وضعیت‌ بازار در زمان‌ حکومت‌ امیرالمؤ‌منین(علیه‌السلام)

وضعیت‌ بازار در زمان‌ حکومت‌ امیرالمؤ‌منین(علیه‌السلام)Reviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Mar 7Rating:

بازارهاى دوران‌ جاهلیت‌ عشاران‌ و خفیرانى داشته‌اند که‌ با گرفتن‌ مبالغى از فروشندگان‌ با نیرو و توان‌ قابل‌ توجه‌ خود امنیت‌ بازار را تأمین‌ مى نمودند. در مناطقى که‌ حکومت‌ مقتدرى وجود داشت‌ از حاکمان‌ به‌ عنوان‌ عشار نام‌ برده‌ مى شد. گرچه‌ گاهى فروشندگان‌ خود را تحت‌الحمایه‌ قبیله‌اى قرار مى دادند و آن‌ قبیله‌ فردى را به‌ عنوان‌ خفیر براى دریافت‌ وجوه‌ انتخاب‌ مى نمود. در عین‌ حال‌ همه‌ بازارهاى دوران‌ جاهلیت‌ عشاران‌ و خفیرانى داشتند که‌ نام‌ آنان‌ در کتب‌ تاریخى آمده‌ است. تنها بازار عکاظ‌ عشار نداشت.(۴)

در عصر ظهور اسلام‌ و تشکیل‌ حکومت‌ اسلامى توسط‌ پیامبر گرامى اسلام(صلی الله علیه و آله) در مدینه، مهمترین‌ بازار مدینه‌ یعنى بازار بنى قینقاع‌ در اختیار یهودیان‌ قرار داشت. حضرت‌ به‌ جهت‌ حساسیت‌ ویژه‌ ی بازار و نارضایتى از حاکمیت‌ مطلق‌ یهودیان‌ بر بازار در صدد شکستن‌ حاکمیت‌ آنان‌ و سلب‌ انحصار از آنان‌ برآمدند و در این‌ راستا بازار دیگرى را در مدینه‌ تأسیس‌ نمودند و مقررات‌ خاصى نظیر عدم‌ اخذ خراج‌ از بازاریان، نداشتن‌ جایى مشخص‌ براى فروشندگان‌ و ممنوعیت‌ تجاوز به‌ حریم‌ بازار و… وضع‌ نموده‌ و امتیازهاى قومى و طبقاتى گذشته‌ را به‌ کلى لغو و امنیت‌ بازارها را به‌ طور کامل‌ تأمین‌ کردند. این‌ اقدامات‌ به‌ شکوفایى و رونق‌ بازار منجر شد. به‌ عنوان‌ مثال‌ نگرفتن‌ خراج‌ و هر گونه‌ مالیات، سبب‌ کاهش‌ قیمت‌ها و رواج‌ و گسترد گى خرید و فروش‌ مى شد و در عین‌ حال‌ که‌ انتقال‌ بازار به‌ مکان‌ دیگر، درآمد مالیاتى یهودیان‌ را از بازار بنى قینقاع‌ به‌ شدت‌ کاهش‌ داده‌ و یهودیان‌ را که‌ دشمنان‌ عنود اسلام‌ و مسلمین‌ بودند، به‌ خشم‌ آورد. در زمان‌ حکومت‌ امیرالمؤ‌منین(علیه السلام) بازارها همانگونه‌ که‌ بودند استمرار یافتند، گرچه‌ محل‌ خلافت‌ و حکومت‌ از مدینه‌ به‌ کوفه‌ منتقل‌ شد ولى تغییرى در محل‌ بازارها گزارش‌ نشد. و حضرت‌ با توجه‌ به‌ نقش‌ حساسى که‌ بازار در رونق‌ فعالیت‌هاى اقتصادى داشت‌ در بهبود وضعیت‌ آن‌ و افزایش‌ رونق‌ و کارایى آن‌ تلاش‌ نمودند.

