عرفان دروغین رام الله، تفسیر بودایی و مسیحی از اسلام

عرفان دروغین رام الله، تفسیر بودایی و مسیحی از اسلامReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Nov 23Rating:

فرقه رام‌الله به  هند باز می‌گردد، مؤسس این فرقه در هند «شیخ کبیر پانتیس» است  که در سال ۱۴۴۰ متولد و در سال ۱۵۱۸ از  دنیا رفت. وی که مادرش تایع مذهب ویشنو و پدرش مسلمان بود، شاعر و شغلش بافندگی بود. او از یک طرف معتقد به تناسخ و چرخش گوناگون ارواح بود و از سوی دیگر به خدای واحد که ارمغان آیین اسلام است؛ اعتقاد داشت.
وی سعی کرد آیینی مرکب از افکار عالی اسلامی و تفکر هندوها به ویژه ویشنو را مطرح کند. از این رو ترکیبی میان خدای اسلام و خدای ویشنو فراهم نمود. خدای اسلام «الله» و خدای ویشنو «رام» است و از اینجا جریانی به نام «رام‌الله» پدید آمد. پیام این نام‌گذاری این بود که «رام» همان «الله» است و «الله» همان «رام».
این فرقه که عقایدش تا حدی شبیه به آیین سیک می باشد ، چند صباحی است که در ایران شروع به فعالیت کرده است. نماینده نحله رام‌الله در ایران شخصی است به نام  ا.م.رام‌الله که با کمک همراهان خود به ترویج اندیشه‌های شیخ کبیر و آیین سیک می‌پردازد.
رام‌الله جوانی است حدود سی ساله که رهبری این فرقه را در ایران به عهده گرفته است. او در بین پیروان خود بیشتر به «آواتار» نامیده می‌شود و خود را یکی از اساتید حق در جهان می‌داند. شاگردان آواتار درباره او حرف‌های عجیبی می‌زنند و برای او اعمال شگفت‌انگیزی نقل می‌کنند، او همه چیز را به روح خدا نسبت می‌دهد و سعی دارد فراتر از مذاهب سخن بگوید.
تعالیم ا.م.رام‌الله در دو سطح جریان دارد؛ سطح اول شامل آموزشی ساده و عمومی است که آن را مرحله احیا و تولد دوباره می‌نامد. این دوره، بیداری از خواب، گشودن چشم ها و گوش‌ها و قلب‌ها می‌باشد. سطح دوم که آموزش‌های آن بر مبنای منتخبین و برگزیدگان برگزار می‌شود، هنر ماورایی یا مرحله تعلیم اسرار،  نام‌ دارد. چند سالی است که هر دو مرحله در ایران آغاز شده و در حال توسعه است. او نام استراتژی خود را «جریان هدایت الهی» یا «تعلیمات حق» یا «هنر زندگانی متعالی» می‌نامد.
گفتنی است که این دو جریان، دو نشریه منتشر کرده‌اند؛‌ یکی به نام «هنر زندگی متعالی» که سه شماره از آن در دولت اصلاحات (سال ۱۳۸۲) منتشر شد و نشریه  دوم تحت عنوان «حرکت دهندگان» که تعطیل شد.
همچنین به همت یکی از اعضای این دو نشریه؛ یعنی آقای مهندس حمیدرضا همتی، مجموعه‌ای با عنوان «صدای او» که به احادیث قدسی اختصاص دارد، پدید آمده است. تنها کتابی که از این فرقه به صورت مستقیم و رسمی در دسترس است، اثری است با نام «جریان هدایت الهی»، در این نوشته اندیشه‌ها و تعالیم «الیاس رام‌الله» گردآوری شده است.
چندین ناشر به نام‌های «تعالیم حق» و یا «تعالیم مقدس» یا «هدایت الهی» و «رحم» در این رابطه فعالیت می‌کنند. البته ناشرانی به نام‌های مذکور آثار دیگری از اشو،‌ پاراماهانسا، سای بابا، یا در رابطه با مدیتیشن رؤیا و خرد سرخ‌پوستان تولتک و حتی ستاره‌شناسی را منتشر کرده‌اند.
نکته قابل توجه علامت و نماد این فرقه است که در آثار آن‌ها به چشم ‌می‌خورد. در این علامت دایره‌ای داخل یک مثلث قرار دارد که درون آن پنج علامت با عنوان «لا اله الا الله» وجود دارد.

