نقد و بررسی فیلم Ant-Man (مرد مورچه‌ای)

نقد و بررسی فیلم Ant-Man (مرد مورچه‌ای)Reviewed by محمدرضا on Aug 18Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Ant-Man (مرد مورچه‌ای)نقد و بررسی فیلم Ant-Man (مرد مورچه‌ای) «مرد مورچه‌ای»(Ant-Man)، مبهم ترین عنوان فیلم‌های ابرقهرمانی «دنیای سینمایی مارول» از بدو تاسیس تاکنون

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم Ant-Man (مرد مورچه‌ای)

«مرد مورچه‌ای»(Ant-Man)، مبهم ترین عنوان فیلم‌های ابرقهرمانی «دنیای سینمایی مارول» از بدو تاسیس تاکنون

، می‌تواند این باور که می‌گوید مارول نمی‌تواند اشتباه کند را به بوته آزمایش بگذارد. عموم مردم به خوبی با مرد عنکبوتی، مرد آهنی، کاپیتان آمریکا و هالک آشنا هستند، اما کمتر کسی است که مرد مورچه‌ای را بشناسد. و بر خلاف آنچه در مورد «پاسداران کهکشان»(Guardians of the Galaxy) رخ داد، مارول بازاریابی چندانی برای معرفی این شخصیت به مردم نکرده است. بنابراین، «مرد مورچه‌ای» باید به شایستگی‌های خودش و منتسب بودن به برند مارول تکیه کند تا بتواند خود را از آثاری مانند «فانوس سبز»(Green Lantern) متمایز کند.

فیلم سعی می‌کند تا چیز نسبتاً متفاوتی در مقایسه با داستان اصلی معمولی ارائه دهد. به سختی می‌توان گفت که چه مقدار از داستان اصلی ادگار رایت در محصول نهایی باقی مانده است، اما لحن فیلم خنده دارتر از بیشتر فیلم‌های مارول است. متأسفانه، تقریباً تماشای فیلم دو ساعته «مرد مورچه‌ای» بدون فکر کردن به «عزیزم، بچه ها آب رفتند»(Honey, I Shrunk the Kids) غیر ممکن است، و مطمئن نیستم که بین سازنده های این دو فیلم ارادتی وجود نداشته است.

از نظر داستانی، غیر از اختلافات مربوط به ضرباهنگ، این فیلم از فرمول «داستان اصلی» با کمی تغییر تبعیت می‌کند. به غیر از یک پیرنگ داستانی مربوط به امدادهای غیبی، تک تک صحنههای «مرد مورچه‌ای» قابل پیش بینی هستند. این فیلم به عنوان یک رمانتیک کمدی ژنریک سرگرم کننده است: دقیقاً می‌دانیم که هر لحظه چه اتفاقی قرار است بیفتد اما نوعی راحتی در آن وجود دارد. «مرد مورچه‌ای» دارای صحنههای متقاعد کنندهای است (یک صحنه نبرد فوق‌العاده بین مرد مورچه‌ای و یک فرد جاافتاده تر در دنیای سینمایی مارول وجود دارد) اما چیز خلاقانهای از نظر محتوا یا نحوه ارائه آن وجود ندارد. تلاش در اجرای یک کمدی بی پرده گاهی موفق و گاهی مغلوب است. مؤلفههای دزدی اشتقاقی هستند و با توجه به امکانات اصلاً مبتکرانه نیستند. سکانس‌های اکشن فیلم متغیرند و لحظات دراماتیک …. هر چه بهتر درباره‌شان حرف بزنیم بهتر است.

علیرغم این که پُل راد برای این که بتواند این نقش را بازی کند تغییر ظاهری زیادی کرده است، اما نمی‌توان او را در هیبت یک ابر قهرمان تصور کرد. شخصیت او در این فیلم، اسکات لانگ، قرار بوده که یک فرد عادی باشد، و بازیگر عادی‌ترین صفات را در این شخصیت اعمال کرده است: او به نوعی کسل کننده است. فاکتور تعیین کننده زندگی اسکات این است که او می‌خواهد پدر خوبی باشد. بعد از سپری کردن مدتی را در زندان (او زمانی به صورت رابین هودی امرار معاش می‌کرده است)، اسکات برنامه‌های زیادی برای خود میچیند. منتها مشکل این پیش زمینه این است که فیلمنامه هرگز به اندازه کافی رابطه بین اسکات و دخترش را پرورش نمی‌دهد. ابی رایدر فورتسون در نقش کَسی در یک کلام از آن بچههای بانمکی است که فیلمسازها نتوانسته‌اند به خوبی ازش استفاده کنند. صحنههای هم بازی شدن او با راد اصلاً دلنشین نیستند. این یکی از شکاف‌های مهم بافت دراماتیک این فیلم است.

فیلم با صحنهای شروع می‌شود که در آن مایکل داگلاس جوان شده در نقش دکتر هانک پیم در برابر یک مجتمع نظامی-صنعتی موضع اخلاقی می‌گیرد. گروهی به ریاست هاوارد استارک (جان اسلاتری) می‌خواهد فناوری بسیار پیشرفته پیم، که می‌تواند اشیا را کوچک کند، را تسلیحاتی کند. بعد از چند دهه، می‌فهمیم که پیم خارج از شرکتش تحت مراقبت است. شاگرد سابق او، دارن کراس (کوری استول) نمایش را می‌گرداند، و در این زمینه دختر ناخلف پیم، هوپ (اونجلین لیلی)، به او کمک می‌کند. وقتی او متوجه می‌شود که آن‌ها تقریباً موفق به تکرار تحقیقات او شده‌اند، تصمیم می‌گیرد که این لباس باورنکردنی را به تن فرد دیگری بپوشاند. اسکات را انتخاب می‌کند و سعی می‌کند او را استخدام کند. اسکات با تبدیل شدن به «مرد مورچه‌ای» می‌تواند بار دیگر در چشم دخترش عزیز شود.

«مرد مورچه‌ای» به نظر خیلی طولانی است، و بخش عمدهای از آن صرف نمایش آموزش‌هایی شده است که اسکات باید ببیند. دقیقاً همان آموزش‌هایی که انتظار می‌رود، ارائه می‌شوند؛ فکر می‌کنم هیچ داستان ابرقهرمانی بدون این آموزش‌ها تکمیل نشده است. شبه رومانسی بین اسکات و هوپ که یکهو ظاهر و یکهو ناپدید می‌شود به وجود میآید. «مرد مورچه‌ای» بیش از حد به جایگاهش در دنیای سینمایی مارول دل بسته است. او فاقد داستان است و بازیهایی در این فیلم دیده می‌شوند که قبلاً بارها دیده‌ایم. تأثیر کلی آن این است که باعث می‌شود به یاد دورانی بیفتیم که در آن دنیای سینمایی مارول خلوت‌تر و لذت بخش تر بود. فیلم‌های ابرقهرمانی مستقل دیگر جایی در این دنیا ندارند.

فیلم‌های زیادی در گذشته از جلوههای ویژه برای تحقق رویای انسان برای تبدیل

شدن به اندازه یک حشره استفاده کرده‌اند و مجبور به مهاجرت به دنیای خرد

شده‌اند. «مورد مورچه‌ای» شاید به دلیل تلفیق جلوه های واقعی و کامپیوتری،

بهترین فیلمی باشد که تاکنون این کار را انجام داده است. برخی از صحنه های

خیالی که بعداً به فیلم اضافه شده‌اند ناموفق هستند. مثل اغلب مواقع، تکنیک

سه بعدی ضروری نیست و گاهی اوقات باعث حواس پرتی می‌شود. مشخص

است که تنها چند کارگردان هستند که می‌دانند چگونه از سه بعدی برای بهبود

یک فیلم استفاده کنند؛ بر اساس شواهد موجود، رید در میان این افراد نیست.

«مورد مورچه‌ای» آن طور که بسیاری از فیلم‌ها «بد» هستند، بد نیست. فقط

فیلم کم فروغی است سرگرمی که قدرتی برای ماندن ندارد. شخصیت اصلی

آن را می‌توان با یکی از ده‌ها ابرقهرمان درجه دو عوض کرد «قدرت» منحصر به

فردش باعث نمی‌شود که بیننده چیز متفاوتی را احساس کند. زمان زیادی از

زمانی که فیلم‌های ابرقهرمانی ریسک می‌کردند نمی‌گذرد. (شوالیه تاریکی را

به یاد دارید؟) حالا، این فیلم‌ها از ریسک کردن می‌گریزند. و این شاید ناامید کننده

ترین چیز درباره «مرد مورچه‌ای» باشد.

بدون شک ملحق شدن «مرد مورچه‌ای» به خانواده مارول برای طرفداران کتاب‌های

کمیک اتفاق خوب و دلپسندی است. با این حال، این فیلم برای بقیه افراد چیز

به خصوصی ندارد. همان طور که تیتراژ پایانی به ما می‌گوید، «مرد مورچه‌ای» بازخواهد

گشت، هر چند به نظر می‌رسد که او در قالب یک تیم بر می‌گردد. این یک پیش غذای

غیررضایتبخش بود. بیایید امیدوار باشیم که غذای اصلی چیزی بیشتر از این پیش غذا از دهن افتاده باشد.

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …