![](https://sp-ao.shortpixel.ai/client/to_webp,q_lossless,ret_img/https://shargh.us/fa/wp-content/plugins/lazy-load/images/1x1.trans.gif)
وی به آنها گفت متعه طبق سنت عمر حرام میباشد. در صورتی که پادشاه شما ۴ زن ثابت دارد. وی بیمار است و طبق گزارشات واصله دکترها گفتهاند نامبرده برای بهبود درمان باید با دختر جوانی ازدواج کند و این خلاف سنت عمر میباشد.
وی ادامه داد شما خواندن نماز را در قبرستان را حرام میدانید، در صورتی که خودتان در مسجد النبی که قبر پیغمبر قرار دارد و یا در مسجد الحرام که قبور حضرت هاجر و اسماعیل و قبور ۸۰ پیغمبر وجود دارد، نماز میخوانید.
یکی از آنها در ادعایی سخیف و کذب گفت طبق گفته وهابیون قرآن از (حضرت) علی (علیه السلام) نقل نشده است. روحانی مذکور عصبانی شد و به شیعیانی که در اطراف او جمع شده بودند، گفت سریع یک قرآن از مسجد النبی برای من بیاورید. وقتی قرآن رسید، به آنها نشان داد که در کنار نام عثمان عفان و زید بن ثابت و چند تن دیگر نام امیرالمومنین علیه السلام نیز نوشته شده است. وهابیون با تعجب به قرآن نگاه می کردند.
گفتند شما زیارت جامعه کبیره را میخوانید که شرک است. روحانی شیعه گفت ابتدای زیارت جامعه با اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا عبده و رسوله آغاز می شود که این را هم شیعه و هم سایر فرق دیگر اسلامی قبول دارند. بعد با ذکر ۱۰۰ مرتبه الله اکبر دل را از هرچه خارج از خداست خالی کرده و تمامی وجود را متوجه خدا میکند. که تمامی اینها مقابل با شرک میباشد.
گفتند شما می گویید عایشه زناکار است. وی از ما شیعیان اطراف خود پرسید که آیا شما چنین میگویید؟ همه تکذیب کردند. وی خطاب به وهابیون گفت اما شما در کتابهای خود نوشتهاید که پیامبر عایشه را بر دوش خود می گذاشت و به مجالس مطربی میبرد.
آنها گفتند شما میگویید عمر کافر است. وی مجددا رو به ما کرد و این مطلب را از ما پرسید. آنها تکذیب کردند و گفتند نه، ما او را مسلمان میدانیم.
جواب او را به هیچ عنوان نمی توانستند بدهند. داشت شلوغ میشد. روحانی را به کناری کشیدیم که مبادا متعرض او شوند.
او برای ما تعریف میکرد که چه گفته و همه ما دور او جمع شده بودیم. یکی از شیوخ زخم خورده وهابی گفت بیرون برو. این جا نایست که فکر کنی بر حقی و بدین ترتیب همگان منطق بیخردانه این جماعت ابله را دیدند.
الحمد لله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء.
انسان به یاد سخن عالم بزرگ آیتالله العظمی وحید حفظه الله میافتد که فرمود اگر کوچکترین شاگرد من اعلم علمای آنها را بیچاره نکرد، من اول سنی هستم!