تعالیم:
۱.       رام‌الله کاملاً به مبانی آیین‌های هندی به خصوص تفکرات یوگا پایبند و معتقد است. رام‌الله در بحثی تحت عنوان «سیال حیاتی» ضمن بحث از چاکراها و نادی‌ها می‌گوید: «همان‌طور که بدن انسان دارای رگ‌هایی برای عبور خون است و با اختلال در جریان گردش خون، جسم، بیمار و درمانده می‌شود. روان‌ انسان نیز دارای مسیرهایی برای عبور جریان حیاتی است. در علم امروزی، این مسیرها با عنوان مریدین‌ها یا نادی‌ها (و در سطوح بزرگ‌تر چاکراها) شناخته شده‌اند. هرگاه جریان انرژی حیاتی در مسیرهای روانی انسان متوقف یا دچار اختلال شود، بیماری، نارسایی و رنج پدید می‌آید.»

۲.       از تعالیم دیگر رام‌الله تأکید بر عشق است. او حتی عبادت بدون عشق را، خالی از فایده می‌داند و می‌گوید: «عبادت، سعی، تلاش، تمرین، همه این‌ها بدون وجود عشق الهی و حضور خداوند بی‌فایده و حتی خطرناک است.»
۳.       رام‌الله از مسیح با کمال احترام و ادب یاد می‌کند و حتی معتقد است که او به صلیب کشیده شده است. او ضمن پرسش و پاسخ‌هایی این گونه موضع خود را اعلام می‌کند:
«س: آیا شما مسیح هستید؟
ج: مسیح که بود، کسی که توسط روح خدا مسح شده و روح الهی در او فعال و جاری است. چه بسا تو هم بتوانی مسیح شوی و مسیح باشی، ولی عیسی مسیح یکی بیشتر نیست. او خودش است و نه کس دیگر؛
س: آیا عیسی مسیح مصلوب شد؟ برخی دیگر می‌گویند شد و برخی بر این اعتقادند که نشد؟
ج: عیسی مصلوب شد، اما مسیح مصلوب نشد.
س: حضرت عیسی چطور؟ آیا حضرت عیسی مصلوب شد؟
ج: حضرتش مصلوب نشد، اما عیسی شد.
س: عیسی چطور؟ آیا عیسی مصلوب شد؟
ج: عیسی به تنهایی هرگز وجود نداشت.
س: تفاوت اساسی حضرت مسیح با سایر پیامبران چه بود؟
ج: مسیح حاصل ازدواج میان زمین و آسمان بود.
س: در احادیث آمده که در زمان ظهور، حضرت مسیح (س) در پشت سر حضرت مهدی (عج) نماز می‌خواند. آیا این درست است؟
ج: وای بر این ذهن تاریک و تفرقه‌اندیش. وای بر این فکر برتری‌طلب و جداکننده که راه به ملکوت خدا ندارد.
س: به نظر شما حضرت مسیح ‍[س] بهتر است یا حضرت محمد [صلی‌الله علیه و آله]؟
ج: خدا بهتر است، آسمان ابری بهتر است یا آسمان صاف و آفتابی؟ بهتر از آسمان صاف و آسمان ابری، خود آسمان است.
س: آیا شما این واقعیت را قبول دارید که مسلمین در نزد خداوند بر همه امت‌ها و ملت‌ها برتری دارند؟
ج: اتفاقاً اکثر ملت‌ها و اقوام همین حرف را می‌زنند. بله، مسلمانان راستین در نزد خداوند محبوب‌ترین‌اند.
آدم، نوح، ابراهیم، موسی، داوود و عیسی هم مسلمان بودند. بسیاری از مسلمانان از امت‌های پیشین بودند. مسلمان کسی است که در حضور خداوند تسلیم است و خواست او خواست خداست.
س: چه کسی از همه بهتر است؟
ج: هیچ‌کس؛
س: یعنی چه؟
ج: یعنی خدا. زیرا خداوند کسی و چیزی نیست، این خداوند است که از همه بهتر است.
س: آیا شما مسلمان هستید؟
ج: مهم این است که خداوند ما را چگونه و به چه نامی می‌پذیرد و نه این که ما چگونه وانمود می‌کنیم، چه می‌گوییم و چه نامی بر خود می‌نهیم، این را خداوند متعال می‌داند.» ( کتاب جریان هدایت الهی تدوین پیمان الهی/ ص ۱۵۷)
۴.       از نظر رام‌الله تمام ادیان برابرند و هیچ دینی بر دین دیگر ترجیح و امتیازی ندارد. او در پاسخ سؤالی می‌گوید: «هر دینی را که پذیرفته‌اید، می‌بایست به احکام آن عمل کنید و نمی‌توانید به دلخواه خود چیزی بر آن بیافزایید یا از آن بکاهید.»
او همچنین در پاسخ به این سؤال که شما چه دینی دارید می‌گوید: «دین من، دین تو، این دین الهی نیست. دین من، دین خداست. حقیقت مذهب، عشق است. ادیان و مکاتب، روش‌های آشکار شدن و نشان دادن این عشق می‌باشند. همه ادیان در اصل یکی هستند اختلاف از شماست، نه از کلام و روش خداوند. تفرقه به هر شکلی که باشد، عمل شیطانی است و تفرقه در میان تعالیم الهی و بندگان خداوند از مکرهای به ثمر نشسته‌ شیطان است؛ دین من عشق است و عشق و عاشق و معشوق یکی است.»
۵.       یکی دیگر از دیدگاه‌های نماینده رام‌الله در ایران، در زمینه پیوند دو جنس انسانی است. او در ارتباط با پیوند زن و مرد تأکید را بر یکپارچگی و وحدت قرار می‌دهد. او معتقد است که پیوند بیرونی می‌تواند منشأ ازدواج درونی بشود. اگر وجود انسان از دوگانگی رها شود و به یگانگی برسد، می‌توان امید داشت که انسان به ازدواج متعالی درونی هم نائل شود. او می‌گوید: «تا یگانگی را در زمین تجربه نکنی تجربه آن در آسمان بعید است.» آواتار در ادامه جهت تفهیم بهتر به مثال چرخ دنده اشاره می‌کند و می‌گوید: «اگر بخواهید برای یک چرخ‌دنده، شریک و جفتی انتخاب نمایید، چگونه عمل می‌کنید؟ معقول و طبیعی است که باید چرخ دنده‌ای را انتخاب کنید که برآمدگی‌ها و فرورفتگی‌های آن، با این چرخ‌دنده کاملاً‌ متناسب باشد، به گونه‌ای که برآمدگی‌های هر کدام در فرو رفتگی‌های دیگری قرار گیرد. در غیر این صورت چرخ‌دنده شما از حرکت باز می‌ایستد و اگر فشار زیادی به آن بیاورید، پره‌هایش می‌شکند.»
تحلیل و بررسی
تا اینجا دیدگاه رام‌الله در ایران را، در ارتباط با مباحث مختلف به اجمال بررسی کردیم.
او از یک‌سو بخشی از مبانی خود را از مکاتب عرفانی هندی می‌گیرد و از سویی دیگر از مسیحیت متأثر است و از طرف سوم سعی دارد به آیه و حدیث هم تمسک کند. لذا به نظر می‌رسد همان ایده شیخ کبیر را که هدفی جز تقریب آیین هندو با اسلام نداشت، پی‌گیری می‌کند. علاوه بر این که از دین مسیحیت هم جانب‌دارانه حمایت می‌کند، تا جای بیشتری و مخاطبین فزون‌تری برای خود دست‌وپا کند.
او همچنین با تأیید برابری ادیان، پلورالیسم دینی را تأیید کرد و انحصار حقانیت را از اسلام ستاند و آن را در میان تمام ادیان از جمله آیین یهود و آیین مسیحیت، که قطعاً‌تحریف شده‌اند تقسیم کرد چنان که آیین‌‌هایی شبیه بودا را هم دین تلقی می‌کند و بر تمامی آنها مهر تأیید می‌نهد در حالیکه براساس ملاک‌های مورد نظر قرآن و اسلام در باب تعریف دین، هیچ کدام از این‌ها دین محسوب نمی‌شوند.
ا.م.رام‌الله در آخرین مسئله‌ای که بیان شد در رابطه با نسبت زن و مرد دیدگاهی بیان کرد که ریشه در اندیشه‌های آیین‌ تنتریک داشت. از سوی دیگر ترویج این‌گونه افکار حاصلی جز فساد جنسی و صدور جواز هرگونه ارتباط ندارد.
بد نیست در پایان به این نکته جالب بپردازیم که او خود را چگونه معرفی می‌کند. به این سؤال‌ها و جواب‌ها توجه بفرمایید.
«س: چرا نام‌های مختلفی دارید؟
ج: این‌طور نیست من یک نام بیشتر ندارم.
س: اما شما را به اسامی گوناگون خطاب می‌کنند. چرا؟
ج: زیرا هر کسی از زاویه‌‌ای و از بینش خاص خودش به من نگاه می‌کند…
س: اسم اصلی شما چیست؟
ج: من و او هم اسمیم.
س: آیا منظورتان از اسم اصلی، همانی است که در شناسنامه‌‌ افراد وجود دارد؟
ج: شناسنامه‌ اصلی شما در غیب و در عالم بالاست…
س: اسمی که پدر و مادرتان برای شما انتخاب کرده‌اند چیست؟
ج: آنها انتخابی نکرده‌اند؛ به آنها تحمیل شد…
س: ما باید شما را به چه اسمی بخوانیم؟
ج: باید در کار نیست. اصلاً می‌توانید مرا نخوانید.
س: آیا تعلیمات شما نوعی دین و مذهب است؟
ج: نه این‌طور نیست.
س: آیا این تعلیمات مکتب عرفانی جدیدی است؟
ج: نه این‌طور نیست.
س:‌این مکتب یا حرکت که نه شریعت است و نه طریقت، پس چیست؟
ج: هنر زندگی متعالی، آشکاری حقیقت است.
س: آیا شما امام یا پیامبرید؟
ج: نه این‌طور نیست.
س: آیا شما فقیه و روحانی هستید؟
ج: نه این‌طور نیست.
س: آیا شما از مردان مقدس هستید؟
ج: خدا می‌داند و این به قضاوت اوست.
س: نظر خودتان در این‌باره چیست؟
ج: هرگاه روح پاک خدا بر ما ببارد مقدس می‌شویم…
س: آیا شما مذهبی هستید؟
ج: زندگی هستم.
س: یعنی چه؟
ج: زندگی من، مذهب من است و مذهبم زندگیم…
س: آیا شما درس خوانده‌اید؟
ج: من از مدرسه آمده‌ام تا شما را به مدرسه ببرم…
س: پس بنابراین از دانشگاه هم محروم بوده‌اید؟
ج: این دانشگاه‌ها هستند که از وجود ما محرومند…
س: الگوی شما کیست؟
ج: الگوی من، منم….» ( کتاب جریان هدایت الهی تدوین پیمان الهی/ ص ۱۵۷)
آیا از این جمله‌ها جز انانیت، غرور و تکبر، اسرارآمیز و قدرتمند جلوه دادن خود، بازی با الفاظ، از زیر سؤال در رفتن، خود را مقدس جلوه دادن و خود را به عنوان یک رهبر طریقت عرفانی نشان دادن، چیز دیگری فهمیده می‌شود؟

نویسنده: ابوالفضل عنابستانی

 

فارس نیوز

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

معماران خاورمیانه جدید؛ ائتلاف صلیب، صهیون و سلفی

معماران خاورمیانه جدید؛ ائتلاف صلیب، صهیون و سلفیReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on …