در عصر ظهور اسلام‌ و تشکیل‌ حکومت‌ اسلامى توسط‌ پیامبر گرامى اسلام در مدینه، مهمترین‌ بازار مدینه‌ یعنى بازار بنى قینقاع‌ در اختیار یهودیان‌ قرار داشت. حضرت‌ به‌ جهت‌ حساسیت‌ ویژه‌ ی بازار و نارضایتى از حاکمیت‌ مطلق‌ یهودیان‌ بر بازار در صدد شکستن‌ حاکمیت‌ آنان‌ و سلب‌ انحصار از آنان‌ برآمدند و در این‌ راستا بازار دیگرى را در مدینه‌ تأسیس‌ نمودند و مقررات‌ خاصى نظیر عدم‌ اخذ خراج‌ از بازاریان، نداشتن‌ جایى مشخص‌ براى فروشندگان‌ و ممنوعیت‌ تجاوز به‌ حریم‌ بازار و… وضع‌ نمودند

 

براى تبیین‌ وضعیت‌ بازار در زمان‌ حکومت‌ امیرالمؤ‌منین(علیه السلام) مى توان‌ به‌ ویژگی های خاص آن اشاره‌ نمود. ‌که آن‌ ویژگى ها عبارتند از:

۱- بازارها غالباً‌ در کنار مسجد و دارالاماره‌ بنا می شدند که‌ خود حاکى از ارتباط‌ تنگاتنگ این‌ مراکز نسبت‌ به‌ هم‌ مى باشد. مساجد جامع‌ بصره، کوفه‌ و سامرا در کنار بازار قرار داشتند.(۵) از گفتگوى عقیل‌ بن‌ ابى طالب‌ با امیرالمؤ‌منین(علیه السلام) نیز استفاده‌ مى شود که‌ بازار کوفه‌ در کنار دارالاماره‌ قرار داشت. وقتى که‌ عقیل‌ مى گوید من‌ ۱۰۰ هزار دینار مقروض‌ هستم‌ و از بیت‌ المال‌ به‌ من‌ چیزى بده‌ تا دیونم‌ را ادا کنم. حضرت‌ جواب‌ مى دهد من‌ و تو هرکدام‌ فردى از مسلمانان‌ هستیم‌ و حقى مساوى داریم‌ و نمى توانیم‌ افزون‌ از دیگران‌ از بیت‌ المال‌ اخذ کنم. وقتى عقیل‌ قانع‌ نمى شود مى فرماید: اگر به‌ آنچه‌ گفتم‌ قانع‌ نیستى، پایین‌ برو و قفل‌ یکى از صندوق ها را بشکن‌ و آنچه‌ در آن‌ است‌ را بردار.(۶)

از این‌ روایت‌ استفاده‌ مى شود که‌ دارالاماره‌ در کنار بازار و مشرف‌ بر آن‌ بود. البته‌ این‌ که‌ بازارها در کنار دارالاماره‌ و مسجد بنا مى‌شد اختصاص‌ به‌ زمان‌ حضرت‌ ندارد. بلکه‌ به‌ عنوان‌ یکى از مظاهر تمدن‌ اسلامى تلقى مى‌شود و شهرهایى که‌ توسط‌ حاکمان‌ اسلامى ساخته‌ مى شد و کوفه‌ نیز یکى از آنها است، از چنین‌ وضعیتى برخوردار بودند. و مسجد جامع‌ مرکز مذهبى و سیاسى و محلى براى آموزشهاى فکرى و عملى و مکانى براى بسیج‌ نیروها جهت‌ دفاع‌ و جهاد محسوب‌ مى شد.

شاهراهی به نام بازار بیجار

۲- از روایات‌ استفاده‌ مى شود که‌ در زمان‌ امیرالمؤ‌منین(علیه السلام) در کوفه‌ بازارهایى بود که ؛اطاق هایى داشت‌ و براى خرید و فروش‌ ساخته‌ و آماده‌ شده بودند.- از جریان‌ عقیل‌ نیز این‌ امر استفاده‌ مى شود.- همچنین‌ روایت‌ عقیل‌ بر این‌ دلالت‌ دارد که‌ این‌ اطاقها حفاظى نداشت‌ و امنیت‌ آن‌ نیز توسط‌ دولت‌ تأمین‌ مى شد. گرچه‌ در کنار این‌ نوع‌ بازار، بازارهاى دیگر نیز وجود داشت‌ که‌ هر کس‌ مى توانست‌ بساط‌ خود را پهن‌ کند و به‌ خرید و فروش‌ بپردازد. در این‌ نوع‌ بازار فروشندگان‌ مکان‌ خاصى نداشتند و هر کس‌ که‌ زودتر وارد بازار مى شد مى توانست‌ مکانى را که‌ بهتر تشخیص‌ مى داد، براى خود انتخاب‌ کند. و تا پایان شب‌ نیز کسى حق‌ ممانعت‌ از او را نداشت‌ و هیچ‌ کس‌ نمى توانست‌ جاى او را تصاحب‌ کند. همانطور که‌ امیرالمؤ‌منین(علیه السلام) در حدیثى مى فرماید: بازار مسلمانان‌ مثل‌ مسجد آنان‌ است،‌ کسى که‌ درمکانى از بازار پیشى گیرد او تا شب‌ از دیگران‌ به‌ آن‌ مکان‌ سزاوارتر است.(۷)

۳- روایاتى ‌ از امیرالمؤ‌منین(علیه السلام) رسیده‌، استفاده‌ مى شود که‌ در بازار کوفه‌ غرفه‌هایى وجود داشت‌ که‌ ملک‌ دولت‌ اسلامى بود و حضرت‌ کراهت‌ داشت‌ در مقابل‌ استفاده‌ از این‌ غرفه‌ها کرایه‌اى بگیرد و کرایه‌اى نیز نمى گرفت.(۸)( از این‌ روایات‌ استفاده‌ مى شود که‌ فروشندگان‌ تنها مى توانستند براى مدتى بدون‌ پرداخت‌ اجاره‌ از این‌ مکانها استفاده‌ کنند. و حتى مجاز نبودند دکانهایى را شخصاً‌ در بازار احداث‌ نمایند و در صورت‌ انجام‌ چنین‌ کارى توسط‌ حکومت‌ با آنها برخورد مى شد. اصبغ‌ بن‌ نباته‌ روایت‌ مى کند که‌ امیرالمؤ‌منین(علیه السلام) روزى به‌ بازار رفت‌ با مغازه‌هایى که‌ در بازار ساخته‌ شد مواجه‌ گشت. دستور داد آنها را خراب‌ و ویران‌ نمایند.(۹)

در زمان‌ حکومت‌ امیرالمؤ‌منین(علیه السلام) تحت‌ هیچ‌عنوان‌ اعم‌ از کرایه، خراج‌ و مالیات‌ از خریدار و فروشنده‌ مبلغى گرفته‌ نمى شد. زیرا مصالحى که‌ اقتضأ مى کرد از مغازه‌ها اجرت‌ اخذ نشود همان‌ مصالح‌ نیز اقتضأ مى کرد که‌ مالیات‌ نیز از آنان‌ اخذ نشود. اگر خراج‌ را به‌ علت‌ فتوحات‌ گسترده‌ سرزمینها، مهمترین‌ مالیات‌ صدر اسلام‌ بدانیم‌ مى توانیم‌ سفارش‌ها و توصیه‌هاى حضرت‌ در خصوص خراج‌ را مهمترین‌ توصیه‌ها در ارتباط‌ با اخذ مالیات‌ در جامعه‌ اسلامى قلمداد کنیم

 

