظور او این است

که ما باید در مقابل ستم به پا خیزیم، این مردم

نه تنها نیاز به اسلحه دارند یا اصلا آن را می‌

خواهند، که حتی دارو‌های روان‌گردانی هم نیاز است که به آن‌ها یک

همت والا بدهد،یا به سادگی این منطقه را

آن قدری لگام گسیخته و دیوانه‌وار کند که

دیگر نتوان آن را کنترل کرد.

این یک فیلم واقعا عجیب است، با یک حالت

مردم‌شناسانه و مستندگونه آغاز می‌شود،

تبدیل به یک حکایت آکنده به سم یا رویایی

تب‌آلود می‌شود و سپس تبدیل می‌گردد به

یک حمام خون دوره جیمز اول. این به معنای

واقعی کلمه به‌شکلی متمایز ساخته شده

است، و با روشنی و نیروی افسارگسیخته‌

ای به اجرا درآمده است.

۲۰۱۹ | درام, رمزآلود,علمی تخیلی | ۱۳۱ دقیقه | درجه نمایشی Not Rated

کارگردان :Juliano Dornelles, Kleber Mendonça Filho

نویسنده :Juliano Dornelles, Kleber Mendonça Filho

بازیگران :Udo Kier, Sônia Braga, Barbara Colen

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …