پارادوکس اندیشه مهدویت و تلاش مضاعف،مصطفی صامت

پارادوکس اندیشه مهدویت و تلاش مضاعف،مصطفی صامتReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on May 10Rating:
شک مقدمه یقین است و تنها آنان که جرأت پرسیدن دارند، شایسته اعتقادی راسخ و باوری راستین اند. دیده تیزبین و ریزبینی که کورانه ره پوییدن را برنمی تابد و ذهن پویایی که تا رسیدن به پاسخ آرامی نمی یابد، شایان ارج و احترام است. از پرسشگری می شناسند، جوان مسلمان را. پرسش مقدس است و قابل ستایش و تنها پاسخ را یارای رویارویی با اوست. پرسش را می ستاییم که نشان از آگاهی دارد و معرفت و حکمت را به دنبال. می ستاییم پرسش را تا مبادا شکسته شود حرمت ذهن پرسش گر و مدفون گردد پرسشی که نفس می کشد. گفته ایم و باز می گوییم که کار ما کشتن پرسش نیست.

ناگفته پیداست که در این میان برخی شبهه پراکنی نیز می کنند و سعی در پوشاندن حقیقت دارند و نمی دانند که فرجامی جز ناکامی ندارند که خورشید همواره زیر ابر نمی ماند و روزی نور حقیقت بر دل جویندگان و پرسندگان خستگی ناپذیر خواهد تابید. می کوشند تا با دهان های خود نور خدا را خاموش کنند(۱) و با دست های خود خورشید حقیقت را بپوشانند. ای کاش پیش از آنکه دست و دهانشان بسوزد از خواب سنگین غفلت سربرآورند. با این حال، اگر در عنوان این نوشته پرسش را به جای شبهه برگزیدیم تنها از این رو بود که بار منفی این کلمه گردی بر دامان پرسش ننشاند و ذهن پرسش گری را به اتهام شبهه انگیزی نمیراند و پرسشی ناگفته و خاموش نماند.

برخی اندیشه مهدویت را معجونی مخدر و دارویی مسکن می دانند که تخم بی همتی می نشاند و جز سستی نمی زاید. می گویند این انتظار ریشه عمل گرایی را می خشکاند و تنها کاهلی می پروراند. چنین می پندارند که این اندیشه قدرت اقدام به عمل برای اصلاح و پیشبرد جامعه اسلامی را از مسلمانان سلب کرده، در عوض ناله و شیون را به آنان ارزانی داشته است؛ چنانکه گویی انتظار مصلحی که کارها را یکسره سامان خواهد بخشید، جایی برای اصلاح گری باقی نگذاشته است و مسلمانان را به خسته انبوهی تبدیل کرده که نشستن در گوشه ای تاریک و نمناک را به جای جستجوی گرما و روشنی برگزیده اند و در خاموشی، سکوت و سستی فرو مرده اند.

در این میان برخی پا را از این نیز فراتر می نهند و برخی از احادیث مهدوی را در راستای گسترش ظلم و فساد به کار می گیرند. این حدیث معروف از رسول رحمت(ص) را دستاویز خود قرار می دهند که درباره فرزند بزرگوارشان، حضرت بقیه الله(عج) فرمود: …یملأ الأرض قسطا وعدلا کما ملئت جورا وظلما… (او زمین را پر از داد و عدل مى کند، همان گونه که از ظلم و ستم پر شده باشد…)(۲) و می کوشند تا منتظران را به گسترش ظلم و فساد و سکوت در برابر ستمکاران وادارند. سکوت در برابر ستمگری و ستمگران و حتی پشتیبانی از آنان و یاری رساندن به گسترش ظلم و فساد را گامی در راستای زمینه سازی برای ظهور حضرت بقیه الله، امام خوبان و نابودگر ستمکاران(عج) برمی شمارند.

در پاسخ باید گفتک که این گمانه زنیهای مبتنی بر پایه های پوچ و دور از حقیقت، آنگاه که در برابر واقعیت های تاریخی مستند قرار می گیرند، به راحتی رنگ می بازند. تاریخ درخشان اسلام، لبریز است از جنبش های پرخروشی که نشان از همت والای جوانمردان مسلمان دارد. جنبش هایی که گام هایی عظیم در جهت گسترش عدالت، حمایت از ستمدیدگان و ترویج ارزش های والای اسلامی برداشته اند. چنین جوش و خروشی زاییده همان اندیشه مهدوی است که مایه سستی و کاهلی برشمردندش و مخدرش نامیدند.

انقلاب شکوهمند جمهوری اسلامی ایران به دست توانمند روح خدا، حضرت امام خمینی(قد)، نمونه آشکاری از این جنبش هاست که بنیان ظلم و ستم را از ریشه برکند و حکومت طاغوتیان را فروریخت و معادله های جهانی را یکسره بر هم زد. او پیشوای ما بود و او بود که اندیشه مهدوی و انتظار فرج را به ما آموخته بود و چه بسیار شنیده بودیم که زمزمه می کرد:

از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم
داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست
که برش شکوه برآرم، داد زبیداد کشم
شادیم داد، غمم داد و جفا داد و وفا
با صفا منت آن را که به من داد کشم
عاشقم، عاشق روی تو، نه چیز دگری
بار هجران و وصالت به دل شاد کشم
در غمت ای گل وحشی من ای خسرو من
جور مجنون ببرم تیشه فرهاد کشم
مردم از زندگی بی تو که با من هستی
طرفه سری است که باید بر استاد کشم
سال‌ها می‌گذرد، حادثه‌ها می‌آید
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم

اکنون نیز جانشین صالح اوست که امسال را سال کار مضاعف و همت مضاعف نامیده است. روحیه منتظران، روحیه ای سرشار از امید و سرزندگی است و با سستی و خمودگی سر سازگاری ندارد. امسال سرزمین منتظران، سرزمین کار و همت است و این خود بزرگ ترین دلیل کژی و ناراستی این باور است که تنها محصول اندیشه مهدوی، سستی و کاهلی است و کار منتظران شیون و ناله و گوشه نشینی.

با دیدی گسترده تر که بنگریم این اندیشه را تجلی خواسته های جامعه انسانی از هر دین و آیینی می یابیم. بشر، فرجام نیکی را به انتظار نشسته است که پس از تحمل رنج بسیار فراخواهد رسید. پایانی که تحقق اهداف و رسالت های همه پیامبران الاهی خواهد بود. این اندیشه حتی در ایدئولوژی ها و رویکردهای مادی همچون مارکسیسم که معتقد به سیر دیالکتیکی تاریخ است نیز بروز یافته است که بازگشت نهایی تاریخ به دوره اشتراکی را به انتظار نشسته اند. از این رو، این باور، باوری انسانی است که مورد تایید دین قرار گرفته است.(۳)

هنگامی که دین الاهی این باور عمومی بشر که زمین در نهایت پر از عدل و داد خواهد شد را مورد تایید قرار می دهد، این باور به اعتقادی راسخ درباره آینده و سرنوشت بشر تبدیل می شود و منبع قدرت و انرژی بی پایانی در اختیار انسان می گذارد. ایمان به اندیشه مهدوی توان رویارویی با ظلم و ستم را به انسان می بخشد، حتی اگر سراسر زمین را فراگرفته باشد؛ چراکه به پایانی پر از عدل و داد ایمان دارد. جهان حتی اگر سراسر در تاریکی فرو رود، مشعل نورانی و گرم این باور فروزان باقی می ماند و چشمه یاس و نومیدی را می خشکاند و امید را در قلب آدمی زنده نگاه می دارد.

باور به منجی، باور به امکان مبارزه با جهانی سراسر ظلم و ستم است و توان انسان برای فرو ریختن پایه های ظلم و بنای جهانی پر از عدالت. این باور نشانگر آن است که ظلم و ستم حالتی غیرپایدار است و فرجامی جز برچیده شدن ندارد و این پایان پذیری حتمی، امید را در دل ستمدیدگان و مظلومان زنده نگاه می دارد. امیدی که مایه حیات آدمی است و نابودی این امید حیاتبخش به نابودی انسان خواهد انجامید. از سوی دیگر، این باور چشمه امیدی در دل آدمی می جوشاند که اگر جهانی در ستمکاری دست به دست هم دهد و بویی از عدالت در جهان باقی نماند، نخواهد خشکید.

نکته قابل توجهی که در این خصوص وجود دارد این است که این باور در اسلام تفاوت قابل توجهی با سایر ادیان دارد. منجی ما گرچه پوشیده در پرده غیبت است، در پرده ابهام آینده نمی گنجد. او هم اکنون هست و با ما و در کنار ما زندگی می کند و از احوال و وضعیت ما آگاه است. او واقعیتی است نه متعلق به آینده، که اکنون حاضر است و همراه با نفس های ما نفس می کشد و عطر انفاسش جهان را گل افشان ساخته است. او خود نیز در صف منتظران، روز ظهور را به انتظار نشسته است. او انسانی نیست که در آینده زاده شود، او در میان ما زندگی می کند و ما را می بیند. او که در کنار ماست و بر همین زمین گام برمی دارد، تجسد ظلم ستیزی است.

در پایان درباره بخش پایانی پرسش در خصوص به کارگیری احادیث مهدوی یاد شده در راستای گسترش ظلم و ستم، دو نکته قابل ذکر است. یکی اینکه در حدیث شریف نیامده است: «بعد ما ملئت جائراً وظالماً»، (دنیا پر از جائر و ظالم گردد)؛ بنابراین ممکن است با ظهور یک شخص ظالم این پدیده شوم، رخ دهد و جهانی پر از جور و ستم گردد و نمی توان چنین نتیجه گرفت که منتظران همه باید دست به ظلم و ستم ببرند تا زمینه ظهور را فراهم سازند. نکته دوم اینکه خداوند متعال در قرآن مجید می فرماید: «ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر أن الأرض یرثها عبادی الصالحون»(۴)؛ بنابر این آیه شریفه زمین میراث بندگان صالح خداوند خواهد بود، پس یارانی وفادار و یاورانی صالح و نیکوکار حضرت بقیه الله(عج) را فراخواهند گرفت و همراه ایشان خواهند بود.

پی نوشتها
۱. الصف: ۸.
۲. الرسائل العشر، الشیخ الطوسی، ص۹۹؛ کمال الدین و تمام النعمه، الشیخ الصدوق، ص۲۵۷.
۳. فلسفتنا، شهید صدر، ص۲۶.
۴. الأنبیاء: ۱۰۵.

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

در بخش کار مضاعف و همت مضاعف؛۴۴۰ اثر به چهارمین جشنواره فیلم دانشجویی ارسال شد

خبرگزاري فارس: رئيس دانشكده صداوسيماي قم گفت: جشنواره ملي فيلم دانشجويي در استان قم با موضوع كار مضاعف و همت مضاعف برگزار مي‌شود كه به دبيرخانه اين جشنواره 440 اثر در دو بخش فيلم و فيلمنامه ارسال شده است.