قاموس میگوید: ” ”و الجلباب کسرداب و سنمار: القمیص و ثوب واسع للمرأه دون الملحفه او ما تغطی به ثیابها من فوق کالملحفه، او هو الخمار ”. یعنی جلباب عبارت است از پیراهن و یک جامه گشاد و بزرگ کوچکتر از ملحفه. و یا خود ملحفه (چادر مانند) که زن به وسیله آن تمام جامههای خویش را میپوشد، یا چارقد “.
در لسان العرب مینویسد: ” الجلباب ثوب اوسع من الخمار دون الرداء تغطی به المرأه رأسها و صدرها. یعنی جلباب جامهای است از چارقد بزرگتر و از عبا کوچکتر. زن به وسیله آن سر و سینه خود را میپوشاند “.
عبارت ” کشاف ” نیز قریب به همین است. و در تفسیر مجمع البیان آنجا که لغت را معنی میکند میگوید: ” ”الجلباب خمار المرأه الذی یغطی رأسها و وجهها اذا خرجت لحاجه ”. یعنی جلباب عبارت است از روسری ای که در موقع خروج از منزل به کار برده میشود و سر و صورت را با آن میپوشانند “.
ولی ضمن تفسیر آیه میگوید: ” ”ای قل لهولاء فلیسترن موضع الجیب بالجلباب و هو الملائه التی تشتمل بها المرأه ”یعنی مقصود اینست که با روپوشی که زن به خود میگیرد محل گریبان را بپوشاند “.
بعد میگوید: ” و گفته شده است که جلباب همان چارقد است و مقصود آیه اینست که زنان آزاد در وقت بیرون رفتن پیشانیها و سرها را بپوشانند “.
چنانکه ملاحظه میفرمائید معنی جلباب از نظر مفسران چندان روشن نیست. آنچه صحیحتر به نظر میرسد اینست که در اصل لغت، کلمه جلباب شامل هر جامه وسیع میشده است، ولی غالبا در مورد روسریهائی که از چارقد بزرگتر و از ردا کوچکتر بوده است به کار میرفته است. ضمنا معلوم میشود دو نوع روسری برای زنان معمول بوده است: یک نوع روسریهای کوچک که آنها را خمار یا مقنعه مینامیدهاند و معمولا در داخل خانه از آنها استفاده میکردهاند. نوع دیگر روسریهای بزرگ که مخصوص خارج منزل بوده است.
این معنی با روایاتی که در آنها لفظ جلباب ذکر شده است نیز سازگار است، مانند روایت عبیدالله حلبی که در تفسیر آیه ۶۱ سوره نور نقل کردیم.
مضمونش این بود که در مورد زنان سالخورده جایز است خمار و جلباب را کنار بگذارند و نگاه به موی آنها مانعی ندارد. از این جمله فهمیده میشود که جلباب وسیله پوشانیدن موی سر بوده است.
همچنین در روایات دیگر در کافی (کافی جلد ۵، صفحه ۵۲۲) در تفسیر همان آیه وارد شده است که حضرت صادق علیه السلام میفرماید: «الخمار و الجلباب اذا کانت المرأه مسنه» یعنی وقتی زن سالخوردهای باشد جایز است چارقد و روسری را زمین بگذارد.
بنابراین مقصود از نزدیک ساختن جلباب، پوشیدن با آن میباشد، یعنی وقتی میخواهند از خانه بیرون بروند روسری بزرگ خود را با خود بردارند.
البته معنی لغوی نزدیک ساختن چیزی، پوشانیدن با آن نیست بلکه از مورد، چنین استفاده میشود. وقتی که به زن بگویند جامهات را به خود نزدیک کن مقصود اینست که آن را رها نکن، آنرا جمع و جور کن، آنرا بی اثر و بی خاصیت رها نکن و خود را با آن بپوشان. استفاده زنان از روپوشهای بزرگ که بر سر میافکندهاند دو جور بوده است: یک نوع صرفا جنبه تشریفاتی و اسمی داشته است همچنانکه در عصر حاضر بعضی بانوان چادری را میبینیم که چادر داشتن آنها صرفا جنبه تشریفاتی دارد.
با چادر هیچ جای بدن خود را نمیپوشانند، آنرا رها میکنند. وضع چادر سرکردنشان نشان میدهد که اهل پرهیز از معاشرت با مردان بیگانه نیستند و از اینکه مورد بهرهبرداری چشمها قرار بگیرند ابا و امتناعی ندارند. نوع دیگر برعکس بوده و هست: زن چنان با مراقبت جامههای خود را به خود میگیرد و آنرا رها نمیکند که نشان میدهد اهل عفاف و حفاظ است. خودبخود دورباشی ایجاد میکند و ناپاکدلان را مأیوس میسازد. بعدا خواهیم گفت که تعلیلی که در ذیل جمله آمده است مؤید همین معنی است