حسینی، قاری قرآن میگوید: جریان وهابی در کشورهای مختلف علیه شیعیان و ایرانیها تبلیغات زیادی کرده است. قرائت قرآن توسط قاریان ایرانی توانسته در مقابل هجم قابل توجهی از این تبلیغات بایستد و ثابت کند که قرآن ایرانی با تمام دنیا یکی است.
به گزارش تسنیم، سید محمد جواد حسینی، قاری بینالمللی متولد ۱۳۶۲ و اهل شهر مشهد است. او قرائت قرآن را از دوران کودکیاش آغاز کرده و نخستین معلم و استادش را بزرگترش سیدحسن حسینی میداند که مراحل روخوانی و روانخوانی و همچن
این بخشی از تجوید را نزد وی آموخته و صوت و لحن را به صورت حرفهایتر نزد مصطفی جاویدی فراگرفته است. در میان اساتید از محضر سید مجتبی سادات فاطمی نیز کسب فیض کرده است.
سید محمدجواد حسینی برای اولینبار در بیست و ششمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن کریم ایران که یکی از معتبرترین مسابقات قرآن کریم در جهان اسلام به شمار میرود حضور یافت و موفق شد که رتبه نخست در رشته قرائت را به خود اختصاص دهد. حسینی، توفیق حضور در مراسم حج و قرائت در مسجدالحرام را نیز داشته و در حرم امام حسین(ع) نیز قرائت کرده است. با شرکت در مسابقات متعدد نیز توانسته رتبههای مختلفی را در سطح ملی و فراملی از آن خود کند. در ادامه گفتگوی تسنیم با او را میخوانید:
*تسنیم: آقای حسینی اولین علاقهتان به قرآن چگونه شکل گرفت، کی و کجا و نزد چه اساتیدی به آموزش قرآن پرداختید؟
من در میان خانوادهای مذهبی متولد شدهام به همین دلیل قرآن و خواندن آن را از اوایل کودکی و حدوداً از سن هفت سالگی شروع کردم. پدرم روانخوانی قرآن را با من تمرین میکرد و از آنجایی که خودش هم مداح اهل بیت(ع) بود. به این مباحث اهمیت بسیار میداد. برادر بزرگترم نیز قاری قرآن و مشوق اصلی من در جلسات قرآنی بود. بعد از آشنایی با افرادی همچون عبدالباسط، به سمت قرائت گرایش بیشتری پیدا کردم و بعد از گذران مراحل اولیه از محضر اساتیدی چون مجبتی سادات فاطمی و مصطفی جاویدی بهره بردم. از همان ایام دانش آموزی در مسابقات شرکت میکردم و حین خدمت سربازی در نیروی زمینی نیز مسابقات مختلفی را پشت سر گذاشتم که در مجموع توانستم به مقام نخست مسابقات بسیاری دست یابم. سال ۸۸ نیز توانستم به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران در مسابقات بینالمللی قرآن سازمان اوقاف و امور خیریه شرکت داشته باشم و رتبه نخست آن دوره را از آن خود کنم.
*تسنیم: در حوزه تواشیح و یا گروههای همخوانی نیز فعالیت داشتهاید؟
طی مدتی که به فعالیت قرآنی و رشته قرائت مشغول بودهام، از گروههای مختلف تواشیح پیشنهادهای بسیاری برای همکاری دریافت کردهام اما هر وقت من از حاجآقا فاطمی استاد بزرگم در این زمینه مشورت میگرفتم؛ استاد موافق این جریان نبودند و مصّر بودند تا من بیشتر وقتم را برای قرائت اختصاص دهم و تا جایی که ممکن است در این حیطه فعالیت نکنم من هم به نظر استادم احترام گذاشتم و تمام وقتم را در حوزه قرائت صرف کردم. الان ۲۰ سال است که به صورت حرفهای در رشته قرائت قرآن مشغول هستم.
*تسنیم: برای قرائت قرآن کریم به کشورهای خارجی هم سفر کردهاید؟
بله طی مدتی که در قرائت مشغول بوده و بعد از اینکه مقام بینالمللی کسب کردم برای قرائت و حضور در محافل بینالمللی به کشورهای مختلفی سفر کردم. آفریقای جنوبی، ترکیه، لبنان، افغانستان، عربستان سعودی. در مسجد الحرام هم قرائت قرآن داشتم.
یک قاری به محض اینکه به سطح بالایی از تلاوت میرسد و به کسب مقام بینالمللی دست مییابد، از او برای اعزام در محافل خارجی دعوت میشود. مشهد یکی از قطبهای قرآنی کشور است که از قاریان برجستهای بهرهمند است اما میان قاریان مشهد فقط حدود ۱۴ قاری میتوانند از نظر بینالمللی مطرح شده و شانس حضور در محافل بینالمللی را پیدا کنند. این رتبه بینالمللی است که امکان حضور در محافل خارجی را به افراد میدهد و شاید آنطور که باید کیفیت و فنی بودن قاری مد نظر قرار نگیرد. بسیاری از قاریانی که قوت بسیاری دارند نتوانستهاند در مسابقات از مقام بینالمللی برخوردار شوند و طبق همین روال از حضور در محافل خارجی نیز محروم هستند. بسیاری از پیشکسوتان و استادان قرآنی در مشهد نیز به همین روال دچار شده و با وجود کیفیت کار قرآنی خود نتوانستهاند به سفرهای خارجی رفته و در میان قراء بینالمللی حضور یابند.
این افراد بعد از کسب چنین رتبههایی میتوانند برای مدتی مطرح شده و پس از مدتی فراموش میشوند. همه قراء ما مبلغان فرهنگی هستند باید برای رشد کیفی قرائت کشور حمایت شوند اما اینگونه نیست. برای مثال چرا حوزه علمیه نمیآید افراد را در حیطه علوم قرآنی حمایت و برای تدریس با آنها همکاری کند؟ شورای عالی قرآن زحمات بسیاری میکشد و اقدامات موثری هم صورت میگیرد، اما نمیدانم چرا ایدهای مطرح نمیشود که بخواهد به شکل مؤثری ارائه شود تا افرادی که رتبه بینالمللی دارند تحت پوشش قرار دهند. مثلا بگویند اگر تو میخواهی کشور عربی بروی ما بیاییم زبان عربی را به تو آموزش دهیم. خلاهای بسیاری وجود دارد خیلی از قراء به زبان خارجی مسلط نیستند و در مسائل اعتقادیکلامی نیز آنقدری مسلط نیستند که بتوانند درمورد شبهههای رایج در دیگر کشورها به بحث بنشینند. من پیشنهاد میدهم که در این حوزه ایدههایی داده شود و به حال خود رها نشوند. از این ظرفیتها باید به نحو احسن استفاده شود.
*تسنیم: استقبال کشورهای خارجی از قراء ایرانی چگونه است؟
تمام سفرهایی که میرفتم قاریان ایرانی به شکل ویژهای مورد استقبال قرار میگرفتد هیچ کشوری نبود که از این استقبال دور باشد. من علت آن را کیفیت قرائت قراء ایرانی میدانم؛ قراء ایرانی به برکت نظام جمهوری اسلامی ایرانی در چند سالی که نظام مباحث قرآنی را به صورتی جدی شروع کرده و به فرمایشات رهبری توجه داشته است بعد از گذشت سی سال کیفیت قابل توجهی به سطح قرائت کشور و قاریانش بخشیده است. قرائی که از ایران اعزام میشوند معمولاً جزء برترینهای کشورها هستند لذا علت استقبال را میتوان کیفیت بینظیر قرائت و خواندن قاریان ایرانی دانست.
*تسنیم: خاطراتی از این استقبالها هم دارید؟
بله خاطره بسیار است؛ یک بار وقتی برای تلاوت به مسجد قدس آفریقای جنوبی رفته بودم با جمعیتی ۸ هزار نفره رو به رو شدم و فکر نمیکردم در این کشور جمعیتی به این تعداد در مسجد جمع شوند. کشور ترکیه هم که رفته بودم بیش از ۱۰ هزار نفر به استقبالم آمدند.
استقبال مردمی از یک قاری شیعی در قلب وهابیت
سال ۹۱ بود؛ به برنامهای در یکی از استانهای آفریقای جنوبی دعوت شدم؛ محل مورد نظر یکی از مساجد اهل سنت بود، امام جماعت آن مسجد هم وهابی بود. وقتی برای قرائت به آن مسجد رفتم امام جماعت وهابی فهمید یک قاری شیعه از کشور ایران برای قرائت آمده است مخالفت کرد و نمیپذیرفت که من در میان نمازگزارها حاضر شده و قرائت کنم. با پیگیریهای همراهان و مترجم، شرایط فراهم شد که قرائت انجام شود. در بین استقبال کم رنگ مردم مسجد و بیاعتناییهای امام جماعت وهابی قرائت خود را شروع کردم.
قرائتی که قرار بود اتفاق نیفتد ۲۰ دقیقه به طول انجامید و هرچه میگذشت بر تعداد استقبالکنندگان اضافه میشد. من آیات مرتبط با متقین را از سوره نبا انتخاب کرده و خواندم بعد از این که محفل قرآنی به پایان رسید خیل عظیمی از جمعیت برای استقبال از من آمدند و گروه گروه با من عکس یادگاری میانداختند و از شدت شگفتزدگی از من سوالات مختلفی میپرسیدند.
امام جماعتی که با تشیع و نظام جمهوری اسلامی ایران موضع منفی داشت و مخالف قرائت من بود با وجود اینکه مورد قبول نمازگزاران و اهالی آن مسجد بود اما در گوشهای تنها مانده بود و همه مردم او را رها کرده و به استقبال من آمده بودند. حضور یک قاری در کشورهای اینچنینی حتی در قلب وهابیت و ادیان غیر اسلامی هم میتواند بسیار تاثیرگذار باشد.
ایرانیها از لیست حذف شدند، اما آفریقاییها گفتند ایران بهترین قرائت را داشت
وقتی برای اولین بار به آفریقای جنوبی میرفتم شهر کپتان میزبان ما بود. ما در ماه مبارک رمضان آنجا بودیم شب ۲۷ رمضان مسابقه مهمی در آنجا برگزار میشد که از بعد از ظهر روز بیست و ششم ماه رمضان اسامی و شرکتکنندگان اعلام شده و مقدمات فراهم شده بود. به دلیل نفوذ عربستان و بسیاری از دلایل دیگر با حضور ایران در مسابقات موافقت نشد و زمانی که رادیوی رسمی این کشور اسامی را اعلام میکرد از ایران نامی نبرد.
اما به لطف رایزن فرهنگی کشور ایران که زحمت بسیاری برای حضور ما در مسابقات کشید موفق شدیم در آن مسابقه حضور پیدا کنیم. سه قاری از مصر، دو قاری از عربستان که «شیخ محمود» امام جماعت مسجد معروف مدینه به نام ذوقبلتین هم در این مسابقه بود، یک قاری از ترکیه و آفریقا نیز در این مسابقه شرکت داشتند. همه افراد از قراء مصری تعریف و تمجید میکردند و میگفتند قرآن در حجاز نازل و در مصر نیز تلاوت شد. همه فضای روانی به نفع مصریها بود. قرار بود بعد از مسابقه از مردم رأی گیری انجام شود که قاری برتر از نگاه آنها چه کسی بوده است. من و یادگاری نماینده جمهوری اسلامی ایران در این مسابقه بودیم.
