نقد فیلم A Few Good Men (چند آدم خوب)

نقد فیلم A Few Good Men (چند آدم خوب)Reviewed by محمدرضا on May 24Rating: ۵.۰نقد فیلم A Few Good Men (چند آدم خوب)نقد فیلم A Few Good Men (چند آدم خوب) فیلم چند آدم خوب به کارگردانی راب راینر جزو آن دسته از فیلم هایی است که با این پیام : هر کاری میخواهی انجام بدهی

User Rating: Be the first one !

نقد فیلم A Few Good Men (چند آدم خوب)

فیلم چند آدم خوب به کارگردانی راب راینر جزو آن دسته از فیلم هایی است که با این

پیام : هر کاری میخواهی انجام بدهی، بده . ولی زمان نشان می دهد که چه کاری

انجام داده ای ! فیلمی است که زیاد برای بیننده واضح و روشن نیست . صحنه ای

در فیلم هست که به جرات می توان گفت از بزرگ ترین اشتباهات سینمایی است .

در این صحنه یک وکیل (تام کروز) برای دوستانش نقشه آینده اش در دادگاه را توضیح

می دهد . با این کار بزرگترین صحنه غافلگیر کننده فیلم از دست می رود و صحنه

کلیدی بازی جک نیکلسون ، محو می شود چرا که از قبل برای همه مشخص شده

است در نتیجه غافلگیر کننده و شگفت آور نیست .

جای بسی شرمسازی است ، چرا که فیلم لحظات خوبی هم دارد که می توان با

گسترش آنها حتی بر زیبایی و جذابیت بیشتر فیلم افزود.لحظات، بیشتر در صحنه ها

خلاصه می شوند و این باعث می شود تا فیلم کنجکاوی ما را تحریک نکند و به ما اجازه

ندهد که خودمان فیلم را تعقیب و تحلیل کنیم و بدعادت می شویم که همه چیز در

فیلم باید مطح، روشن و واضح باشد.

داستان این فیلم بر اساس یک تئاتر برادوی بنا شده که نویسنده آن آرون سورکین

است . سربازی در پی یک واقعه مرموز در مرکز پایگاه نیروی دریایی آمریکا موسوم

به گوانتانامو در کوبا می میرد . دو سرباز جوان دیگر واقعه ی مرگ او را گزارش می

کنند ولی یک وابسته نظامی نیروی دریایی در واشنگتن (دمی مور) نسبت به موضوع

کنجکاو می شود و درخواست تحقیقات بیشتر می کند.

او خود شخصاً به همراه یک وکیل تنبل نیروی دریایی (تام کروز) برای حل و فصل

موضوع عازم می شوند الببته بیشتر برای اینکه موضوع خارج از دادگاه حل شود و

جنجال به پا نکند. بعد از اینکه مور و کروز سربازان متهم در این قضیه را ملاقات می

کنند، در می یابند که آنها از گفتن واقعیت سر باز می زنند، چرا که می ترسند خود

گرفنار شوند . یکی از آنها سیاه پوستی است که در اولین (ولفگانگ هودیسن) که

معتقد است حاضر است بمیرد ولی عمری را در زندان نگذراند. دیگر سرباز متهم سفید

پوستی است که در اولین نگاه سادگی روستایی گونه در او مشهود است ولی او هم

به همان دلیل از گفتن خودداری می کند . کروز بیشتر سعی می کند تا موضوع سریعتر

حل و فصل شود و او بتواند به زندگی عادی و بازیهای روزمره اش برگردد ، ولی مور این

اجازه را به او نمی دهد . دوست سومی (که نقش او را کوین پولاک بازی می کند) پیدا

می شود تا آنها را برای حل مشکل یاری دهد . چرا که شک و گمان بر خلاف قانون نظام

ارتش است . آنها در می یابند که ممکن است مرگ سرباز کارفرمانده پایگاه گوانتانامو

(جک نیکلسون) باشد . مردی جدی ، عصبانی ،بسیار خشن و بسیار بد اخلاق.

انتخاب نقشها و انرژی بازیگران عالی و قابل تحسین است . کروز در نقش یک ستوان

تنبل خوش می درخشد . پسری که پدرش مردی بزرگ بوده و آرزویش همواره این بوده

که پسرش نیز بتواند با کار و تلاش ، تبار خانوادگی آنها را نگه دارد . “دمی مور” با استفاده

از جذابیت های خود،زیبا بازی می کند و سعی در اصلاح و تربیت او دارد!

طبق سنت چندین و چندساله هالیوود، حتماً باید صحنه رومانتیک و سرشار از عشق در

فیلم گنجانده شود. قبل از جلسه نهایی دادگاه مسئله عشقی مطح می شود ولی

بلافاصله اثر خود را از دست داده و خنثی می گردد  چرا که جریان دادگاه داغ تر و مهمتر

از این است که عشق دو جوان بتواند با آن برابری کند . یکی از دوستان من معتقد است

که “دمی مور” باید مرد می شد ! چرا که هیچ از یک کارهای او زنانه نیست ! ولی به عللی

همیشه او را در نقش زن میبینیم ! همه چیز ، حادثه به حادثه جلو می رود تا صحنه بزرگ

دادگاه که در پایان فیلم فرا برسد . در اینجا کوین بیکن موفق می شود تا از دو سرباز اعتراف

بگیرد و ما که قبلاً جک نیکلسون را در کوبا دیده ایم شاهد بازگشت مجدد او در این صحنه

هستیم -او در کوبا اخلاق فاسد و زنبارگی اش ، خصوصاً به دمی مور را نشان داده – و

می دانیم که داستان با محکومیت او پایان می یابد.

چه می شد اگر در خلال صحنه های دادگاه ، از نقشه تام کروز مطلع می شدیم ! صحنه

های دادگاه به واسطه صحنه ما قبل که تام کروز نقشه اش را برای دوستانش بگوید محو

و کسل کننده می شود . وقتی که جک نیکلسون صحنه بازی در دادگاه را با قدرت و استادی

تمام به پایان می برد ، ما اصلاً تحت تاثیر قرار نمی گیریم ؛ گویی سناریو و فیلمنامه قبلاً

برای ما تعریف شده است . دو عامل در این قضیه موثر است :

۱ ) از پیش دانستن نقشه تام کروز

۲ ) رو شدن کار جک نیکلسون از قبل ، که این و عامل باعث می شود تا انرژی نهفته  فیلم گرفته شود.

به همین ترتیب لذت تماشای بازی بازیگران کم و کمتر می شود. بگذریم که تماشای بازی جک نیکلسون همواره آکنده از لذت است . او با اخلاق عصبی مزاج نظامی وارانه ی خود بار دیگر می درخشد . کروز با دنیایی از تضاد بالاخره خود را نی یابد . هودیسون ، نگهبان لجباز بهترین تطابق نقش خود را ارائه می دهد چرا که از خود را محدود به الفاظ واقع در سناریو نمی کند و بیشتر شکوفایی از خود نشان می دهد .

ولی فیلم در کل خوب و موفق نیست ؛ چرا که هرگز اسرار داستان را برای ما طبیعی و ملموس نمی سازد . بیشتر مانند این است که یک گروه خوب و پیشرفته دارند خط به خط فیلمنامه را می خوانند.

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …