حمله شیرزاد و زیباکلام به صنعتی که برای آن پاکترین خون‎ها ریخته شد

حمله شیرزاد و زیباکلام به صنعتی که برای آن پاکترین خون‎ها ریخته شدReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Dec 17Rating:

شیرزاد: ۱۰هزار سانتریفیوژ با یکی چه فرقی دارد!؟/ زیباکلام: فناوری هسته‎ای برای ما ضرر دارد/ ۱۲ سال فشار غرب تنها برای توقف یک فناوری بی فایده! / از شیرزاد تا شهریاری؛ دو استاد فیزیک، یکی بدنبال نوشاندن جام زهر و دیگری در پی شهادت!
13930926161814547_PhotoL
گروه سیاسی – رجانیوز: کار مذاکره و توافق با کدخدا به بن‎بست رسیده است، این را براحتی می‎شد از نگرانی روزهای آخر مذاکرات وین ۱۰ فهمید، حتی اگر کسی پیگیر مذاکرات بود، این را از اخبار حوالی گفتگوهای مسقط هم می‎توانست بفهمد و یا از تمدید خشک و خالی ۷ ماهه توافقنامه‎ای که قرار بود به یک توافق بلند مدت و جامع منتهی شود. اما ظاهرا آنقدر این بن‎بست جدی شده است که برای شکستنش، بلندگوهای وطنی کدخدا چاره را در حمله به یکی از بزرگترین دستاوردهای علمی و استراتژیک کشور یافته اند دستاوردی که دشمن برای نداشتنش حاضر شد پنج نفر از بهترین و برجسته‎ترین دانشمندان کشور را به شهادت برساند.

به گزارش رجانیوز، صادق زیباکلام، احمدشیرزاد و هرمیداس باوند امروز در میزگردی که با هدف توجیه چرایی نادیده گرفتن فناوری هسته‎ای در کشور برگزار شد، راه پیشرفت را در تعطیلی صنعت هسته‎ای کشور معرفی کردند، راهی که البته چند هفته پیش جان کری نیز در گفتگویی آنرا به ایران پیشنهاد کرده بود.

بلندگوهای وطنی کدخدا با ادبیاتی مشابه از خوب بودن قرارداد ترکانمچای، به واجب بودن تعطیلی فناوری هسته‎ای در کشور رسیدند و با ذکر این شعار که اساسا انرژی هسته‎ای چه اهمیتی برای کشور می‎تواند داشته باشد، خواستار تعطیلی آن شدند.

این در حالی است که این سخنرانان که عنوان استادی سیاست، روابط خارجی و فیزیک هسته‎ای را هم یدک می‎کشند، به این پرسش ساده پاسخ ندادند که اگر این فناوری تا این حد بی ارزش و بی ثمر است، چه دلیلی دارد که امریکا و کشورهای غربی، شدیدترین فشارها را برای نداشتنش بر روی ایران وارد کرده‎اند و حتی تروریست‎هایی را اجیر کردند تا بهترین دانشمندان فیزیک هسته‎ای ما را برای توقف و عدم دستیابی به این فناوری به شهادت برسانند!؟

احمد شیرزاد، استاد فیزیک هسته‎ای و نماینده سابق مجلس ششم در این مراسم گفت: از سال ۸۲ که مسئله پرونده هسته‌ای مطرح شده است به هیچ دستاوردی در این زمینه نرسیده‌ایم و اگر قرار بوده که مسئله هسته‌ای ما را به سمت رشد علمی برساند هیچ سند و کار تحقیقاتی این امر را ثابت نمی‌کند. سوال ما این است که اگر ما بجای ۱۰ هزار سانتریفیوژ یک عدد داشته باشیم چه فرقی می‎کند!؟

او حتی تلاش غرب برای تبدیل آب سنگین به آب سبک در اراک را کاملا خیرخواهانه و به نفع ایران دانسته! و گفت: رآکتور آب سنگین اراک بسیار مضر است و حادثه چرنوبیل از این دست رآکتورها را در خود داشت و حالا در طرف غربی در مذاکرات جمهوری اسلامی ایران می‌گوید که آب سنگین این نیروگاه را با آب سبک عوض کند و این برای ما نیز بهتر است.

در همین حال صادق زیباکلام دیگر سخنران این نشست که پیش از این برای اثبات قابل دفاع بودن توافقنامه ژنو، از توافقنامه ترکمانچای و اقدام فتحعلی شاه قاجار به عنوان یک رفتار عقلایی یاد کرده بود، در سخنان خود گفت: انرژی هسته‎ای به ضرر ما بوده است چرا اینقدر اصرار بر ادامه این فناوری داریم!؟

حملات به فناوری هسته‎ای کشور در حالی از سوی بلندگوهای داخلی کدخدا با شدت پیگیری می‎شود که هرگز این سوال مهم و جدی پاسخ داده نشده است که اگر این فناوری تا این حد بی ارزش است، علت تلاش بی‎وقفه برای عدم دستیابی ایران به این فناوری و همچنین شهادت بهترین دانشمندان کشور چه بوده است!؟

شاید لازم باشد پاسخ این پرسش را در تفاوت رویکرد دو استاد فیزیک دانست. آنزمان که احمد شیرزاد به عنوان استاد فیزیک دانشگاه صنعتی اصفهان، مشغول جمع آوری امضاء از همکاران مجلس خود برای نوشاندن جام زهر به رهبر انقلاب و وادادن در مقابل غرب برای تعطیلی صنعت هسته‎ای کشور بود، استادی مومن و جوان به نام مجید شهریاری، با ایمان و عظمی بزرگ به دنبال راهی بود تا کشورش را به یکی از بزرگترین فناوری‎های روز دنیا برساند.

نتیجه کار استاد اولی شد تحصن مجلس ششم و نتیجه فعالیت خالصانه استاد دومی شد دستیابی ایران به فناوری غنی سازی ۲۰ درصد و ورود رسمی به باشگاه هسته‎ای دنیا، دستاوری که چندی بعد موجب شد تا شهریاری بجای آنکه تیتر یک رسانه‎های انگلیس و امریکا بشود، به هدف اول آنها برای ترور مبدل بشود و سرانجام خونش را برای سربلندی کشورش اعطا کند.

تفاوت و پاسخ پرسش در این دو رویکرد است، وطن پرستی و خون دادن برای کشور یا دعوت کشور به وادادگی و وابستگی دائمی به بیگانگان.

ممکن است این ایام و در فاصله هفت ماهه رسیدن به توافق با کدخدا، جاده صاف کن‎های داخلی با حمله به دستاوری که خون‎های بزرگی پای آن ریخته شده تلاش کنند تا این فناوری بزرگ را به تعطیلی بکشانند، اما این یک تجربه تاریخی است که خط خیانت و وادادگی داخلی، با مشتی محکم از سوی همین مردم سر جای خودش خواهد نشست.

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

اقتصاد

اشک‌ها و لبخندهای سند چشم انداز ۱۴۰۴؛ امروز کجا هستیم!؟

اشک‌ها و لبخندهای سند چشم انداز ۱۴۰۴؛ امروز کجا هستیم!؟ / افزایش ۵۵ درصدی پرونده‌های …