نوبت به ما رسید و یادگاری یکی از عالیترین تلاوتهای خود را ارائه کرد من هم توفیق داشتم تا با تلاشهایی که در گذشته انجام داده بودم قرائتم را انجام دهم. با توجه به فضای روانی غالب بر مسابقه بسیاری گمان میکردند که مصر با توجه به شهرتی که دارد اول خواهد شد اما مردم بعد از مراسم و پایان مسابقه گفتند قراء ایرانی بهترینهای این مسابقه بودند با اینکه قاریان و شیوخ بزرگ مصری نیز در این محفل حضور داشت و انتظار میرفت برترین آراء متوجه مصریها باشد اما مردم، نمایندگان ایران را انتخاب کردند و معتقد بودند ایرانیها شاهکار کردند.
*تسنیم: اولین سفر خارجیتان کجا و چه سالی بود؟
سال ۸۷ اولین سفری بود که اعزام میشدم. مقصد، کشور لبنان بود. چون هنوز در سفر به کشورهای خارجی به عنوان قاری و نوعی سفیر جمهوری اسلامی تجربهای نداشتم، احساس خاصی طی مسیر با من بود اما قرآن آرامش فوقالعادهای به من میداد و بهترین دلگرمی بود. محافل قرآنی که در لبنان برگزار میشود از کیفیت خوبی برخوردار است. با وجود اینکه لبنان کشور بزرگی نیست اما محافل قرآنی وسیعی ترتیب میدهد و از قاریان برجسته مصری و دیگر کشورهای مطرح در عرصه قرائت دعوت میکند تا محافل قرآنیاش را به شکوهی هر چه تمامتر برگزار کند. انصافاً با توجه به زحماتی که برای برگزاری محافل قرآنیشان میکشند، استقبال هم از محافل قرآنی لبنان پررنگ و قابل توجه است. لبنانیها هم مثل دیگر کشورها، قرائتها و تلاوتهای ایرانیان را دوست دارند.
وقتی در مشهد تلاوت قرآن را میآموختیم استاد خادمی اصرار داشت که لحنمان در قرائتها باید به لحن عربها نزدیک باشد. معتقد بودند آنطور که عربها حروف را ادا میکنند جدا از مسائل تجویدی باید لحن مخصوص عربها را یاد بگیریم و مانند آنها ادا کنیم. برای موفقیت در این عرصه باید ساعتها فیلم تصویری اساتید مصری را نگاه میکردیم و ما هم انجام دادیم.
سال ۸۶ برای اولین بار به سفر حج اعزام شدم. وقتی اولین بار برای تلاوت به عربستان رفتم توفیق داشتم در مسجد الحرام تلاوت کنم. من سوره حشر را برای تلاوت انتخاب کردم بعد از اینکه قرائتم به پایان رسید یکی از حضار سراغ من آمد و گفت: «من مصری هستم و یکی از بزرگترین اساتید قرائت مصری در همسایگی ما زندگی میکند. شما مسلمان هستی و من خواهشی دارم که در مقابل جواب من راست بگویی». تعجب کرده بودم که این فرد چه سوالی از من دارد که اینقدر رعایت صداقت در جواب برایش اهمیت دارد.
چقدر پول گرفتی که ایران را تبلیغ کنی؟
از من خواهش کرد که با او عربی صحبت کنم و گفت که اصلا نمیتواند تصور کند من ایرانی هستم. میگفت تو عرب هستی طبق اصول مسلمانیات رفتار کن و بگو ایران چقدر برایت هزینه کرده و چقدر پرداخت کرده تا تو به عنوان یک ایرانی اینطور با قرائت کردن برایشان تبلیغ کنی؟ سوالها را پیدرپی میپرسید و اصلاًٌ مهلت پاسخ به من نمیداد میگفت به من بگو از کدام کشور عربی هستی که انقدر خوب قرائت میکنی؟ هرچقدر برایش توضیح میدادم که من ایرانی هستم، و اصلاً پولی برای تبلیغ دریافت نکردهام باورش نمیشد.
