نقش مرکز جاسوسی یوتا در امنیت ملی آمریکا + عکس و نمودار

نقش مرکز جاسوسی یوتا در امنیت ملی آمریکا + عکس و نمودارReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on May 22Rating:

هدف آن: تفسیر، رمزگشایی، تجزیه‌وتحلیل و ذخیره‌سازی حجم انبوهی از ارتباطات جهان است که از ماهواره‌ها به سطح زمین می‌رسند و از طریق کابلهای زیرزمینی و زیردریایی شبکه‌های بین‌المللی، خارجی و داخلی انتشار می‌یابند.

این مرکز ۲ میلیارد دلاری باید در سپتامبر ۲۰۱۳ تکمیل شده و فعالیت خود را آغاز نماید. ارتباطات گوناگون از طریق سرورها و روترها جریان یافته و در بانک اطلاعاتی تقریباً نامحدودی ذخیره می‌شوند از جمله محتوای کامل ایمیل‌های شخصی، تماس‌های تلفن همراه و جستجوی کاربران در گوگل و نیز انواع دیگری از اطلاعات شخصی مثلاً قبض پارکینگ، برنامه‌های سفر، خرید از کتابفروشی و سایر”آشغال‌های کوچک” دیجیتالی.

یکی از مقامات ارشد اطلاعاتی که تا همین اواخر در این پروژه حضور داشت، می‌گوید: اما “این مجتمع فراتر از یک مرکز اطلاعات است.” مرکز عظیم بلوفدال در یوتا نقش مهم و محرمانه دیگری دارد که تاکنون فاش نگردیده است. به اعتقاد او، این مرکز برای رمزگشایی بسیار حائز اهمیت است. و عملیات رمزگشایی مهم است زیرا بسیاری از اطلاعاتی که این مرکز تحت کنترل دارد نظیر اطلاعات مالی، مبادلات بازار بورس، معاملات تجاری، اسرار نظامی و سیاسی خارجی، اسناد حقوقی، تماس‌های شخصی محرمانه به طور کامل رمزگشایی خواهند شد. بنا بر اظهارات یکی دیگر از مقامات ارشد در این پروژه، آژانس امنیت ملی چند سال قبل در راستای کسب قابلیت لازم برای رمزگشایی یا از کار انداختن سیستم‌‌های با رمز کاملاً پیچیده نه تنها بوسیله دولتهای جهان بلکه توسط بسیاری از کاربران معمولی رایانه در آمریکا به پیشرفت چشمگیری دست یافته است. به زعم او، نتیجه اینکه “هر فردی به مثابه یک هدف است و هر فرد دارای ارتباطات به مثابه یک هدف است.”


از نگاه آژانس امنیت ملی، پس از حملات ۱۱ سپتامبر و تخصیص دهها میلیارد دلار بودجه در مقطعی توانست دستاوردهای این سازمان را در حوزه کشف نوشته‌های رمزی به طور قابل‌ملاحظه‌ای ارتقا بخشد. آژانس امنیت ملی که به عنوان بازوی وزارت دفاع پس از حادثه پرل هاربر تاسیس گردید، ماموریت داشت تا از وقوع هرگونه حمله غافلگیرکننده‌ای جلوگیری نماید اما در سالهای پس از جنگ سرد با چندین رویداد تحقیرآمیز روبرو گردید. با تشدید یافتن حملات تروریستی اولین آن بمب‌گذاری در مرکز تجارت جهانی و پس از آن انفجار سفارت آمریکا در شرق آفریقا، حمله به ناو یو‌اس‌اس کول آمریکا در یمن و در نهایت حملات ویرانگر ۱۱ سپتامبر- برخی‌ ماهیت وجودی آژانس امنیت ملی را زیر سوال بردند. در واکنش، آژانس امنیت ملی به تدریج خود را احیا کرد. هرچند دلایل اندکی وجود دارد که ثابت نماید کارآمدی این سازمان بهبود یافته است رویهم رفته، علیرغم وجود مستندات فراوان و فرصت‌های عالی برای جمع‌آوری اطلاعات، آژانس فرصت شناسایی حملات نافرجام یک بمب‌گذار انتحاری در پرواز سال ۲۰۰۹ به دیترویت و نیز عملیات بمب‌گذاری اتومبیل سال ۲۰۱۰ در میدان تایمز را از دست داد اما تردیدی نیست که این سازمان خود را به بزرگترین‌، سری‌ترین و احتمالاً بانفوذترین آژانس اطلاعاتی آمریکا تبدیل نموده است که تا به حال وجود داشته است.

در این روند و برای اولین بار از زمان ماجرای واترگیت و دیگر رسوایی‌های دولت نیکسون آژانس امنیت ملی ابزارهای جاسوسی را بر روی آمریکا و شهروندانش تغییرجهت داده است. این سازمان با هدف جمع‌آوری و بررسی میلیاردها ایمیل و تماس‌های تلفن همراه خواه از داخل یا خارج، دهها مرکز شنود و استراق‌سمع را در سراسر کشور راه‌اندازی نموده است. این مرکز برای جستجوی الگوها و رمزگشایی، ابررایانه‌ای با سرعت تقریباً غیرقابل تصور ساخته است. نهایت اینکه، آژانس احداث مجتمعی را آغاز کرده است که در آنجا تریلیاردها لغت، ایده و نجوای دریافتی از طریق شبکه الکترونیکی ذخیره می‌گردند. و البته، کلیه این اقدامات در خفا انجام می‌پذیرند. برای افراد درون سازمانی، این مثل قدیمی که آژانس امنیت ملی هرگز چیزی نمی‌گوید بیش از همیشه کاربرد دارد.

مرکز اطلاعات یوتا

پس از اتمام این پروژه در سال ۲۰۱۳، تاسیسات ۲ میلیارد دلاری بلوفدال که به شدت از آن محافظت می‌گردد، وسعتی در حدود یک میلیون فوت مربع خواهد داشت.

بخشهای این مرکز عبارتند از :

۱- مرکز کنترل میهمانان

تاسیسات ۹.۷ میلیون دلاری برای تضمین اینکه فقط افراد دارای تاییدیه اجازه ورود به این مرکز را دارند.

۲- بخش اداری

فضایی طراحی شده برای پشتیبانی فنی و کارکنان اداری

۳- تالار اطلاعات

چهار ردیف تاسیسات به وسعت ۲۵۰۰۰ فوت مربع با دهها ردیف سرور

۴- ژانراتورهای پشتیبانی و تانکرهای سوخت

می‌توانند حداقل به مدت ۳ روز برق مرکز را تامین نمایند

۵- منبع ذخیره و سیستم آبرسانی

روزانه می‌تواند ۱۷ میلیون گالن مایع را پمپاژ کند

۶- تاسیسات خنک‌کننده

حدود ۶۰۰۰۰ تن تاسیسات خنک‌کننده برای جلوگیری از گرم شدن سرورها

۷- ایستگاه فرعی برق

ایستگاه فرعی برق برای تامین انرژی برق ۶۵ مگاواتی مرکز

۸- بخش امنیتی

کنترل تصویری، شناسایی ورود افراد غیرمجاز و سایر اقدامات حفاظتی بیش از ۱۰ میلیون دلار هزینه خواهد داشت


در صبح ۶ ژانویه ۲۰۱۱ ، هاله‌ای از مه سرد شهر سالت لیک را پوشانده و مه‌دود غلیظ خاکستری رنگ به مدت یک هفته همه جا را فراگرفته بود. آژیر خطر قرمز به مردم هشدار می‌دهد که در داخل منازل خود بمانند مگر آنکه واقعاً ضرورت ایجاب کند. این صدا تقریباً هر روز به گوش اهالی منطقه می‌رسید. دمای هوا حول‌وحوش بیست درجه و خنک بود. یکی از وبلاگ‌های محلی در آن روز خاص به این وضعیت اعتراض کرد: “در اینجا همه چیز تقریباً بو و طعم دود ذغال‌سنگ می‌دهد.” در فرودگاه بین‌المللی شهر سالت لیک، بسیاری از پروازهای داخلی به تاخیر می‌افتاد یا حتی کنسل می‌شد حال آنکه جت‌های غیرمحلی به راحتی بر روی باند فرود می‌آمدند. اما در میان کسانیکه از لابه‌لای مه سرد عبور می‌کنند، فردی به چشم می‌خورد که کت و شلوار و کراوات خاکستری به تن رنگ داشت. وی مردی بلندقد و لاغراندام بود که هیکلش به بازیکن قدیمی بستکبال بیشتر شباهت داشت و ابروهای تیره‌رنگ او در زیر توده‌ای از موهای مرتب گم شده بودند. این فرد که چندین محافظ شخصی او را همراهی می‌کردند، کسی نبود به جز جانشین مدیر آژانس امنیت ملی یعنی “کریس اینگلیس، بلندپایه‌ترین عضو سازمان و فردی که عملیات‌های روزانه این مرکز را در سراسر جهان تحت کنترل داشت.

اندکی بعد، اینگلیس بر روی زمین مرکز آینده اطلاعات در بلوفدال قدم گذاشت، راهی صاف اما ناهموار در کمپ ویلیامز یعنی مرکز آموزش گارد ملی که کمتر از آن استفاده شده بود. اینگلیس با ورود به داخل چادر سفیدرنگی که برای این بازدید برپا شده بود، به “هاروی دیویس”(Harvey Davis ) معاون تاسیسات و لجستیک مدیر آژانس و “اورین هچ”(Orrin Hatch ) سناتور جمهوریخواه ایالت یوتا پیوست که تنی چند از ژنرال‌ها و سیاست‌مداران آنها را در این مراسم همراهی می‌کردند. آنها در یک جعبه چوبی پر از ماسه ایستاده و بیل‌های طلایی رنگ در دست داشتند و ضربات ناشیانه‌ای به زمین می‌زدند تا بدین ترتیب رسماً کلنگ احداث مجتمعی را بر زمین زده باشند که رسانه‌های محلی از آنجا به عنوان “مرکز جاسوسی” یاد می‌کردند. گزارشگران با امید به اینکه جزئیات بیشتری در خصوص دلیل احداث این مرکز بدست آوردند؛ به طرف یکی از میهمانان مدعو، یعنی “لین بیتی”(Lane Beattie) رئیس اتاق بازرگانی سالت لیک هجوم بردند. آیا او اطلاعاتی از هدف واقعی احداث این مرکز جدید در حیاط خلوت شهر خویش داشت؟ وی با لبخندی ناقص و دست‌پاچگی گفت: “مطلقاً نه، من از آنها نمی‌خواهم تا جاسوسی مرا بکنند.”

اینگلیس در این گفتگوی دونفره حضور یافت و تاکید نمود که از جانب این مرکز خطری شهروندان را تهدید نمی‌کند: “این تاسیسات پیشرفته با هدف پشتیبانی از جامعه اطلاعاتی در ماموریت توانمندسازی و محافظت از امنیت سایبری کشور طراحی شده است.” هرچند امنیت سایبری مطمئناً از جمله مواردی خواهد بود در بلوفدال بر آنها تمرکز دارند، اما اینکه چه اطلاعاتی گردآوری می‌شود، چگونه جمع‌آوری می‌گردند و چه کاربردی دارند، موضوعات به مراتب مهم‌تری هستند. مبارزه با هکرها پوشش خوبی برای این مرکز خواهد بود توصیح این مسئله ساده است و اینکه چه کسی می‌تواند با آن مخالف باشد ؟ سپس، خبرنگاران به طرف اورین هچ رفتند که با افتخار این مرکز را “برای ایالت یوتا بسیار ارزشمند” توصیف کرد و سپس افزود: “درباره آنچه که قرار است در این مکان انجام شود، نمی‌توانم زیاد حرف بزنم چون ماموریت این مرکز بسیار محرمانه است.”

و این خلاف قاعده بود: اگرچه برنامه فوق ظاهراً مراسم کلنگ‌زنی رسمی برای بزرگترین و پرهزینه‌ترین پروژه امنیت سایبری کشور بود، اما هیچ‌یک از مسئولان آژانس امنیت داخلی- که مسئولیت محافظت از شبکه‌های غیرنظامی را در برابر حملات سایبری برعهده دارد- از این تریبون سخنرانی نکرد. در واقع‌، فردی که در کنفرانس خبری اکتبر ۲۰۰۹ در شهر سالت لیک مرکز اطلاعات را معرفی کرد، هیچ مسئولیتی در حوزه امنیت سایبری نداشت. این شخص “گلن ای. گافنی”(Glenn A. Gaffney) معاون مدیر اطلاعات ملی در حوزه جمع‌آوری اطلاعات بود، مردی که بیشتر سالهای حرفه‌ای خود را در سازمان سیا گذارنده بود. به عنوان رئیس مرکز جمع‌آوری اطلاعات در جامعه اطلاعاتی، گافنی مدیریت جاسوسان انسانی و الکترونیکی را برعهده داشت.

ظرف چند روز، چادر و جعبه چوبی و بیل‌‌های طلایی ناپدید خواهند شد و حدود ۱۰۰۰۰ کارگر ساختمانی به جای اینگلیس و ژنرالها خواهند آمد. راب مور(Rob Moore) مدیر شرکت ساختمانی Big-D ، یکی از سه پیمانکار اصلی که بر روی این پروژه کار می‌کند به خبرنگار محلی گفت: “از ما خواستند تا درباره این پروژه حرفی نزنیم.” نقشه‌های این مرکز از وجود یک سیستم بزرگ امنیتی خبر می‌دهد: یک برنامه ضدتروریسم ۱۰ میلیون دلاری از جمله نصب حصاری که با هدف ممانعت از تردد وسائل نقلیه ۱۵۰۰۰ پوندی با سرعت ۵۰ مایل در ساعت طراحی شده است، دوربین‌های مدار بسته، سیستم شناسایی بیومتریک، بخش بازرسی خودرو و مرکز کنترل میهمانان.

در داخل، این تاسیسات دارای چهار تالار به وسعت۲۵۰۰۰ فوت مربعی است که دهها سرور آنجا را اشغال کرده و مابقی فضای کف را کابلها و مخازن پر نموده‌اند. به‌علاوه ، فضایی به وسعت بیش از ۹۰۰۰۰۰ فوت مربع برای پیشتیبانی فنی و بخش اداری در نظر گرفته شده است. کل سایت خودکفا خواهد بود و تانکرهای سوخت بزرگی وجود دارند که می‌توانند انرژی ژنراتورهای پشتیبان را در حالت اضطراری به مدت سه روز تامین کنند، مخازن آب با قابلیت پمپاژ ۱.۷ میلیون گالن مایع در هر روز و نیز سیستم فاضلاب و تهویه هوا برای خنک نگاهداشتن سرورها تعبیه شده است. نیروی برق از ایستگاه فرعی این مرکز تامین می‌گردد که شرکت Rocky Mountain Power برای تامین انرژی برق ۶۵ مگاواتی مرکز آنجا را احداث نموده است. مصرف بالای انرژی در این مرکز هزینه بسیار گزافی را برجای خواهد گذاشت حدود ۴۰ میلیون دلار در سال تخمین می‌زنند.

با توجه به ابعاد مرکز و این حقیقت که امروزه حدود یک ترا بایت داده را می‌توان بر روی یک فلشی به اندازه انگشت دست ذخیره نمود، پس حجم اطلاعاتی که می‌توان در مجتمع بلوفدال ذخیره نمود، کاملاً مبهوت‌کننده است. اما مقدار داده‌های اطلاعاتی دریافتی از حس‌گرهای سیستم شنود آژانس امنیت ملی و دیگر سازمانهای اطلاعاتی، هر روز به شکل تصاعدی افزایش می‌یابد. همانطور که در گزارش سال ۲۰۰۷ وزارت دفاع آمده است، پنتاگون بواسطه “آرایش در حال توسعه شبکه‌های هوایی و دیگر حس‌گرها” در تلاش است تا شبکه ارتباطی خود را در سراسر جهان موسوم به شبکه اطلاعات جهانی را گسترش دهد که هدف از آن کنترل یوتابایت(۱۰۲۴ بایت) داده خواهد بود. (یک یوتابایت یک سپتیلیون بایت است عددی بسیار بزرگ که تا به حال فردی نتوانسته است اصطلاحی برای اندازه بزرگ بعدی اختراع نماید)

بنابر گزارش اخیر سیسکو، این مرکز به چنین ظرفیتی نیاز دارد زیرا کاربرد اینترنت در جهان از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ چهار برابر خواهد شد و به ۹۶۶ اگزابایت داده در سال می‌رسد (یک میلیون اگزابایت معادل یک یوتابایت است). اریک اشمیت(Eric Schmidt) مدیر اجرایی سابق گوگل تخمین زد که کل دانش بشری از تولد انسان تا سال ۲۰۰۳ بالغ بر ۵ اگزابایت بوده است. و جریان داده‌ها اصولاً نشان نمی‌دهد که این روند در حال کند شدن است. از ۶.۹ میلیارد جمعیت جهان در سال ۲۰۱۱ بیش از دو میلیارد نفر به اینترنت وصل شدند. تا سال ۲۰۱۵، برآورد شرکت IDC‌ از تحقیقات بازار نشان می‌دهد که اینترنت ۲.۷ میلیارد کاربر خواهد داشت. از اینرو، آژانس امنیت ملی به یک مرکز ذخیره‌سازی داده‌ها به وسعت یک میلیون فوت مربع نیاز دارد. حتی اگر آژانس مرکز یوتا را با یک یوتابایت داده پر کند؛ این حجم اطلاعات برابر با ۵۰۰ کوین تیلیون(۵۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) صفحه متن خواهد بود.

اطلاعات ذخیره شده در بلوفدال طبیعتاً فراتر از میلیاردها صفحه وب عمومی در سطح جهان خواهد بود. آژانس امنیت ملی اغلب به صفحات وب نامرئی موسوم به شبکه عمیق یا deepnet علاقمند است یعنی اطلاعات فراتر از دسترس عمومی. این داده‌ها موارد زیر را شامل می‌گردند: اطلاعاتی که با رمز عبور محافظت می‌شوند، ارتباطات آمریکا و دول خارجی و فایل‌های مشترک غیرتجاری بین افراد قابل اعتماد. بنابر گزارش سال ۲۰۱۰ هیات علوم دفاعی: “شبکه عمیق شامل گزارشات دولتی، بانک اطلاعاتی و سایر منابع اطلاعاتی باارزش برای وزارت دفاع و جامعه اطلاعاتی است. برای جستجو و فهرست اطلاعات در شبکه عمیق به ابزارهای جایگزین نیاز است…” به سرقت بردن اسرار محرمانه دشمن بالقوه، ساده‌ترین کار جامعه {اطلاعاتی} است. آژانس امنیت ملی با مرکز جدید اطلاعات یوتا در نهایت به قابلیت فنی لازم برای جستجو و ذخیره‌سازی کلیه اسرار به سرقت رفته دست خواهند یافت. البته، مسئله اینجاست که آژانس از “دشمن بالقوه” چه تعریفی دارد.

 

شبکه جاسوسی آژانس امنیت ملی

زمانیکه مرکز اطلاعات یوتا عملیاتی گردد، در اصل به سایه آژانس امنیت ملی تبدیل خواهد شد. این مرکز از اطلاعات دریافتی ماهواره‌های جاسوسی آژانس، پست‌های شنود خارج از کشور و اتاق‌های مخفی مونیتورینگ در تاسیسات مخابراتی سراسر آمریکا تغذیه خواهد کرد. سپس این داده ها را در اختیار متخصصان رمزگشا، جستجوگران اطلاعات، تحلیل‌گران مسائل چین، کارشناسان ضدتروریسم و سایر افرادی قرار می‌دهد که در مقر آژانس امنیت ملی در فورت مید و اقصی نقاط جهان کار می‌کنند. در ادامه، توضیح خواهیم داد که این مرکز اطلاعات در پازل جهانی آژانس امنیت ملی کجا قرار دارد.

اجزا شبکه آژانس امنیت ملی عبارتند از:

 

 

 

 

 

۱- ماهواره‌های ثابت

چهار ماهواره در اطراف کره زمین قرار گرفته‌اند که فرکانس‌های مختلف را پایش می‌کنند، از امواج واکی تاکی و تلفن‌های همراه در لیبی گرفته تا سامانه‌های راداری در کره شمالی. نرم افزار داخلی این ماهواره‌ها به عنوان اولین فیلتر در پروسه جمع‌آوری اطلاعات فعالیت می‌کند که فقط مناطق‌، کشورها، شهرها، شماره تلفن‌ها یا ایمیل‌های حساس را هدف می‌گیرند.

 

۲- مرکز اطلاعات فضایی، پایگاه نیروی هوایی باکلی، کلرادو

اطلاعات دریافتی از ماهواره‌های ثابت و نیز سیگنال‌های پست‌های شنود فضایی و خارج از کشور در خارج از شهر دنور تقویت می‌گردند. حدود ۸۵۰ پرسنل آژانس امنیت ملی این ماهواره‌ها را رهگیری نموده، اطلاعات هدف را مخابره کرده و منابع اطلاعاتی را دانلود می‌کنند.

 

۳- آژانس امنیت ملی در ایالت جورجیا، فورت گوردون، آگوستا، جورجیا

این مرکز بر رهگیری اطلاعات دریافتی از اروپا، خاورمیانه و شمال آفریقا تمرکز دارد. این تاسیسات با کد رمز “چای شیرین”(Sweet Tea) تا حدزیادی توسعه یافته و در حال حاضر ساختمان عملیات آن ۶۰۴۰۰۰ فوت مربع است و بالغ بر ۴۰۰۰ اپراتور رهگیری، تحلیل‌گر و کارشناس مختلف در آنجا فعالیت دارند.

 

۴- آژانس امنیت ملی در ایالت تگزاس، پایگاه نیروی هوایی لاکلند، سن آنتونیو

این مرکز بر رهگیری اطلاعات دریافتی از آمریکای لاتین و پس از حادثه ۱۱ سپتامبر، خاورمیانه و اروپا تمرکز دارد. در این مکان حدود ۲۰۰۰ پرسنل فعالیت دارند. آژانس امنیت ملی اخیراً مرکز ابرداده را در این محل با هزینه ۱۰۰ میلیون دلار بازسازی کرد- مرکز ذخیره‌سازی اطلاعات پشتیبانی برای مرکز اطلاعات یوتا.

 

۵- آژانس امنیت ملی ایالت هاوایی، جزیره اوهو

این مرکز بر رهگیری اطلاعات دریافتی از آسیا تمرکز دارد. این مرکز در دوران جنگ جهانی دوم با هدف ساخت هواپیما بنا شده بود و در واقع پناهگاه زیرزمینی با وسعت ۲۵۰۰۰۰ فوت مربع بود که تحت عنوان “حفره”(Hole) از آن یاد می‌کردند. مشابه با سایر مراکز عملیات آژانس امنیت ملی، این تاسیسات نیز بعدها توسعه یافته است. این مرکز در حال حاضر با ۲۷۰۰ پرسنل در زمینی به وسعت ۲۳۴۰۰۰ فوت مربع فعالیت می‌کند.

 

۶- پست‌های شنود داخلی

مدتهاست که آژانس امنیت ملی اجازه دارد تا ارتباطات ماهواره‌ای بین المللی را استراق سمع کند. اما پس از حادثه ۱۱ سپتامبر، این مرکز دستگاه‌های استراق سمع را در “سوئیچ‌های” مخابراتی آمریکا نصب کرد که امکان شنود تماس‌های داخلی را فراهم می‌سازد. یکی از مقامات سابق آژانس امنیت ملی می‌گوید که هم‌اکنون ۱۰ تا ۲۰ پست‌ شنود در داخل وجود دارد.

 

۷- پست‌های شنود خارج از کشور

بنابر اظهارات یک منبع آگاه اطلاعاتی، آژانس امنیت ملی دستگاه‌های استراق سمع را بر روی حداقل دهها لینک مخابراتی خارج از کشور نصب کرده است که هر یک از آنها می‌توانند جریان اطلاعات را با نرخ داده بالا استراق‌سمع نمایند.

 

۸- مرکز اطلاعات یوتا‌، بلوفدال یوتا

مرکز ذخیره‌ سازی اطلاعات دیجیتالی در مکانی به وسعت ۲ میلیون فوت مربع و هزینه‌ای بالغ بر ۲ میلیارد دلار در خارج از شهر سالت لیک به عنوان شاهکار راهبرد اطلاعاتی آژانس امنیت ملی احداث گردید و فعالیت آن در حوزه رمزگشایی اسنادی حیاتی است که رمز آنها در گذشته غیرقابل شکستن بود.

 

۹- مرکز تحقیقات چندمنظوره، اوک ریج، تنسی

حدود ۳۰۰ دانشمند و مهندس رایانه با ضریب امنیتی بالا در این مکان مشغول به کارند و ساخت سریع‌ترین ابررایانه‌های جهان از وظایف آنهاست و بر روی پروژه‌های رمزگشایی و سایر برنامه‌های مخفی فعالیت می‌کنند.

 

۱۰- مقر آژانس امنیت ملی‌، فورت مید‌، ‌مریلند

در اینجا تحلیل‌گران جهت تهیه گزارش و ارائه پیشنهادات به اطلاعات ذخیره شده در بلوفدال دسترسی دارند که در نهایت نیز برای سیاست‌گذاران ارسال خواهند کرد. در راستای کنترل افزایش حجم اطلاعات، آژانس امنیت ملی در حال احداث یک مرکز ابررایانه با هزینه‌ای بالغ بر ۸۹۶ میلیون دلار است.

 

پیش از آنکه بتوان ذخیره‌سازی یوتابایت اطلاعات دریافتی از شبکه عمیق و سایر منابع را در داخل سرورهای مرکز جدید آژانس امنیت ملی آغاز کرد، ابتدا باید آنها را جمع‌آوری نمود. برای اجرای بهتر این هدف، آژانس بزرگترین پروژه ساختمانی خود را در طول تاریخ اجرا کرده است، از جمله نصب اتاق‌های مخفی مونیتورینگ الکترونیکی در اغلب تاسیسات مخابراتی آمریکا. این اماکن با ضریب امنیتی بالا که تحت کنترل آژانس امنیت ملی قرار دارند، مراکزی هستند که آژانس از طریق آنها وارد شبکه‌های مخابراتی آمریکا می‌شود، اقدامی که در طول دوران ریاست‌جمهوری بوش فاش گردید اما آژانس هرگز این خبر را تایید نکرد. مدتهاست که همگان از طرح کلی برنامه به اصطلاح ضبط و کنترل بدون مجوز مکالمات اطلاع دارند اینکه آژانس امنیت ملی چگونه به طور مخفیانه و غیرقانونی دادگاه ویژه سازمان جاسوسی اطلاعات خارجی را دور زد و چگونه تلفن‌های همراه و ایمیل شهروندان آمریکا را مونیتورینگ می‌کرد. پس از لو رفتن ماجرا؛ کنگره اصلاحیه قانون FISA را در سال ۲۰۰۸ تصویب کرد که تا حدود زیادی این اقدامات را قانونی ساخت. شرکتهای مخابراتی که موافقت کرده بودند تا در این فعالیت غیرقانونی مشارکت نمایند، از هرگونه پیگرد قانونی و اقامه دعوی در دادگاه تبرئه شدند. اما آنچه که تاکنون فاش نگردید؛ ابعاد گسترده این برنامه جاسوسی داخلی بود.

یکی از مقامات سابق آژانس امنیت ملی با اسم رمز “استلار ویند” برای اولین بار در یک جلسه رسمی این برنامه را با جزئیات کامل تشریح کرد. “ویلیام باینی”(William Binney) ریاضیدان ارشد آژانس امنیت ملی مسئولیت مکانیزه کردن شبکه استراق سمع آژانس در سراسر جهان را برعهده داشت. مردی بلندقد با چند تار موی مشکی در جلوی سر و چشمان سیاه متنفذ در پشت عینکی با قاب ضخیم و ۶۸ سال سن که تقریباً چهار دهه از زندگی خود را برای کشف رموز و یافتن روشهای جدید برای انتقال میلیاردها تماس تلفن همراه خصوصی و ایمیل از سراسر جهان به داخل بانک اطلاعاتی آژانس امنیت ملی صرف کرد. به عنوان رئیس و یکی از دو بنیانگذار مرکز تحقیقات اتوماسیون اطلاعات سیگنالی، بینی و گروه تحت مدیریت او زیرساخت‌هایی را طراحی کردند که احتمالاً هنوز برای رهگیری ارتباطات خارجی و بین‌المللی از آنها استفاده می‌شود.

وی تشریح می‌نماید که آژانس می‌توانست تجهیزات استراق سمع را در ایستگاههای اتصال کابل نصب کند بیشتر از ۲۴ سایت در اطراف آمریکا که کابلهای فیبرنوری را به طرف ساحل هدایت می‌نمودند. اگر این مسیر انتخاب شده بود، آژانس می‌توانست فعالیت‌های استراق سمع را فقط به ارتباطات بین‌المللی محدود نماید که طبق قانون آمریکا در آن زمان تنها کاری بود که می‌توانستند انجام دهند. در عوض، آژانس تصمیم گرفت اتاق‌های ضبط و کنترل سری مکالمات را در نقاط اتصال کلیدی سراسر کشور برپا دارد ساختمان‌های بزرگ و بدون پنجره موسوم به سوئیچ‌ها سپس دسترسی آن را نه فقط به ارتباطات بین‌المللی بلکه بیشتر به مکالمات داخلی در سراسر آمریکا نیز فراهم ساخت. شبکه ایستگاههای رهگیری بیش از یک اتاق تک‌نفره در ساختمان AT&T در سن فرانسیسکو است که وجود آنها در سال ۲۰۰۶ فاش گردید. بینی می‌گوید: “فکر می‌کنم حدود ۱۰الی ۲۰ تا از این اتاق‌ها وجود دارند. این اتاق‌ها فقط در سان‌فرانسیسکو نیستند، بلکه در مرکز و نیز ساحل شرقی آمریکا نیز وجود دارند.”

استراق سمع مکالمات شهروندان آمریکا صرفاً در سوئیچ‌های مخابرات متوقف نمی‌گردد. برای کنترل ارتباطات ماهواره‌ای در داخل و خارج از آمریکا، آژانس بر ایستگاههای زمینی پرقدرت AT&T ، گیرنده ماهواره‌ای در مناطقی نظیر Roaring Creek و Salt Creek نظارت دارد. در انتهای جاده فرعی منطقه روستایی کاتاویسا ایالت پنسیلوانیا، سه دیش ماهواره‌ای ۱۰۵ فوتی منطقه Roaring Creek ، بخش اعظم ارتباطات آمریکا را در داخل و خارج از اروپا و خاورمیانه تحت کنترل دارند. در زمین متروکه‌ای از منطقه دوردست آرباکل ایالت کالیفرنیا، سه دیش ماهواره‌ای مشابه در ایستگاه Salt Creek شرکت AT&T منطقه آسیا و حاشیه اقیانوس آرام را تحت پوشش دارند.

یکی از مقامات سابق آژانس امنیت ملی انگشت سبابه و شست خود را نزدیک هم نگاهداشت و گفت: “فاصله ما از یک دولت دیکتاتور و اقتداگرا به اندازه فاصله بین این دو انگشت است.”

بینی در اواخر سال ۲۰۰۱ آژانس امنیت ملی را ترک کرد، در واقع مدت کوتاهی پس از آنکه آژانس امنیت ملی برنامه ضبط و کنترل بدون مجوز مکالمات را آغاز کرد. وی صراحتاً می‌گوید: “آنها قانون اساسی را زیرپا گذاشتند. اما برای آنها اهمیتی نداشت. آنها قصد دارند به هر شکل ممکن این کار را انجام دهند و هر کسی که در این راه مانع گردد را قربانی می‌کنند. پس از نقض قانون اساسی، دیگر نمی‌توانستم در آنجا بمانم.” بینی اظهار می‌دارد طرح Stellar Wind به مراتب بزرگتر از آن چیزی بود که افشا گردید. این برنامه فقط شامل استراق سمع مکالمات تلفن همراه داخلی نیست بلکه بازرسی ایمیل‌های داخلی را نیز شامل می‌گردد. در ابتدا، روزانه ۳۲۰ میلیون تماس تلفنی یعنی حدود ۷۳ تا ۸۰ درصد حجم کل رهگیرهای آژانس در سراسر جهان ثبت و ضبط می‌گردید. بنابر اظهارات باینی که همچنان روابط نزدیک خود را تا چند سال قبل با کارکنان آژانس حفظ کرده بود تجهیزات استراق سمع در اتاقهای مخفی سراسر کشور بوسیله برنامه‌های نرم‌افزاری بسیار پیشرفته نصب می‌گردند که “بازرسی عمیق بسته‌های اطلاعات” را انجام می‌دهند و جریان اینترنت را زیر نظر می‌گیرند که از طریق کابلهای با ظرفیت ۱۰ گیگا بایت در ثانیه و با سرعت نور در تبادل هستند.

این نرم‌افزار توسط شرکت ناروس(Narus) طراحی شده که هم‌اکنون بخشی از شرکت بوئینگ است و تحت کنترل از راه دور مقر آژانس امنیت ملی در فورت مید مریلند قرار دارد و منابع آمریکا را برای آدرس‌ها، موقعیت‌ها، کشورها، شماره تلفن‌ها و نیز اسامی فهرست شده دیده‌بان، واژگان کلیدی و عبارت هدف در ایمیل‌ها جستجو می‌کند. هرگونه تماس مشکوک بویژه عبارات یا افرادیکه در فهرست دیده‌بان آژانس وجود دارند، به طور خودکار کپی یا ضبط می‌شوند و سپس برای آژانس امنیت ملی ارسال می‌گردند.

بینی می‌گوید دامنه تجسس از آنجا گسترش می‌یابد. زمانی یک اسم وارد بانک اطلاعاتی ناروس می‌گردد، کلیه تلفن‌های همراه و سایر ارتباطات داخلی و خارجی شخص موردنظر به طور خودکار راه خود را به طرف گیرنده‌های آژانس امنیت ملی پیدا می کنند. بینی اظهار می‌دارد: “هر کسی را که بخواهید، در یک گیرنده خواهید یافت. اگر شماره شما در آنجا باشد؟ به طرف گیرنده‌ها هدایت و ضبط می‌شوند.” وی همچنین افزود: “سیستم ناروس به شما اجازه می‌دهد که همه مکالمات را ضبط نمایید.” و زمانیکه بلوفدال تکمیل گردد، کلیه اطلاعات برای ذخیره‌سازی و تجزیه‌وتحلیل به آنجا ارسال خواهد شد.

بنابر اظهارات باینی، یکی از مرموزترین اسرار برنامه Stellar Wind که تا به امروز هرگز تایید نشده است این بود که آژانس امنیت ملی بدون مجوز به گنجینه وسیعی از صورتحساب‌های داخلی و بین‌المللی شرکت دست یافت، اطلاعات دقیق و مفصل از کسانی که در داخل آمریکا و سراسر جهان با آنها تماس می‌گرفتند. از سال ۲۰۰۷ ، شرکت AT&T بیش از ۲.۸ تریلیون رکورد در بانک اطلاعاتی مجتمع فلورهام پارک ایالت نیوجرسی ذخیره کرده بود.

به نقل از باینی، وریزون(Verizon) بخشی از این برنامه بود و شنود تعداد تماس‌های داخلی را افزایش داد. وی همچنین افزود ‌: “این برنامه تعداد تماس‌ها را حداقل تا مضربی از عدد ۵ افزایش می‌دهد. بنابراین شما روزانه بیش از یک میلیارد و نیم تماس تلفنی خواهید داشت.”(سخنگوی شرکت مخابرانی وریزون و AT&T گفتند که شرکت در خصوص مسائل امنیت ملی هیچ‌گونه اظهارنظری نخواهد کرد)

بینی پس از ترک آژانس امنیت ملی، نصب سیستمی را برای مونیتورینگ تماس افرادی پیشنهاد داد که ارتباط بسیار نزدیکی با هدف اولیه دارند. وی می‌گوید هرچه فرد از این هدف دورتر باشد مثلاً ‌آشنا یا دوست هدف- کمتر تحت نظر گرفته می‌شود. اما آژانس این پیشنهاد را نپذیرفت و با توجه به احداث مرکز جدید ذخیره‌سازی اطلاعات در یوتا، بینی شک دارد که این مرکز در حال حاضر فقط اطلاعات را جمع‌آوری می‌کند. وی خاطرنشان می‌سازد: “کل ماجرا این بود که شما چطور ۲۰ ترابایت رکورد در دقیقه را مدیریت می‌کنید؟ روش پیشنهادی ما این بود بین موارد ضروری و غیرضروری تمایز قائل شویم.” در عوض، “آنها هر آنچه را که جمع‌آوری می‌کنند، ذخیره می‌نمایند.” و آژانس تا آنجا که بتواند اطلاعات جمع‌آوری می‌کند.

پس از آنکه ارتباطات رهگیری و ذخیره می‌شوند، جستجوی داده‌ها آغاز می‌گردد. بینی می‌گوید: “با جستجوی داده‌ها شما می‌توانید افراد مختلف را در هر زمانی تحت نظر بگیرید.” کلیه اطلاعات افراد بر روی نمودار ترسیم می‌شوند. “مبادلات مالی، سفر یا هر چیز دیگری” از اینرو، با ورود اطلاعاتی نظیر قبض کتابفروشی، صورتحساب‌های بانکی و قبض عوارض، آژانس امنیت ملی می‌تواند تصویر بسیار دقیق‌تری از زندگی فرد موردنظر ترسیم نماید.

آژانس امنیت ملی همچنین این توانایی را دارد تا به طور مستقیم و فوری تماس‌های تلفن همراه را شنود کند. بنابر اظهارات آدرین جی. کین( که پس از حمله به مرکز تجارت جهانی به عنوان ردیاب تماس‌های تلفنی در مرکز آژانس امنیت ملی در ایالت جورجیا فعالیت می‌کرد)، “اساساً کلیه قوانین زیرپا گذاشته شدند. آنها از هر بهانه‌ای برای توجیه دلیل تجسس زندگی شهروندان آمریکا استفاده خواهند کرد.” حتی خبرنگاران خارج از کشور نیز شامل می‌شوند. خانم کین شنود مکالمات شهروندان بیگناه را شخصاً غم‌انگیز و دردناک می‌دانست. وی می‌گوید: “این اقدام شبیه جستجو و یافتن دفتر خاطرات فرد است.”

در اتاق‌های مخفی شنود، نرم‌افزار آژانس امنیت ملی کلیه ایمیل‌ها، تماس‌های تلفن همراه و توئیت‌های ارسالی را بررسی می‌کند.

اما البته فرد حق دارد که از این اقدام آژانس نگران شود. زمانیکه راه برای دولت باز باشد تا جاسوسی شهروندان آمریکا را بنماید، پس این وسوسه قوی نیز وجود دارد که از قدرت خویش برای اهداف سیاسی سوء‌استفاده کند، همانطور که ریچارد نیکسون در ماجرای واترگیت تماس تلفنی رقبای سیاسی خود را استراق سمع کرد و به آژانس امنیت ملی دستور دارد تا جاسوسی معترضان ضدجنگ را بنماید. این موارد کنگره را وادار ساخت تا در اواسط دهه ۱۹۷۰ قانون ممنوعیت جاسوسی داخلی را تصویب کند.

بینی قبل از ترک آژانس امنیت ملی تلاش کرد تا مقامات را قانع نماید یک سیستم هدفمندتر طراحی کنند تا بتوانند به سادگی از دادگاه مجوز بگیرند. در آن زمان، آژانس برای کسب مجوز قانونی ۷۲ ساعت زمان نیاز داشت و بینی برای رایانه‌ای کردن این سیستم روشی را پیشنهاد داد. “پیشنهاد داده بودم که رویه درخواست مجوز و تایید آن را خودکار نماییم. با این روش می‌توانیم روزانه چندین میلیون رهگیری را مدیریت کنیم تا اینکه صورت مسئله را پاک نماییم.” اما چنین سیستمی به هماهنگی دقیق با دادگاه نیاز داشت که البته مقامات آژانس نیز علاقه‌ای به آن نداشتند. در عوض، آنها دریافت اطلاعات در ابعاد گسترده را ادامه دادند. زمانیکه پرسیدند بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر چه تعداد تماس‌در فرهنگ آژانس امنیت ملی، “تبادلات” در آژانس رهگیری شده است، بینی تعدادی “بین ۱۵ تا ۲۰ تریلیون در ۱۱ سال گذشته” را تخمین می‌زند.

زمانیکه باراک اوباما به مسند قدرت رسید، بینی امیدوار بود که دولت جدید با هدف رعایت مفاد قانون اساسی در جهت اصلاح این برنامه گام بردارد. بینی و “جی. کرک وایبی”(J. Kirk Wiebe) از تحلیل‌گران ارشد سابق آژانس امنیت ملی تلاش کردند تا نظر بازرس کل وزارت دادگستری را به طرح سیستم خودکار تایید مجوز جلب نمایند. اما چندان توجهی به آن نشد. بینی می‌گوید: “آنها گفتند ما نمی‌توانیم در این مورد اظهارنظر کنیم.”

بینی در رستورانی حوالی مقر آژانس امنیت ملی، یعنی همان مکانی که تقریباً ۴۰ سال از عمر خویش را در آنجا گذارنده است؛ می‌نشیند. انگشت سبابه و شست خود را به هم نزدیک می‌گرداند و می‌گوید: ” فاصله ما از یک دولت دیکتاتور و اقتداگرا به اندازه فاصله بین این دو انگشت است.”

هنوز یک فناوری وجود دارد که مانع از دسترسی دولتی با قدرت نامحدود به اطلاعات دیجیتالی محرمانه می‌گردد: رمزگذاری قوی. هر فردی از تروریست و دلالان اسلحه گرفته تا شرکتها، موسسات مالی و فرستنده‌های ایمیل می‌توانند از این فناوری برای مهر و موم کردن پیام‌ها، طرح‌ها، عکس‌ها و اسناد در درون محافظ اطلاعات استفاده نماید. برای سالها یکی از قوی‌ترین محافظ‌ها، برنامه استاندارد رمزنویسی پیشرفته بوده است، یکی از چند الگوریتمی که در اغلب نقاط جهان برای کدگذاری داده‌ها مورد استفاده قرار می‌گرفت. این الگوریتم در سه نوع موجود است ۱۲۸ بیتی، ۱۹۲ بیتی و ۲۵۶ بیتی که در اغلب ایمیل‌های تجاری و مرورگرهای وب کاربرد دارد و آنقدر قوی است که آژانس امنیت ملی کاربرد آن را برای ارتباطات فوق سری دولت آمریکا تایید نموده است. اغلب کارشناسان بر این باورند که حمله رایانه‌ای موسوم به brute-force علیه این الگوریتم که برای شکستن قفل آن به صورت پیاپی حمله می‌کند احتمالاً بیشتر از سن کره زمین زمان نیاز دارد. برای یک رمز ۱۲۸ بیتی، تعداد موارد آزمون و خطا به ۳۴۰ اوندسیلیون (۱۰۳۶) خواهد رسید.

یکی از دلایل اصلی احداث مجتمع بلوفدال، نفوذ به درون فرمول ریاضی پیچیده‌ای شبیه AES و رمزگشایی آن است. این نوع کشف رمز به دو ابزار اساسی نیاز دارد: رایانه‌های با سرعت بسیار بالا برای انجام حملات brute-force بر روی پیغام‌های رمزگشایی شده و تعداد قابل‌توجهی از این نوع پیغام‌ها برای تحلیل رایانه‌ای. هرچه تعداد پیغام‌های یک هدف خاص بیشتر باشند، احتمال اینکه رایانه‌ها الگوها را شناسایی کنند، بیشتر است و بلوفدال می‌تواند تعداد بسیار زیادی از پیغام‌ها را ذخیره نماید. منبع دیگری، از مدیران ارشد اطلاعاتی که در بخش برنامه‌ریزی فعالیت داشت، می‌گوید: “یکبار درباره چرایی ساخت این مرکز برای آژانس امنیت ملی پرسیدیم؟ اوه، پسر، آنها کلیه پرسنل قدیمی را جمع کردند حتی ماموران مخفی” بنابر اظهارات وی، این کارشناسان به مدیر وقت اطلاعات ملی یعنی دنیس بلر(Dennis Blair) گفتند: “شما باید چنین مکانی را بسازید زیرا ما به تنهایی قادر به رمزگشایی نیستیم.” این اعترافی صادقانه بود. در جنگ طولانی بین رمزنویس‌ها و رمزیاب‌ها با وجود دهها هزار رمزنویس در صنعت امنیت رایانه‌ای رمزیاب‌ها به شکست خود اعتراف کردند.

بنابراین آژانس طرح احداث یک مرکز مهم تاسیسات عظیم ذخیره اطلاعات را در دست اجرا داشت. ضمناً، در ایالت تنسی، دولت با حداکثر پنهانکاری در حال اجرای پروژه مهم دیگری بود: پرقدرت‌ترین رایانه جهان که تا به حال وجود داشته است.

این طرح در سال ۲۰۰۴ به عنوان پروژه مدرن منهتن آغاز گردید. هدف از این پروژه که تحت عنوان برنامه سیستم‌های رایانه‌ای با راندمان بالا نیز از آن یاد می‌گردد، افزایش هزار برابری سرعت رایانه بود و ساخت دستگاهی که بتواند عملیات‌های یک کادریلیون (۱۰۱۵) را ظرف یک ثانیه اجرا نماید و با نام پتافلوپ(petaflop) شناخته می‌شود. و همزمان با پروژه منهتن، مکانی که برای پروژه این ابررایانه انتخاب گردید، شهر اوک ریج در شرق تنسی بود، یک منقطه روستایی که رودخانه‌های خروشان آن راه خود را به سوی تپه‌های کم ارتفاع و دور از هم پیدا می‌کنند. در حدود ۲۵ مایل دورتر از ناکسویل، “شهر مخفی” وجود دارد که برای اولین بمب اتمی اورانیوم ۲۳۵ را از آنجا استخراج کردند. تابلویی در نزدیکی راه خروجی به چشم می‌خورد که بر روی آن نوشته شده است: آنچه که در اینجا می‌بینید، آنچه که در این مکان انجام می‌دهید، آنچه که در اینجا می‌شنوید، زمانیکه اینجا را ترک می‌کنید، بگذارید همین جا بماند و بروید. کمی دورتر از این تابلو، ساختمان فیزیکی آزمایشگاه ملی اوک ریج وزارت انرژی است که در جنگ مخفی جدید دخالت دارد. اما این بار در عوض ساخت بمبی با قدرت تقریباً غیرقابل تصور، سلاح یک رایانه با سرعت تقریباً غیرقابل تصور است.

در سال ۲۰۰۴ ، به عنوان بخشی از پروژه ساخت ابررایانه، وزارت انرژی تاسیسات مدیریت رایانه‌ای اوک ریج را برای چندین آژانس راه‌اندازی کرد تا آنها نیز به نیروهای فعال در این پروژه ملحق شوند. اما در واقعیت دو روش وجود دارد: روش اول غیرمحرمانه است که در آن کلیه فعالیت‌های علمی جنبه عمومی خواهند داشت و دیگری فوق سری است که آژانس امنیت ملی در این روش می‌تواند به طور مخفیانه برنامه رایانه‌ای خود را دنبال کند. یکی از کارشناسان ارشد سابق بخش رایانه در آژانس امنیت ملی که در این پروژه نیز فعالیت داشت و هنوز هم با آژانس در ارتباط است، می‌گوید: “به دلایلی آنها باید تاسیسات دیگری بسازند.”(او یکی از سه منبع آگاه است که این برنامه را تشریح نمود). این عملیات پرهزینه است اما آژانس چاره‌ای جز اجرای آن نداشت.

مرکز تحقیقات چندمنظوره یا ساختمان ۵۳۰۰ با هزینه‌ای بالغ بر ۴۱ میلیون دلار در ۵ طبقه و ۲۱۴۰۰۰ فوت مربع مساحت بر روی زمینی در شرق مجتمع آزمایشگاهی ساخته شد و پروژه آن در سال ۲۰۰۶ به اتمام رسید. در پشت دیوارهای آجری و پنجره‌هایی با شیشه سبزرنگ، ۳۱۸ دانشمند، مهندس رایانه و غیره به طور مخفیانه بر روی کاربرد رمزگشایی پروژه‌های رایانه‌ای سرعت بالا و سایر برنامه‌های محرمانه فعالیت می‌کنند. این مرکز ابررایانه به افتخار “جورج آر. کاتر”( George R. Cotter) ، از دانشمندان برجسته آژانس امنیت ملی که اکنون بازنشسته شده و رئیس فعلی برنامه فناوری اطلاعات نامگذاری شده است. کارشناس سابق رایانه در آژانس امنیت ملی می‌گوید: “بر روی درب هیچ علامتی وجود ندارد.”

در مرکز غیرمحرمانه وزارت انرژی در اوک ریج، اگرچه این خیابان یکطرفه فقط با افراد قابل اعتماد ساختمان ۵۳۰۰ باب همکاری را گشود اما کارها با سرعت سرسام‌آوری پیش رفت. با این وجود، تیم پروژه ابررایانه Cray XT4 را به XT5 ارتقا بخشید. به دلیل سرعت بالا این ابررایانه نام جگوار را برای آن انتخاب کردند که سرعت آن ۱.۷۵ برابر پتافلوپ بود و در سال ۲۰۰۹ رسماً سریع‌ترین رایانه جهان نام گرفت.

ضمن اینکه، آژانس امنیت ملی در ساختمان ۵۳۰۰ موفق گردید که یک ابررایانه سریع‌تر بسازد. یکی دیگر از مقامات ارشد اطلاعاتی سابق که در روند نظارت بر این برنامه نقش داشت، می‌گوید: “آنها به موفقیت بزرگی دست یافتند.” این سیستم احتمالاً مشابه با پروژه غیرمحرمانه جگوار بود اما سرعتی به مراتب بیشتر داشت و به طور اخص برای رمزگشایی ارتقا یافته و یک یا چند الگوریتم خاص نظیر AES را هدف گرفته بود. به عبارت دیگر، آنها از مرحله تحقیق و توسعه فراتر رفته و به مرحله حمله واقعی به سیستم‌های رمزگشای بسیار پیچیده رسیده بودند. تلاش برای گشودن رمزها همچنان ادامه داشت.

یکی دیگر از مقامات سابق می‌گوید این دستاورد بسیار عظیم بود و آژانس این پروژه را حتی از نگاه جامعه اطلاعاتی و کنگره پنهان ساخت. وی همچنین اظهار می‌دارد: “درباره این پروژه فقط به رئیس، معاون و دو تن از مدیران کمیته اطلاعات گزارش دادند.” علت چه بود؟‌ “آنها فکر می‌کردند که این موفقیت رایانه‌ای به آنها این توانایی را می‌دهد که رمزهای دولتی را بگشایند.”

علاوه بر دسترسی آژانس امنیت ملی به حجم قابل توجهی از اطلاعات محرمانه شهروندان آمریکا، چنین پیشرفتی پنجره را به روی گنجینه‌ای از اسرار خارجی باز کرد. باوجودیکه امروزه اغلب ارتباطات مهم از کدهای قوی استفاده می‌کنند اما بیشتر اطلاعات ذخیره شده توسط آژانس امنیت ملی از جمله بخش اعظم داده‌ها که به بلوفدال انتقال می‌یابند، با کدهای ضعیف‌تر رمزگشایی می‌شوند.

