تحریف در کتب تاریخی شامیان : اصغر قائدان

تحریف در کتب تاریخی شامیان : اصغر قائدانReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Dec 26Rating:

شهر حمص در جنوب دمشق، محل ملاقات و پیوستن اصحاب رسول ‏اللّه(صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله) به یکدیگر بود. «ابن مسلم خولانی» داخل مسجد حمص شد که در آن سی تن از ریش سفیدان اصحاب را دیده بود و «کثیر بن مرّه الحضرمی» هفتاد بدری از صحابه رسول خدا(صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله) را در آنجا ملاقات کرده بود. آنان مقدمه لشکر اسلامی بوده و در آموزش فقه و قرآن در این سرزمین نقش مهمی داشتند.

 

بسیاری از تابعان در شام از «عباده بن صامت»، «ابی درداء» و «معاذ بن جبل» فقه و از دیگران حدیث آموختند. این عده در پی درخواست اولین حاکم دوران اسلامی دمشق یعنی «یزید بن ابی سفیان»، از عمر بن خطاب خلیفه وقت به این سرزمین اعزام شده بودند.۲ علاوه بر صحابه، بسیاری از فرزندزادگان ائمه بزرگوار شیعه نیز در شهرهای شام سکونت گزیده و در طی سده‏های اول و دوم هجری در این سرزمین به دیار باقی شتافتند که مزار و آرامگاه آنان همواره مورد توجه مردم قرار می‏گرفت.

با توجه به فراوانی صحابه و زادگان ائمه و نیز احداث و ایجاد بقعه‏های متبرک و ساختمانها و به دنبال آن ساخت مساجد و مدارس برای تعلیم قرآن و حدیث و فقه، جریانی برای ثبت شرح حال و سرگذشت این افراد و توصیف آن بقعه‏ها و اماکن مذهبی، یعنی تراجم‏نویسی و تاریخ محلی، پدید آمد و همین امر بعدها باعث ایجاد مکتب تاریخ‏نگاری گسترده‏ای شد که نه تنها از مکاتب تاریخ‏نگاری حجاز و عراق کمتر نبود، بلکه گوی سبقت را نیز در بعضی از سده‏ها از آنان می‏ربود.

نخستین کسی که کوشید، تاریخ گذشتگان و اعراب جاهلی را در این سرزمین احیا کند، «معاویه بن ابی سفیان» بود. چون وی همواره شیفته و فریفته وابستگیهای حسَبی و نسَبی خود و زنده کردن ارزشهای قبیله‏ای و قومی اعراب جاهلی و شاهان و سلاطین گذشته شبه جزیره بود؛ لذا کسانی را برای خواندن تاریخ پیشینیان و ثبت و تحریر شکوه و عظمت شاهان این سرزمین از یمن به دمشق فرا خواند. به گفته سامی الدهان «عبیده بن شُرَیه الجُرهُمی»، که در سال هفتاد هجری درگذشت، از جمله محققانی بود که برای نوشتن تاریخ عمومی این سرزمین دعوت گردید. متأسفانه تألیف او با عنوان «کتاب الملوک و اخبار الماضی» امروزه در دست نیست. کسانی چون الاوزاعی متوفی ۱۵۷ هجری و ولید بن مسلم نیز چندین اثر تاریخی نوشتند که هیچ ‏کدام از آنها باقی نمانده‏اند.۳

نخستین کسی که کوشید، تاریخ گذشتگان و اعراب جاهلی را در این سرزمین احیا کند، «معاویه بن ابی سفیان» بود. چون وی همواره شیفته و فریفته وابستگیهای حسَبی و نسَبی خود و زنده کردن ارزشهای قبیله‏ای و قومی اعراب جاهلی و شاهان و سلاطین گذشته شبه جزیره بود.

جریان تاریخ‏نگاری اسلامی در دوران خلافت امویان به ویژه «ولید و هشام بن عبدالملک» رشد و گسترش یافت؛ اینگونه تواریخ بر اساس خواست و تمایل خلفای اموی، که به شدت با بنی هاشم و به ویژه اهل بیت و شیعه خصومت و دشمنی داشتند، به نگارش درمی‏آید. هر چند که از آن کتابها در سده‏های دوم و سوم هجری چیزی در دست نیست، ولی بیشتر آثار و روایات ایشان در منابع مورخان سده‏های بعدی دستمایه کار تاریخ‏نگاری آنان گردید.

با انتقال خلافت به بغداد، حدود یک قرن، تاریخ‏نگاری در شام سستی گرفت تا این که دوباره جانی تازه یافت لیکن تاریخنگاران این دوران به تألیف تاریخ عمومی اسلام کمتر علاقه‏ای نشان داده و بیشتر به تاریخ‏نگاری محلی پرداختند؛ کسانی چون ابن زوریق تنوخی۴، الرَّبعی۵، الخولانی۶، ابن عدیم۷، ابن عساکر۸، ابن علی جراده۹، ابن ابی طی۱۰، ابن ابی ایاس و ابن ایاس۱۱ در سده‏های پنجم و ششم هجری تاریخ‏نگاری شام را چهره‏ای دیگر بخشیدند. بعضی از آنان چون ابن ابی طی شیعه بوده و تاریخ تشیع در این سرزمین را بخوبی به تصویر کشیدند.

مکتب تاریخ‏نگاری اسلامی در شام با تألیف کتاب هشتاد جلدی «تاریخ مدینه دمشق» ابن عساکر (م ۵۷۱) اوج بیشتری گرفت. این اثر شگفت‏انگیز، علاوه بر اهمیت آن درباره دمشق، منبع بسیار مهمی نیز برای تاریخ اسلام تلقی می‏گردد که مجلدات مستقلی از آن درباره زندگی پیامبر(صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله)، علی بن ابی‏طالب و امام حسین(علیهما‏السلام) تصحیح شده و به چاپ رسیده و بسیار قابل توجه است. ابو شامه در قرن هفتم آن را در پانزده جلد و ابن منظور در همان سده آن را در سی جلد خلاصه کردند. دیری نپایید که در سده هشتم، جریان تاریخ‏نگاری عمومی اسلامی در شام رشد کاملی یافت. کسانی چون «الذهبی» متوفای ۷۴۸ ه.ق به تألیف تاریخ حجیم و گسترده‏ای در سی جلد با عنوان «تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام»۱۲پرداخته و بر اساس شیوه سالنگاری به ثبت حوادث تاریخ اسلام از دوران پیامبر (صلی‏ الله ‏علیه ‏و ‏آله) تا هنگام حیات خویش و نیز شرح سرگذشت و تراجم صحابه، مشاهیر و بزرگان اسلامی که در هر سال وفات یافته بودند اقدام کرد. وی در مجلد سوم کتاب خود به بررسی حوادث سال ۶۱ تا ۸۰ هجری پرداخت و نمایی کلی از قیام امام حسین (علیه‏السلام) به دست داد.

مورخ مشهور دیگر این عصر «ابن کثیر دمشقی» (م ۷۷۴ ه ق) بود که به تألیف یک تاریخ عمومی اسلامی دست زد و آن را «البدایه و النهایه»۱۳ یعنی آغاز و انجام نام نهاد. وی سلسله حوادث تاریخ اسلام را از ابتدا آغاز کرد و در چهارده مجلد منظم ساخت. در هشتمین مجلد آن هنگام ذکر حوادث سال ۶۰ هجری مبحث مفصل و مستقلی را به قیام حسین(علیه‏السلام) اختصاص داد.

تاریخ‏نگاری شام در قرن هشتم و نهم و دهم دوباره به شیوه تاریخ محلی بازگشت و کسانی چون اربیلی ۱۴، هروی ۱۵، ابن حورانی۱۶، ابن شاکر کتبی۱۷، ابن رجب حنبلی۱۸، ابن عبدالهادی ۱۹، ابن طولون ۲۰، ابن شحنه ۲۱، ابن شداد ۲۲، ابن عمری۲۳، ابن عماد حنبلی ۲۴، ابن البقاء بدری۲۵، طباخ الحلبی۲۶، عظیمی الحلبی ۲۷، کامل الغزی ۲۸، و … به تألیف تواریخ محلی شام اقدام کردند.