عدم‌ اخذ اجرت‌ از مغازه‌هاى بازار مى توانست‌ داد و ستد را تسهیل‌ نماید و کالاها با قیمت‌ کمترى در نهایت‌ در اختیار مشترى قرار مى گرفت‌ و این‌ خود عاملى براى رونق‌ بازار تلقى مى شود و شاید به‌ همین‌ علت‌ نیز باشد که‌ حضرت‌ اجازه‌ ساختن‌ بناهایى را توسط‌ افراد نمى دادند. زیرا در صورت‌ احداث‌ بنأ هنگامى که‌ خود فرد به‌ هر دلیل‌ نمى توانست‌ از آن‌ مکان‌ براى تجارت‌ استفاده‌ کند، احتمالاً‌ این‌ محل‌ را با اخذ کرایه‌ به‌ دیگرى واگذار مى کرد و به‌ ازاء آن‌ مبلغى دریافت‌ مى نمود و حضرت‌ تمایل‌ نداشت‌ از مغازه‌ها اجرتى اخذ شود. گرچه‌ باید توجه‌ نمود که‌ در روایات‌ امیرالمؤ‌منین(علیه السلام) تنها کراهت‌ اخذ اجرت‌ از این‌ دکان ها مطرح‌ است‌ نه‌ حرمت‌ اخذ آن‌ و طبیعى است‌ حضرت‌ با توجه‌ به‌ مصالح‌ چنین‌ عمل‌ مى نمودند. اما اگر مصالح‌ جامعه‌ جداً‌ اقتضأ داشته‌ باشد که‌ از این‌ مغازه‌ها اجرت‌ اخذ شود، مانعى از اخذ اجرت‌ وجود ندارد. سنت‌ عدم‌ اخذ اجرت‌ از بازارها تا زمان‌ زیاد بن‌ ابیه‌ ادامه‌ داشت‌ و او اولین‌ حاکمى بود که‌ از بازارها اجرت‌ اخذ کرد.(۱۰)

همچنین‌ از روایات‌ استفاده‌ مى شود که‌ در زمان‌ حکومت‌ امیرالمؤ‌منین(علیه السلام) تحت‌ هیچ‌عنوان‌ اعم‌ از کرایه، خراج‌ و مالیات‌ از خریدار و فروشنده‌ مبلغى گرفته‌ نمى شد. زیرا مصالحى که‌ اقتضأ مى کرد از مغازه‌ها اجرت‌ اخذ نشود همان‌ مصالح‌ نیز اقتضأ مى کرد که‌ مالیات‌ نیز از آنان‌ اخذ نشود. اگر خراج‌ را به‌ علت‌ فتوحات‌ گسترده‌ سرزمینها، مهمترین‌ مالیات‌ صدر اسلام‌ بدانیم‌ مى توانیم‌ سفارش‌ها و توصیه‌هاى حضرت‌ در خصوص خراج‌ را مهمترین‌ توصیه‌ها در ارتباط‌ با اخذ مالیات‌ در جامعه‌ اسلامى قلمداد کنیم.

امام علی

حضرت‌ در عهدنامه‌ مالک‌اشتر بیان‌ مى دارد:

«و در کار خراج‌ چنان‌ بنگر که‌ اصلاح‌ خراج‌ دهندگان‌ در آن‌ است، چه‌ صلاح‌ خراج‌ و خراج‌ دهندگان‌ به‌ صلاح‌ دیگران‌ است، و کار دیگران‌ سامان‌ نگیرد تا کار خراج‌ دهندگان‌ سامان‌ نپذیرد، که‌ همگان، هزینه‌خوار خراجند و خراج‌دهندگان‌ و باید نگریستنت‌ به‌ آبادانى زمین‌ بیشتر از گرفتن‌ خراج‌ باشد، که‌ ستردن‌ خراج‌ جز با آبادانى میسر نشود؛ و آن‌ که‌ خراج‌ خواهد و به‌ آبادانى نپردازد شهرها را ویران‌ کند و بندگان‌ را هلاک‌ سازد و کارش‌ جز اندکى راست‌ نیاید؛ و اگر از سنگینى – مالیات‌ – شکایت‌ کردند … بار آنان‌ را سبک‌ گردان‌ چندانکه‌ مى دانى کارشان‌ بدان  سامان‌ پذیرد »(۱۱)