آژانس امنیت ملی می‌پندارد که در آستانه کشف الگوریتم اصلی رمزگشایی است باز کردن قفل گنجینه‌ای از داده‌ها.

وی خاطرنشان می‌سازد، اینجاست که ارزش بلوفدال و کوهی از اطلاعات ذخیره شده مشخص می‌گردد. شاید امروز نتوانیم این اطلاعات را رمزگشایی کنیم اما فردا ممکن است. وی می‌گوید: “پس می‌توانید در جلوی چشمان خود شاهد چیزی باشید که در گذشته درباره آن سخن می‌گفتند. با قیاس روش انجام کار، در خواهیم یافت که در حال حاضر چگونه این کار را انجام می‌دهند.” این مقام سابق آژانس می‌گوید: مشکل اینجاست که نه تنها اطلاعات دولتهای خارجی با الگوریتم‌های ضعیف‌تر کدگذاری می‌شوند، بلکه حجم زیادی از تماس‌های داخلی افراد نظیر ایمیل شهروندان آمریکا نیز در دهه گذشته از سوی آژانس امنیت ملی رهگیری می‌شدند.

اما درابتدا ابررایانه باید رمزگشایی نماید و برای انجام آن، سرعت همه چیز است. هرچه رایانه سریعتر باشد‌، با سرعت بیشتری هم می‌تواند رمزها را بگشاید. برنامه استاندارد رمزنویسی پیشرفته- نمونه ۵۶ بیتی AES – اولین بار در سال ۱۹۷۶ بکار بسته شد و حدود ۲۵ سال مورد استفاده قرار گرفت. AES اولین بار در سال ۲۰۰۱ پا به عرصه وجود گذاشت و انتظار می‌رود برای حداقل یک دهه پرقدرت و قابل استفاده بماند. اما اگر آژانس امنیت ملی به طور مخفیانه رایانه‌ای ساخته که سریعتر از تجهیزات غیرمحرمانه است، پس آژانس امنیت ملی از شانس رمزگشایی برنامه AES در زمان کوتاه‌تری برخوردار است.

اما علیرغم این پیشرفت، آژانس امنیت ملی ساخت پروژه اوک‌ ریج را تکمیل نکرده است. هدف بعدی سازمان رسیدن به سرعت اگزافلوپ یعنی یک کوین تیلیون(۱۰۱۸) عملیات در ثانیه و در نهایت زتافلوپ (۱۰۲۱) و یوتافلوپ است.

این اهداف از جانب نمایندگان کنگره مورد حمایت بسیار قرار می‌گیرند. نوامبر گذشته یک گروه دوحزبی متشکل از ۲۴ سناتور نامه‌ای به رئیس‌جمهور اوباما نوشتند و در آن تصریح کردند که تامین بودجه طرح عظیم رایانه‌ای وزارت انژری را تا سال ۲۰۱۳ تصویب کند(درخواست بودجه آژانس امنیت ملی محرمانه است). آنها برای همگام شدن و حتی ربودن گوی سبقت از چین و ژاپن به این ضرورت اشاره کردند. سناتورها خاطرنشان ساختند: “برای توسعه قابلیت‌ رایانه‌ای سرعت ملاک است.” دلیل نیز کاملاً‌ روشن بود: تا سال ۲۰۱۱ جگوار(در حال حاضر با حداکثر سرعت ۲.۳۳ پتافلوپ) پس از “رایانه K” ژاپن با سرعت ۱۰.۵۱ پتافلوپ و سیستم Tianhe-1A چین با سرعت ۲.۵۷ پتافلوپ در رده سوم ایستاده است.

اما رقابت واقعی در بخش محرمانه اتفاق خواهد افتاد. برای توسعه مخفیانه دستگاه اگزافلوپ(یا بالاتر) جدید تا سال ۲۰۱۸ ، آژانس امنیت ملی احداث دو ساختمان مرتبط با هم را به وسعت کلاً ۲۶۰۰۰۰ فوت مربع را در نزدیکی تاسیسات شرق مجتمع اوک ریج پیشنهاد داده است. این ساختمان با عنوان مرکز داده‌های رایانه‌ای چندمنظوره‌، کم‌ارتفاع اما عریض خواهد بود همچون انبارهای بزرگ، طرحی که برای نصب دهها ردیف رایانه ضروری است که در نهایت سیستمی را در مقیاس اگزافلوپ تشکیل خواهند داد و برای به حداقل رساندن فاصله بین مدارها به صورت گروهی تجمیع می‌شوند. طبق گزارش یکی از کارکنان وزارت انرژی در سال ۲۰۰۹ ، این مرکز “تاسیساتی ساده است که از سمت جاده چندان قابل رویت نیست” و مطابق با میل آژانس امنیت ملی برای مخفی نگاهداشتن این پروژه خواهد بود. این تاسیسات نیاز فراوانی به نیروی برق خواهد داشت و در کل حدود ۲۰۰ مگاوات برق مصرف می‌کند که برای روشن کردن ۲۰۰۰۰۰ خانه کافی است. این رایانه حرارت بسیار زیادی تولید می‌کند که برای رفع این مشکل به ۶۰۰۰۰ تن تجهیزات خنک‌کننده نیاز است، یعنی به اندازه تجهیزات خنک‌کننده برجهای مرکز تجارت جهانی.

ضمناً، تیم Cray‌ بر گام بعدی آژانس امنیت ملی تمرکز دارد که بخشی از منابع مالی آن از محل قرارداد ۲۵۰ میلیون دلاری با آژانس پروژه‌های تحقیقات پیشرفته دفاعی تامین می‌گردد. این پروژه یک ابررایانه عظیم است که Cascade نامیده می‌شود، مدلی که تا پایان سال ۲۰۱۲ تکمیل خواهد شد. توسعه آن عمدتاً به موازات تلاش‌های غیرمحرمانه وزارت انرژی و سایر آژانس‌های مرتبط انجام می‌پذیرد. این پروژه، که در سال ۲۰۱۳ به اتمام خواهد رسید، رایانه Jaguar XT5 را به XK6 ارتقا می‌دهد که در اینصورت سرعت آن از ۱۰ به ۲۰ پتافلوپ افزایش خواهد یافت.

یوتابایت و اگزافلوپ، سپتیلیون و اوندسیلیون مسابقه سرعت پردازش و ذخیره اطلاعات- همچنان ادامه دارد. “جورج لوئیس بورگس”(Jorge Luis Borges) در داستان سال ۱۹۴۱ خود تحت عنوان “کتابخانه بابل” کلکسیونی از اطلاعات را به تصویر کشید که دانش کل جهان را ذخیره نموده است اما حتی یک واژه آن به ندرت قابل درک است. در بلوفدال، آژانس امنیت ملی در حال ساخت کتابخانه‌ای است که ممکن نبود حتی بورگس نیز به آن فکر کرده باشد. و به محض شنیدن واژه‌ای از مقامات آژانس، فقط بحث زمان مطرح است تا کلیه اطلاعات مربوط به آن واژه در دسترس قرار گیرد.


 

 

این مقاله نوشته جیمز بمفورد نویسنده کتاب “کارخانه سایه: آژانس امنیت ملی فوق سری از ۱۱ سپتامبر تا استراق‌سمع مکالمات شهروندان آمریکا”است.

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

صحیفه سجادیه

دعای هفتم صحیفه سجادیه؛ توصیه رهبر انقلاب برای دفع بلا

دعای هفتم صحیفه سجادیه؛ توصیه رهبر انقلاب برای دفع بلاReviewed by پ on Mar 3Rating: …