نقد و بررسی فیلم Non-Stop (بدون توقف) با بازی لیام نیسون
گر فیلمنامهای از آلفرد هیچکاک را به دست مایکل بِی بسپرید نتیجه کار اتفاقی شبیه به «بدون توقف» میشود.
این فیلم در عین داشتن توانایی کافی برای سرگرم کردن مخاطب، طوری ساخته شده که مخاطب از لذت بردن از آن احساس عذاب وجدان میکند. یکی از نتایج آن اتفاق مذکور این است که «بدون توقف» چند ساعت پر تعلیق در پیش روی بیننده قرار میدهد صرفا برای اینکه سر حد ساده لوحی اش را بسنجد. این فیلم را باید در دسته فیلمهای جذاب عذاب آور قرار داد، که هرچند دوست ندارید دوست داشته باشید باز هم دوستش دارید. برای آنان که با تماشای فیلمهای اکشن لیام نیسون (مانند «ربوده شده»، «ربوده شده ۲»، «خاکستری»، …) طرفدارش شده اند باید بگویم که این فیلم هم یکی دیگر از آن دست فیلمهاست و به هر آنچه وعده بدهد عمل میکند.
بیل مارکس (نیسون) یک مارشال نیروی هوایی فدرالورشکسته و الکلی است که زندگی اش در حال فروپاشیدن است. بیل در آخرین سفر هوایی اش به مقصد لندن بر فراز اقیانوس اطلس با موقعیتی تروریستی مواجه میشود. شخصی بی نام از طریق ایمیل به او پیامی میفرستد و در آن تهدید میکند که اگر ۱۵۰ میلیون دلار به حسابی واریز نشود، هر ۲۰ دقیقه یک نفر از هواپیما کشته خواهد شد. در ابتدا بیل نمی داند در پاسخ به این پیام چه عکس العملی نشان دهد. این موضوع را با همکار مارشالش جک هموند (با بازی انسون مونت) در میان میگذارد و به خلبان و مهماندار هواپیما (نانسی، با بازی میشل داکری) اطلاع میدهد. زمان مقرر میگذرد و با پیدا شدن سر و کله یک نفر بیل مجبور میشود موقعیت را جدی بگیرد. اما مشکلی وجود دارد: نقشه آن تروریست تنها به کسب پول هنگفت ختم نمیشود، بلکه در پی پاپوش سازی برای بیل است.
این فیلم هیجانی هواپیمایی چند نقطه قوت و ضعف آشکار دارد. از یک سو فضای محدود و شخصیتهای انگشت شمار زمینه را برای یک فیلم هیجانی رازآلود کلاسیک فراهم میآورد. از سوی دیگر خیلی راحت اکشن آن ممکن است احمقانه جلوه دهد. «بدون توقف» در استفاده از نکته اول بسیار موفق است اما به محدوده مورد دوم هم وارد میشود. با این حال به اندازه «مارها در هواپیما» هم احمقانه نمیشود. این فیلم بیشتر شبیه به «نیروی هوایی یک» اثر ۱۹۹۷ ولفگانگ پترسون با بازی هریسون فورد در نقش رئیس جمهور آمریکا است، هرچند به اندازه ی آن پیچ در پیچ نیست. داستان پر از حفره است و برخی کاملا واضح به چشم میآیند. جاومه کوله-سِرا (Jaume Collet-Serra) کارگردان اثر (که پیشتر نیز با نیسون در «ناشناس» همکاری داشته است) و فیلمنامه نویسانش به خوبی سعی کرده اند این حفره ها را پنهان کنند. تعداد کمی از مخاطبان با مواجهه با اتفاقاتی که در فیلم رخ میدهد احساس میکنند فریب خورده اند. شیه روایت داستان هم در ایجاد پیچش ها و تغییرات سهیم است، که باعث میشود بعضی از آنها باورپذیرتر به نظر برسند. شاید برخی این فیلم را هیچکاک پسند بپندارند، هرچند او هم یک بدبینی که تدریجا شخصیتهایش را به نابودی بکشاند را به صحنههای مبارزه برق آسا ترجیح میداد.
نیسون، که پیش از بازی در نقش شوالیه جِدای و دشمن بتمن شباهت چندانی
به قهرمانان اکشن نداشت، حالا در دید مخاطبان به واسطه ظاهر شریف و
اخلاقمداری اش برای این گونه نقشهای قهرمانی انتخابی مناسب جلوه میکند.
حتی با وجود نقصهای فراوان در شخصیت بیل (که الکلی و سیگاری است و
عموما خوش برخورد نیست) باز هم به سرعت طرف او را میگیریم. بیشتر
مسافران هواپیما بازیگران بینام هستند، به جز جولیان مور که نقش زنی که
در صندلی کناری بیل نشسته را بازی میکند. دیگری هم میشل داکری (از
سریال دانتون ابی) در نقش مهماندار هواپیما است. بینندگان تیزبین احتمالا
لوپیتا نیونگو که نامزد [برنده] اسکار شده است را در نقشی کوتاه به عنوان
یک مهماندار دیگر تشخیص خواهند داد، که در این فیلم حدود سه خط دیالوگ
دارد. با فرض اینکه او اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل را برای «۱۲ سال بردگی»
کسب کند، میتوان مطمئن بود که در آینده دیگر او را در چنین نقشهای جزئی مشاهده نخواهیم کرد.
«بدون توقف» یک سرگرمی فراموش شدنی و دور ریختنی است. بیشتر شبیه
هله هولهی سینمایی است؛ به هنگام مصرف خوشمزه است اما پس از آن هیچ ارزش ماندگاری ندارد. این فیلم در میان مردم بازخورد خوبی داشته، و از آنجا که این روزها مردم لیام نیسون را به سادگی به عنوان یک قهرمان اکشن میپذیرند، به احتمال زیاد در گیشهها نیز موفقیت خوبی کسب خواهد کرد. «بدون توقف» به مدت دو ساعت مفرح است، اما پس از یکی دو روز از یادها خواهد رفت.