قرآن ایرانیها با دیگر مسلمانان فرق دارد
من را نصیحت میکرد و میگفت شما دست گذاشتهاید روی موردی که به راحتی میتوان از طریق آن با احساسات مردم بازی کرد. برایش توضیح دادم که اینطور نیست و از هر استدلالی که به نظرم میرسید استفاده کردم تا قانعاش کنم من ایرانی هستم و روش تعلیم ما اینگونه است نه اینکه ایران بخواهد با پولی مرا بخرد و در جهت تبلیغات از من استفاده کند. بعد از تلاشهای بسیاری متقاعد شد که من ایرانی هستم.
*تسنیم: سالها در اثر تبلیغات سوء وهابیت در برخی کشورهای اسلامی گفته میشد که قرآن ایرانیان با قرآنهای دیگر متفاوت است آیا الان این طرز تفکر غلط هنوز ادامه دارد یا واحد بودن قرآن جمهوری اسلامی ایران با دیگر قرآنها در میان کشورها جا افتاده است؟ شما هم با این نمونهها برخوردی داشتهاید؟
بله برای من هم پیش آمده است که با اینگونه افراد با اینگونه تفکرها روبهرو شوم. این تفکر سالهای بسیاری بر اذهان غالب شده بود، اما به مرور هرچه به جلو میرویم اثرات آن کمرنگتر میشود. مثلاً همان اولین تلاوتی که در مسجدالحرام کردم و آن فرد مصری تصور میکرد من برای تبلیغ از ایران پول دریافت کردهام، بعد از متقاعد شدن که من ایرانی هستم مدت زمان بسیاری مشغول بحث بود که مطمئن شود قرآن ما با قرآن آنها تفاوتی ندارد. به من میگفت بسیاری از عربها و مصریها که بیشتر از اهل سنت هستند، معتقدند که شما قرآن دیگری دارید و آن چیزی که شما میخوانید با قرآن ِ ما، فرق میکند.
من توضیحات لازم را برایش دادم اما آنقدر حجم تبلیغات منفی علیه ما بسیار است که شاید توضیحات به تنهایی از پس ِشیوع این تصور غلط برنیاید. اما سالهای اخیر به لطف پیشرفت قرائت ایران و تاثیر تبلیغی قاریانی که به کشورهای دیگر اعزام میشوند، تاثیر این شایعات به تدریج کمتر شده و هم اینکه خود قرآن نیز ما را در این عرصه کمک میکند. شبکههای تلویزیونی ما در جهت نقش بر آب کردن اندیشههای شوم وهابیت بسیاری قوی عمل کرده است و توانسته در کشورهای دیگر بینندههای بسیاری پیدا کند. سال گذشته که مجدداً به حج تمتع رفتم، این تصور به لطف و یاری بعثه مقام معظم رهبری کمرنگتر شده بود.
*تسنیم: قرائت در حرم سیدالشهدا(ع) نیز مانند تلاوت در مسجدالحرام برای بسیاری از قاریان یکی از ماندگارترین خاطرهها را خلق کرده است، شما هم در حرم امام حسین(ع) قرائت داشتهاید؟
یادم میآید ما در فضا و شرایط خاصی به عراق رفتیم سال ۸۹ اولین گروه قرآنی بودیم که به صورت رسمی به عراق و زیارت سیدالشهدا(ع) دعوت شدیم. تا به آن سال تمام گروههای قرآنی که به عتبات عالیات اعزام میشدند از طریق سازمان ارتباطات و بعثه مقام معظم رهبری سفرشان فراهم میشد، اما سفر ما به عراق دعوت رسمی سازمان عتبات امام حسین(ع) بود. عتبات عراق و شیخ مهدی کربلایی که مسئول عتبه امام حسین(ع) بود با آقای دکتر لسانی قراردادهایی را بستند و همکاری میان عتبه امام حسین و آستان قدس رضوی آغاز شد. آنها به صورت رسمی از آستان درخواست و دعوت کردند تا قاریانی را به عنوان مبلغ آستان قدس رضوی به عراق بفرستد.
بهترین قرائت در حرم امن امام حسین(ع)
من و حمید شاکرنژاد با هم دعوت شدیم و من هیچ وقت در مخیلهام نمیگنجید که روزی بتوانم به عنوان یک مبلغ با دعوتی رسمی به حرم سیدالشهدا(ع) بروم و تلاوت کنم. مخصوصاً برای منی که وقتی از کودکی میشنیدم صدام مانع زیارت زوار است، همیشه کربلا رفتن برایم رؤیا بود و اصلاً فکرش را نمیکردم که بتوانم هم به زیارت بروم و هم یکی از بهترین قرائتهایم را آنجا بخوانم. وقتی ما قرائت میکردیم، همه صحن حرم سیدالشهدا(ع) را بسته بودند.
*تسنیم: به کشور اروپایی هم اعزام شدهاید؟ تأثیر تبلیغی و فرهنگی قاریان تنها محدود به کشورهای جهان اسلام است یا در کشورهای غیر مسلمان، اروپایی و آمریکایی نیز این تأثیرات مشهود است؟
من هنوز به کشورهای اروپایی نرفتهام. امسال قرار بود به کرواسی اعزام شوم اما ویزا به موقع آماده نشد.
تلاوت قرآن واقعاً جاذبه خاصی دارد. این جاذبه محدود به دین و یا ملیت خاصی نمیشود. برای مثال همین لبنانی که بارها به کشورشان اعزام شدهایم، فقط مسلمان نیستند که. درست است حزب الله فعالیتهای گستردهای دارد، اما دین غالب مردمشان مسیحیت است، ولی با این حال محافل قرآنی، بسیار مورد استقبال قرار میگیرد. وقتی عبدالباسط با قرائت قرآن خود افراد غیر مسلمان را مسلمان میکند، میزان اثرگذاری مسَلم این تلاوت روشن میشود.
استقبال مسیحیان از قرائت آیات قرآن
بارها اتفاق افتاده است که من در کشوری تلاوت کرده باشم و بعد از تمام شدن، خانمهای مسیحی میآمدند و احساسات خود را به نحو جالبی بروز میدادند و میگفتند ما لذت میبریم از تلاوت قرآن شما و احساساتی شدن مردم سادهترین تأثیر آنی قرآن کریم است. قرآن کریم از لحاظ موسیقیایی تلاوت پیچیده است و اگر از این لحاظ بخواهیم تحلیل کنیم نغمههای تلاوت فنی و پیچیده میشود. به کرات اتفاق افتاده است که کسی در موسیقی فعالیت داشته از نغمهها و گوشههای ما تعجب کرده است و فکر نمیکرد قاریان ایرانی نغمهای از گوشه عربی برایشان بخواند.
وظیفه ما این است کلام خداوند را عرضه کنیم. قطعاً تاثیر خود را میگذارد؛ قرآن یک کلام معمولی نیست و وقتی حتی نگاه بر عبارات قرآن کریم عبادت محسوب شود، مشخص است که قرائت آن یا شنیدن تلاوت آن تا چه حدی اثرگذار خواهد بود.
*تسنیم: مقام معظم رهبری در دیدار امسال، قاریان را به انس بیشتر با قرآن و توجه به بطن آیات در کنار توجه به ظاهر فراخواندهاند؛ تعبیر و برداشت حضرتعالی از این توصیه و سخن رهبری چیست؟
انس با قرآن موضوعی است که شامل همه مردم میشود. اگر رهبری این صحبت را در دیدار با قاریان مطرح کردهاند، قطعاً به این معنا نیست که فقط قاریان را خطاب قرار داده باشند. انس با قرآن کریم میتواند از روخوانی شروع شود و به معنی برسد و به تدبر در آن ختم شود. عمل به قرآن و فرامین آن مهمترین وجه این فرموده است لذا خداوند میفرمایند: «کسی که همنشین قرآن است قرآن برای او خیلی از چیزها را روشن میکند» قطعا اگر انس با قرآن اتفاق بیفتد و موقعی که میخواهیم کاری انجام دهیم آیات را در ذهن خود تداعی کنیم قرآن راهنمای ما قرار گرفته ومان از آن میشود که به خطا برویم.
تسنیم: مقام معظم رهبری بر تربیت حافظان تأکید بسیاری داشتهاند، به نظر شما چرا این تأکید بر تربیت ۱۰ میلیون قاری نبوده است؟
احساس من این است که دوستان حافظ با قرآن، ترجمه و مفاهیم ملموستر هستند. با اینکه رشته قرائت الان به صورت خیلی حرفهای کار میشود اما قاریان فقط وقتی که میخواهند جایی تلاوت داشته باشند ممکن است آیات مورد نظر را حفظ کنند. اینطور نیست که پیوسته آن را حفظ کرده یا مفاهیم بخوانند. وقتی قرآن حفظ میشود ترجمه، مفاهیم به صورت پیوسته مرور میشود و تأثیر بالایی بر فرد میگذارد. شاید با این روال حفاظ ما در مبحث تفاسیر و مفاهیم از قراء جلوتر باشند؛ لذا تاثیرگذاری حفظ در این زمینه بیشتر است.
*تسنیم: طی مدت فعالیت قرآنی خود؛ آیا به دیدار مقام معظم رهبری هم رفتهاید؟
من پنجبار به صورت عمومی و رسمی و دو بار هم به صورت خصوصی با مقام معظم رهبری دیدار داشتهام. آخرین دیداری هم داشتم دو هفته قبل بود که به اتفاق برخی از قراء به زیارت ایشان رفتم و رهبر معظم انقلاب هم توصیههایی را در بحث قرآن کریم به ما فرمودند.
نکتههای ناب رهبری در خصوص قرائت ایرانیان
اولین تلاوتی که من در حضور مقام معظم رهبری داشتم سال ۸۶ بود و ایشان با استقبال فراوانی از من پرسیدند برای کدام شهر هستم و استادم چه کسی بوده است من هم پاسخشان را دادم و ایشان فرمودند: «صدایت ویژه است، خوب میخوانی. اگر ادامه دهی آینده روشنی را برای شما متصور هستم». فرموده ایشان برای من انگیزه بسیاری شد و بعد از آن فعالیتهایم را بیشتر کردم تا اینکه صحبت رهبری به عینیت رسید و من توانستم مقام بینالمللی کسب کنم.
ماه مبارک رمضان سال گذشته رهبری به نکات فنی بسیاری اشاره کردند. ایشان خطاب به من گفتند «شما خیلی مجلس را دست خودت میگیری و احاطهات به مجلس خوب است». این مورد به صورت فنی در سطوح بالای قراء مطرح و اصطلاحی است که در جلسات حرفهای بیان میشود. من انتظار نداشتم رهبری این مساله را بگویند و جا خوردم که حضرت آقا چقدر جزئی به نکات فنی توجه دارند و با وجود مشغلههای فراوان بسیار ریز و دقیق به فن تلاوت قرآن ورود میکنند.
آخرین دیداری هم که همین اواخر اتفاق افتاد بسیار صمیمی برگزار شد. مقام معظم رهبری تمایل داشتند که قاریان در اختلاف قرائتها فعالیت کنند. قرائی که در سطوح بالا هستند به سراغ اختلاف قرائتها رفته و از آن استفاده کنند. ایشان فرمودند در این زمینه شاید زیاد کار زیادی نشده باشد. با اینکه مشهد یکی از قطبهای قرآنی کشور است جلسهای درمورد اختلاف قرائت ندارد. اختلاف قرائت یعنی اختلاف قراء سبعهای که امامان شیعه آن را قبول داشتهاند و ۱۴ روایت از این قاریان موجود است.