نقد فیلم The Machinist (ماشینیست)

نقد فیلم The Machinist (ماشینیست)Reviewed by محمدرضا on Feb 21Rating: ۵.۰نقد فیلم The Machinist (ماشینیست)نقد فیلم The Machinist (ماشینیست) یک فیلم نوآر ترسناک از تیره‌ی غیر کلاسیک ترین انواع سینما، ماشینیستِ «برد اندرسون» شما را به درون ذهن بی ثبات یک فرد

User Rating: Be the first one !

نقد فیلم ترسناک The Machinist (ماشینیست)

یک فیلم نوآر ترسناک از تیره‌ی غیر کلاسیک ترین انواع سینما، ماشینیستِ «برد اندرسون» شما را به درون ذهن بی ثبات یک فرد

مبتلا به بی خوابی با رازی تاریک که زندگی اش را تبدیل به برهوتی کرده که جز کار کردن، در آن هیچ هدفی وجود ندارد، می برد.با بهره مندی از بازی فوق العاده ی «کریسشن بیل»، فیلم ترسناک همچون یک کابوس شبانه به اتمام می رسد، و از برخی جهات یادآور فیلم هایی چون «فایت کلاب»، «ممنتو» و «بی خوابی» است.اگرچه ممکن است در برخی لحظات ماشینیست همچون تقلیدی محض از آن فیلم ها به نظر آید، و حتی از آن ها ضعیف تر به نظر آید، اما با این وجود، تجربه ای ناخوشایند برای آن هایی که به این نوع داستان ها علاقه دارند نیست.

تِرِوُر با بازی بیل، همانطور که از نام فیلم ترسناک پیداست، ماشین کار یک کارگاه ماشین سازی است.بطور کلی با تبعیت از خودش، او هر روز صبح سر کار حاضر می شود، و بعد از ظهر از کار فارغ می شود.وقتی از سر کار برمی گردد، کاری جز صحبت کردن با دختر گارسونی (با بازی آیتانا سانچز گیخون) که در یک رستوران کوچک فرودگاهی کار می کند یا ملاقات با روسپی همیشگی اش، استیوی (با بازی جنیفر جیسون لِیف) انجام نمی دهد.اما چیز عجیبی در حال رخ دادن است.مرد مرموزی به نام ایوان (با بازی جان شاریان) با او ملاقات می کند، و او بینشی عجیب دارد.سوال اینجاست که آیا اینها توهمات یک تخیل آشفته است یا قسمتی بزرگتر از توطئه ای که برای به جنون کشیدن ترور چیده شده است.چه مقدار از رویدادهای در حال رخ دادن مربوط به روح ترور است؟چه کسی؟ اگر کسی هست، واقعی است؟چرا ساهت برروی ۱:۳۰ دقیقه متوقف شده است؟چرا یخچال نشت می کند؟ (و چرا ایوان شبیه به شخصیت مارلون براندو در فیلم اینک آخرالزمان است؟)

طرز بیان فیلم ترسناک حس تعلیق را به وجود می آورد.صحنه هایی که اطراف ماشین آلات رقم می خورند، با زاویه ای گرفته شده اند که خطر، هر لحظه در کمین است.توقع می رود (اتفاقی که در طول فیلم رخ می دهد) که چیزی به شکل اسفناکی به تباهی برود.فیلمبرداری ترسناک و جو تاریک حاکم بر فیلم برای القا کردن وضع روحی ترور به مخاطب طراحی شده اند.همچنین، اندرسون رنگ ها را طوری تغییر داده، که فیلم تنها مقداری از فیلم های سیاه و سفید، رنگی تر است.و صحنه ای وجود دارد که طوفانی که در حال نزدیک شدن است را نمایش می دهد، که در نوع خودش عالی است.

گفته می شود، “روسپی ای با قلب طلایی” توسط پرنس چارمینگ نجات یافته است، اما نه ترور «ریچارد گر» است و نه استیوی زن زیباییست.شاید شخصیت استیوی کلیشه ای به نظر آید، اما جزئیات مربوط به نقشش آن قدر بدیع هستند که او را از کلیشه ای شدن مطلق دور سازد.«جنیفر جیسون لِیف»، به مقدار کافی در کالبد شخصیت های احساسی و شکننده فرو رفته است که ایفای این نقش، برایش چندان دشوار نباشد.او در این قسمت عالی است، و چهره ای دلسوز را در فیلم به نمایش در می آورد، چیزی که میان چهره های فیلم، چندان به نظر نمی آید.

اگر «شارلیز ترون» و «نیکول کیدمن» می توانستند بواسطه ی تغییر در چهره و اندامشان برای باورپذیر تر کردن نقششان برنده ی اسکار شوند، چطور است کمی نیز راجع به کریسشن بیل فکر کنیم؟با رژیم کم کالری و سختی (یک قوطی تن ماهی و یک عدد سیب در طوب روز) که حدود ۶۰ پوند از وزن او را کاهش داده،

بیل به سختی همچون آن بیل نیرومند و خوش هیکل به نظر

می آید.این تغییر فیزیکی او نقش افرینی اش را از یک نمونه

ی قوی، به یک نمونه ی به یاد ماندنی تبدیل کرده است.این

امر موجب شده تا بازی او معمولی نباشد و فیلم نیز، ناامید

کننده از آب درنیاید.

حتی برای آن هایی که قادرند قبل از تماشای فیلم، دقیقاََ

اتفاقات فیلم را در ذهن ساخته و پرداخته کنند، باز هم

ماشینیست توانایی جلب توجه را دارد.فیلم تاریک است

،اما باارزش، و هیچوقت هم مخاطب را دور نمی زند.در

فیلم، صحنه ای وجود ندارد که مخاطب را ناگهان غافلگیر

کند.اتفاقات آرام آرام رخ می دهند، و اندرسون به ما لذت

به هم چسباندن این اتفاقات به هم را می دهد.ماشینیست

نوع خاصی از مخاطبان را می طلبد، آن هایی که با فیلم های ترسناک و

تاریک مشکلی ندارند و تعدادشان چندان زیاد نیست.اما افراد

متعلق به همان گروه، بابت چنین فیلمی ترسناک بسیار سپاسگذار

خواهند بود.

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …