فرقه های سنّی تصوف در ایران / فرقه قادریه

فرقه های سنّی تصوف در ایران / فرقه قادریهReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Mar 9Rating:

وی در آغاز تحصیل نزد ابو زکریای تبریزی، علوم ادبی را فرا گرفت و در سن هجده سالگی به بغداد رفت و نزد علمای آن سامان علم حدیث و فقه را آموخت. استاد وی در فقه حنبلی ابوالوفاء بن عقیل بوده و مبانی تصوف را نزد ابوالخیر حماد الدباس کسب کرده است. او در طول این مدت به ریاضت و عزلت نشینی روی آورد. از طرف علی بن ابی سعد مخرمی به تدریس در مدرسه خود ایشان پرداخت و بدین ترتیب، در پی ارشادات وی شهرتش گسترش یافت. وی خرقه مشایخ را از ابو سعید مخرمی گرفته است.

از القاب او شیخ کل، شیخ مشرق و محی الدین می باشد. وی سنی مذهب است و فقه حنبلی را از ابن عقیل آموخته است.

دراویش قادری امروز بیشتر در ناحیه کردستان حضور داند، هرچند این فرقه در ولایات سند و بلوچستان و کشور مغرب (عراق و سودان و پاکستان) نیز طرفدارانی دارد.

دراویش قادری عمدتاً دارای گیسوان بلند هستند و شارب (سبیل) بلند می گذارند و در هنگام ذکر موهای خود را باز نموده و پریشان می کنند.

پیروان این طریقت، درک حقیقت و روشنی روح و وصول به حق را در قیل و قال و سماع می دانند و معتقدند که لذّت جسم موجب شادمانی روح می شود.

 

ذکر دراویش قادری بر دو نوع است: یکی ذکر نشسته به نام « تهلیل » و دیگری ذکر ایستاده به نام « هره » است. در ذکر نخست، حلقه وار می نشینند و شیخ یا خلیفه، رهبری ذکر را بر عهده می گیرد. او در حلقه مریدان قرار می گیرد و در حالی که تسبیحی در دست دارد، به رهبری ذکر دراویش می پردازد. برای ذکر ایستاده « هره » دراویش به طور ایستاده حلقه ای تشکیل می دهند و خلیفه در وسط ایستاده و رهبری ذکر را بر عهده می گیرد. این ذکر با آهنگ طبل (طاس)، دف و شمشال همراه است.

این طریقت تأثیر زیادی از یوگی های هندی پذیرفته و پیروان آنان در هنگام ذکر و سماع دست به اعمال خارق العاده می زنند.

برای عبدالقادر کرامت ها و داستانهای دروغ زیادی از سوی پیروان او نقل شده که در تاریخ تصوف بی سابقه است.

شعرانی در طبقات الکبری نوشته : شیخ عبدالقادر گیلانی (رض) می گفت : مدت بیست و پنج سال تمام، در بیابانهای عراق تنها و بی کس اقامت کردم. نه کسی را شناختم و نه کسی مرا شناخت. طوایفی از مردان غیب و جن نزد من می آمدند و راه خدا شناسی را به آنها تعلیم می دادم و خضر در آغاز ورودم به عراق با من همراهی و رفاقت کرد در حالیکه من او را نمی شناختم و شرط کرد که با او مخالفت نکنم. او به من گفت : در اینجا بنشین! و من سه سال در همان جا که او گفته بود نشستم. هر سال می آمد و می گفت : در همین جا باش تا من نزد تو بیایم. می گوید : یک سال در خرابه های مداین ماندم و در این مدت به انواع مجاهده با نفس مشغول بودم ؛ آب می نوشیدم و از چیزهای دور ریخته می خوردم، یک سال نه می خوردم و نه می نوشیدم و نه می خوابیدم. یک شب که هوا خیلی سرد بود، در ایوان کسری خوابیدم و محتلم شدم و برخاستم و رفتم در شط غسل کردم. سپس خوابیدم و محتلم شدم و رفتم در شط غسل کردم و این عمل در آن شب چهل بار تکرار شد که من غسل می کردم. سپس بالای ایوان صعود کردم که مبادا خوابم ببرد.

 

(طبقات الکبری/ج۱/ص۱۱۰)

 

در جای دیگر عبدالقادر گیلانی  می گوید :

 

آنگاه که جدّم (ص) در شب مرصاد معراج کرد و به سدره المنتهی رسید، جبرئیل امین عقب ماند و گفت : ای محمد! هر گاه به قدر انگشتان نزدیک شوم، آتش می گیرم. خدای تعالی، روح مرا در آن مقام پیش او فرستاد تا مگر از سید امام علیه و علی آله السلام استفاده بکنم. من به حضور او مشرف شده و نعمت بزرگ وراثت و خلافت را نیکو داشتم. آنجا که حضور رساندم منزلت بُرّاق را دیدم تا اینکه جدّم رسول الله (ص) بر من سوار شد و جلو من در دست او بود تا اینکه به مقام قاب قوسین یا کمتر رسید. به من گفت : ای فرزند و ای نور چشمم ! این قدم من بر گردن تو قرار گرفته و قدم های تو بر گردن همه اولیاء خدا قرار می گیرد.

 

بعد می گوید : به عرش با شکوه خدا بار یافتم و پرتو های آن بر من نمایان شد و خدا این مقام را به من بخشید. قبل از تخلق به اخلاق الهی به عرش خدا نگریستم و ملکوت او بر من آشکار شد و خدا مرا بر کشید و تاج وصال را با نظر در احوال من بر من کرامت کرد و او است که شرافت می دهد و مرا جامه تقرب می پوشاند.

 

(الغدیر/ج۲۱/ص۲۷۶)

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

سلبریتی

اگر حجاب و نماز خوبه! پس چرا برخی از آدم های مشهور کشورمون مثل بازیگران و ورزشکاران نماز نمی خوانند و خودشون و اعضای خانواده شون حجاب لازم رو ندارند ؟

⭕️ اگر حجاب و نماز خوبه! پس چرا برخی از آدم های مشهور کشورمون مثل …