همچنین‌ حضرت‌ به‌ عاملان‌ و کارگزاران‌ خراج‌ مى نویسد:(۱۲)

«..پس‌ داد مردم‌ را از خود بدهید و در برآوردن‌ عاقبت هاى آنان‌ شکیبایى ورزید که‌ شما رعیت‌ را گنجورانید و امت‌ را وکیلان‌ و امامان‌ را سفیران

با استفاده‌ از این‌ سخنان‌ مى توانیم‌ ملاکهاى زیر را در اخذ مالیات‌ از بازار استخراج‌ نمود:

– مالیات‌ها بر بازار در صورت‌ ضرورت‌ باید به‌گونه‌اى باشد که‌ بر تولیدکننده‌ کالا، فروشنده‌ و مصرف‌کننده‌ فشارى وارد نیاید که‌ منجر به‌ کاهش‌ رفاه‌ اجتماعى گردد.

روند شکل‌گیرى بازارهاى تخصصى همچنان‌ ادامه‌ یافت‌ به‌ گونه‌اى که‌ نقل‌ شد در کوفه‌ بازارهاى خاصى براى بریانگران، برده‌فروشان، سلا‌ خان‌ و زیت‌ فروشان‌ وجود داشت‌ و دکانهاى صرافى نزدیک‌ مسجد کوفه‌ مجتمع‌ شدند. خرمافروش‌ها و ماهى فروش‌ها هم‌ هر کدام‌ بازار مخصوصى داشتند، بازارى براى فروش‌ شتر و بازارى نیز خاص‌ نانوایان‌ وجود داشت

 

– مالیات‌ها باید به‌ آبادانى و شکوفایى اقتصاد کمک‌ نموده‌ و موجب‌ قدرتمندى نظام‌ اسلامى گردد.

– مالیات‌ها باید رضایت‌ عمومى را جلب، عدالت‌ اجتماعى را گسترش‌ و قدرت‌ تحمل‌ مشکلات‌ احتمالى را افزایش‌ دهد.

۴- حدود بازارها نیز توسط‌ حکومت‌ تعیین‌ مى شد و بازاریان‌ حق‌ تخطى از محدوده‌ معین‌ را نداشتند و مردم‌ نیز حق‌ نداشتند به‌ حریم‌ بازار تجاوز نموده‌ و بنایى را براى سکونت‌ خویش‌ احداث‌ نمایند. حکومت‌ نیز براى تحقق‌ این‌ امر مستمراً‌ بر حسن‌ اجراى آن‌ نظارت‌ مى کرد.

۵- بازارهاى تخصصى براى برخى پیشه‌وران‌ وجود داشت‌ که براى آن‌ پیشه‌ و حرفه‌ مکان‌ خاصى در نظر گرفته‌ شد و پیشه‌وران‌ محصولاتى که‌ خود فراهم‌می  نمودند و یا نقش‌ واسطه‌گرى داشتند، به‌ معرض‌ فروش‌ مى گذاشتند. این‌ مطلب‌ را بخوبى از روایات‌ مربوط‌ به‌ نظارت‌ حضرت‌ بر بازار کوفه‌ مى توان‌ دریافت. امام‌ باقر(علیه السلام) مى فرماید که‌ امیرالمؤ‌منین(علیه السلام) هر صبح‌ در کوفه‌ بازاربه بازار مى گشتند.(۱۳) برخى بازارهاى تخصصى در زمان‌ حضرت‌ چون‌ بازار قصابان، بازار خرمافروشان، بازار ماهى فروشان‌ و … وجود داشت.

همچنین‌ از روایت‌ استفاده‌ مى شود، در زمان‌ حضرت‌ محلى به‌ نام‌ کناسه‌ بود که‌ در آن‌ مشاغل‌ مختلفى از جمله، شترفروشى، صرافى، بزازى و خیاطى وجود داشت.(۱۴)

روند شکل‌گیرى بازارهاى تخصصى همچنان‌ ادامه‌ یافت‌ به‌ گونه‌اى که‌ نقل‌ شد در کوفه‌ بازارهاى خاصى براى بریانگران، برده‌فروشان، سلا‌خان‌ و زیت‌ فروشان‌ وجود داشت‌ و دکانهاى صرافى نزدیک‌ مسجد کوفه‌ مجتمع‌ شدند. خرمافروش‌ها و ماهى فروش‌ها هم‌ هر کدام‌ بازار مخصوصى داشتند، بازارى براى فروش‌ شتر و بازارى نیز خاص‌ نانوایان‌ وجود داشت.

تخصصى بودن‌ بازارها در شهرهاى اسلامى دیگر نیز ادامه‌ یافت‌ و شکل‌ روشن‌ترى به‌ خود گرفت. در سال‌ ۱۴۵ هجرى قمرى در مدینه‌ بازارهایى خاص‌ براى خرمافروشان، پرنده‌ فروشان، هیزم‌ فروشان‌ و زیت‌ فروشان‌ را نیز مشاهده‌ مى کنیم. از این‌ رو مى توان‌ گفت‌ بازارهاى تخصصى به‌ جهت‌ مزایا و خصوصیات‌ برجسته‌اى که‌ داشتند در جامعه‌ اسلامى یک‌ سنت‌ پسندیده‌ و رایجى گردید.

 

پی نوشت‌ها:

۱-على، جواد، المفصل‌ فى تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام، ج‌ ۷، ص‌ ۳۸۰.

۲- آلوسى، محمود شکرى، بلوغ‌ الارب‌ فى معرفه‌ احوال‌ العرب‌ ج‌ ۱، ص‌ ۲۷۰.

۳-على، جواد، المفصل‌ فى تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام. ج‌ ۷، ص‌ ۳۸۳.

۴-همان، ص‌ ۳۷۹.

۵-الشیخلى، صباح‌ ابراهیم‌ سعید، الاصناف‌ فى العصر العباسى. ص‌ ۳۸.

۶- ابن‌ شهر آشوب، مناقب‌ ال‌ ابى طالب، ج‌ ۲، ص‌ ۱۲۵.

۷- کلینى، کافى، ج‌ ۵، ص‌ ۱۵۵

۸-کلینى، کافى، ج‌ ۵، ص‌ ۱۵۵

۹-بیهقى، السنن‌ الکبرى، ج‌ ۹، ص‌ ۱۰۹، روایت‌ ۱۲۰۵۶.

۱۰- بازار در سایه‌ حکومت‌ اسلامى، جعفر مرتضى عاملى، ترجمه‌ سیدمحمد حسینى، ص‌ ۲۸.

۱۱- نهج‌البلاغه: نامه‌ ۵۳.

۱۲-نهج‌البلاغه، نامه‌ ۵۲.

۱۳-کلینى، کافى، ج‌ ۵، ص‌ ۱۵۱

۱۴-القاضى النعمان، ابى حنیفه، دعائم‌الاسلام‌ ج‌ ۲، ص‌ ۵۳۸، روایت‌ ۱۹۱۳.

مهناز وکیلی

بخش نهج البلاغه تبیان

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

متن نوحه زنجیر زنی برای محرم

اعمال ماه محرم از شب و روز اول تا دهم

اعمال ماه محرم از شب و روز اول تا دهمReviewed by پایگاه خبری تحلیلی شرق …