برده‏ گیرى در اسلام

برده‏ گیرى در اسلامReviewed by پایگاه خبری تحلیلی شرق on May 29Rating: ۵.۰برده‏ گیرى در اسلامبرده‏ گیرى در اسلام راههاى برده‏ گیرى: چنین تصور مى‏شود که این رسم کهن در میان بشر بطور خود سرانه و گزاف جارى نبوده که هر کى بهر جور که بخواهد مى‏تواند دیگرى را بملک خود درآورد؛ بلکه بردگى با یکى از این راهها انجام میشده:

User Rating: Be the first one !

برده‏ گیرى در اسلام

راههاى برده‏ گیرى: 

چنین تصور مى‏شود که این رسم کهن در میان بشر بطور خود سرانه و گزاف جارى نبوده که هر کى بهر جور که بخواهد مى‏تواند دیگرى را بملک خود درآورد؛ بلکه بردگى با یکى از این راهها انجام میشده:
۱ –
جنگ و پیروزى؛ از روزگار پیشین اگر یکى از دو دشمن حیاتى بر دیگرى چیره مى‏گشت و افرادى را به اسارت مى‏برد؛ براى این اسیران جنگى ارزش و احترام انسانى قائل نبود بلکه بخود حق مى‏داد که هر طور که بخواهد با آنان رفتار نماید. بشکد یا ببخشد و آزاد نماید یا بعنوان بردگى نزد خود نگهدارد و از او بهره‏بردارى نماید.
۲ –
تولید و تربیت؛ پدران خانواده چون سرپرست خانواده بودند و فرزندان خود را داراى شخصیت اجتماعى ندانسته بلکه تابع خانواده و مملوک محض خود مى‏شمردند؛ و هر تصمیمى که درباره آنان مى‏گرفتند خود را ذى حق مى‏دانستند از این رو در هنگام احتیاج فرزندان خود را مى‏فروختند و باستناد همین اصل گاهى زنان را نیز بفروش مى‏رساندند.
۳ –
مردمان نیرومند که خود را فوق دیگران مى‏پنداشتند فرمان خود را در اداره و عمل مردم نافذ دیده ایشان را بنده و برده مى‏آوردند؛ حتى بسیارى از شاهان نیرومند، خود را شایسته خدائى دیده مردم را به پرستش خویش وا مى‏داشتند اینان در برده گرفتن مطلق العنان بوده هر کس از زیردستان را که مى‏خواستند به بردگى خود اختصاص مى‏دادند.

نظر اسلام در موضوع برده:

اسلام بردگى را از راه فروش فرزند و زن و نیز از راه زورگوئى و قلدرى منع نموده است.
بنظر اسلام هر انسانى که در راه انسانیت قدم مى‏گذارد و لااقل دشمن اصول انسانیت نیست آزاد مى‏باشد و هیچکس نمى‏تواند او را به بردگى بگیرد.
ولى آنکس که دشمن جان انسانیت است و دانسته و فهمیده زیر بار اصول آدمیت نمى‏رود و با هستى خود آن را بنابودى تهدید مى‏کند هرگز داراى ارزش و احترام انسانى نیست و نباید در اراده و عمل خود آزاد باشد. و بردگى جز این نیست که آزادى عمل و اراده از انسان سلب شود و اراده دیگرى بر وى حکومت نماید.
و به سبب همین اصل جهانى که همواره مورد تصدیق جهانیان بوده و هست؛ اسلام اسیران جنگى را که از کافران حربى گرفته مى‏شوند چون دشمن حقیقى انسانیت هستند ببردگى یعنى سلب آزادى اراده و عمل محکوم مى‏کند.
و این روش که اسلام با اسیران جنگى معمول دانسته همان است که دیگران معمول مى‏دارند، ملتى که پس از جنگ تسلیم بى قید و شرط ملت فاتح مى‏شود تا وقتى که صلح رسمى میانشان برقرار نشده به سلب آزادى اراده و عمل محکوم مى‏نمایند.
تنها اختلافاتى که این ملل با اسلام دارند اینست که اسلام آنان را بنام برده مى‏خواند و این ملتها از بکار بردن این لفظ سر باز مى‏زنند و البته روشى که خود را زنده و راهنماى جامعه بشر مى‏داند نباید اساس تعلیمات خود را بر اساس نامگذارى استوار نماید.

بررسى نظر اسلام و دیگران:

از بحث گذشته معلوم شد که قرارداد همگانى الغاء بردگى بجاى اینکه گرهى تازه در کار اسلام بزند گرهى را گشوده است، زیرا در حقیقت اجراء یکى از مواد دینى اسلام است، زیرا موضوع فروش زن و فرزند که به این وسیله از بین رفته همانست که اسلام در سیزده قرن پیش آنرا لغو نموده است و راه بردگى اسراى جنگى را که اسلام باز گذاشته از آنچا که بشر همیشه بچنین حکمى نیاز دارد هرگز بسته نخواهد شد؛ تنها چیزیکه هست اسلام آنرا برده نامیده ولى دیگران اسم برده را بزبان نیاورده رسم بندگى را تثبیت مى‏نمایند و استفاده‏اى را که مسلمانان صدر اسلام از بردگان مى‏نمودند دولتهاى امروز از اسیران جنگى و ملت‏هاى شکست خورده مى‏کنند.

رفتار اسلام با برده:

طبق مقررات اسلام کفار حربى که اسیر شده‏اند ممکن است بدستور سرپرست مسلمانان آزاد یا به بردگى گرفته شوند.
در جنگ هوازن پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) چندین هزار زن و بچه را یک جا آزاد فرمود؛ در جنگ بنى المطلق مسلمانان چندین هزار اسیر را آزاد نمودند.
در اسلام بردگان مانند سایر اعضاء خانواده‏اند و همانطور که با دیگران رفتار مى‏شود باید با آنان رفتار نمایند.
پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) با بردگان مى‏نشست و غذا مى‏خورد.
امیرالمؤمنین على (علیه السلام) دو پیراهن مى‏خرید بهتر آندو را بغلام خویش مى‏داد و پست‏تر را خودش مى‏پوشید.
حضرت رضا (علیه السلام) با غلامان و کنیزان خود بر سر یک سفره غذا مى‏خورد.
اسلام دستور مى‏دهد با بردگان بمهربانى رفتار نمایند؛ و برایشان سختگیرى نکنند، و بایشان دشنام ندهند، و آنانرا شکنجه و آزار ننمایند، و در موقع نیاز وسائل ازدواجشان را فراهم کنند یا خود با آنان ازدواج نمایند.
خداى متعال در اینمورد مى‏فرماید:
بعضکم من بعض (سوره نساء آیه ۲۴ )
در اسلام بردگان مى‏توانند با اذن مالک یا از راهى دیگر مالک شوند و مالى را بتصرف و ملک خود درآورند، و پس از آزادى هیچ ننگ و عارى براى آنان نیست همانطور که در زمان بندگى هم نبوده.
زیرا اسلام میزان بزرگى و فضیلت را تنها تقوى مى‏داند؛ و پرهیزکارترین مردم را بهترین آنان مى‏شناسد. و در نظر اسلام یک بنده با تقوى بهتر از هزار آزادى بى‏تقوى است.
عده‏اى از شخصیت مهم اسلام مانند سلمان فارسى و بلال حبشى از بردگان آزاد بودند.
اسلام همیشه آزاد شدن بندگان را مورد نظر داشته و براى اینکار راههاى مختلفى را باز نموده است.
از آنجمله جریمه و کفاره مقدارى از گناهان را آزاد کردن بنده قرار داده است و نیز تأکید بسیار بر آزاد کردن بندگان نموده و آنان را از مستحبات مهم قرار داده تا به اینوسیله سالیانه گروهى بسیار از بندگان، آزاد شده و جزء جامعه آزاد شوند.
و نتیجه این بود که اسلام تا مى‏توانست از جامعه‏هاى غیر اسلامى (کافران حربى) گروهى را بشکل اسیر جنگى مى‏گرفت و در جامعه حق و عدالت وارد مى‏ساخت و به تعلیم و تربیتشان مى‏پرداخت سپس از راههاى مختلف بتدریج آنان را آزاد ساخته جزء جامعه اسلامى مى‏نمود.
و بدین ترتیب هر که اسیر جنگى بود برده بود تا آزاد شود، و اگر بمحض مسلمان شدن آزاد مى‏شد ممکن بود هر که از کفار اسیر مى‏شود ظاهراً مسلمان شود و بدین وسیله خود را نجات دهد و باز باندک فرصتى بهمان وضعى که داشت بر مى‏گردد

 

برگرفته از کتاب آموزش دین : علامه طباطبایی (ره)

اختصاصی : دانشنامه دین اسلام

shargh.us

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

صحیفه سجادیه

دعای هفتم صحیفه سجادیه؛ توصیه رهبر انقلاب برای دفع بلا

دعای هفتم صحیفه سجادیه؛ توصیه رهبر انقلاب برای دفع بلاReviewed by پ on Mar 3Rating: …