بعضی از آن مورخان در مباحثی که در باره شرح مکانهای مذهبی و بویژه منتسب به شیعه ارائه کردند، گزارشها و اطلاعات قابل توجهی را در مورد خاندان وحی و نبوت و نیز اهل بیت امام حسین(علیه‏السلام) در دوران اسارت در شام، ورود سرهای شهدا به دمشق، حضور اسیران در بارگاه یزید، محل قرار گرفتن سرهای شهدا، و نیز رأس الحسین(علیه‏السلام)، اماکن و بقعه‏های متبرک منسوب به شیعه چون باب الصغیر، مقبره زینب کبری، و رقیه، مشهد المحسن و مشهد الحسین در حلب و مسائل دیگری که با فاجعه کربلا مرتبط بود به ‏ثبت رسانیدند.

بدیهی است تألیفات گسترده و فراوان این سرزمین، که با افکار و عقاید مکتبی و مذهبی مخصوص به خود نگاشته شده، در مورد قیام حسینی و فاجعه عاشورا خالی از تحریف نیستند و بررسی همه آنها نیز با آن حجم وسیع، نیاز به یک تألیف گسترده و مستقل دارد. نگارنده در این مبحث تنها به ذکر دیدگاه چهار تن از مورخان، که هر کدام گرایش سیاسی و مذهبی خاصی داشته و وابسته به تفکر خاصی بوده‏اند، می‏پردازد؛ اینان عبارتند از:

۱ـ ابی عبدالله‏ حمدان الخصیبی(متوفی ۳۳۴ ه.ق) صاحب کتاب «الهدایه الکبری» به عنوان شاخص غُلاه شیعه.

۲ـ ابن عساکر دمشقی(متوفی ۵۷۱ ه.ق) صاحب «تاریخ مدینه دمشق» از علمای شافعی و تقریبا بی‏طرف اهل سنت.

۳ـ شمس الدین الذهبی(متوفی ۷۴۸ ه. ق) صاحب «تاریخ اسلام» و «وفیات المشاهیر و الاعلام» به عنوان شاخص یک مکتب اهل سنت.

۴ـ ابن کثیر دمشقی(متوفی ۷۷۴ ه.ق) صاحب «البدایه و النهایه» به عنوان شاخص تاریخ‏نگاری وابسته اموی و شاگرد ابن تیمیه بنیانگذار فکری مکتب وهابیت.

 

پی نوشتها:

۱ ـ ابن سعد، طبقات الکبری، ۷/۱۱۵-۱۱۱.

۲ ـ نجده خماش، الشام فی صدر الاسلام، ۵۶۲۴؛ احسان عبّاس، تاریخ بلاد الشام، ۷/۲۴۳-۲۲۲.

۳ ـ تاریخ‏نگاری در اسلام، ترجمه و تدوین یعقوب آژند، ص ۱۰۶.

۴ ـ متوفی ۴۴۲ هجری در شهرک معره النعمان است. کتاب وی که در باره حوادث قرن پنجم هجری و فتوحات ترکان و هجوم فرانکها به سرزمین شام و بویژه جلب است از بین رفته، ولی ابن ندیم در زبده الحلب از آن بهره برده است.

۵ ـ متوفی ۴۴۴ هجری، کتابی در باب تاریخ دمشق نوشته که ابن عساکر از آن بهره‏های فراوانی برده است.

۶ ـ متوفی ۳۶۵ هجری، کتابی به نام تاریخ داریا نوشته که در سوریه به چاپ رسیده است.

۷ ـ متوفی ۶۶۰ هجری، کتابی عظیم در باب حلب نوشت و در آن تاریخی مفصل از شام در صدر اسلام تا قرن هفتم ارائه داد. کتاب او با نام بغیه الطلب فی تاریخ الحلب توسط سهیل زکار در ۱۹۸۸ در دمشق به چاپ رسید.

۸ ـ متوفی ۵۷۱ هجری مؤلف مشهور تاریخ مدینه و دمشق است که در هشتاد جلد تألیف شده و جز بخشی از آن امروزه بر جای نمانده که توسط صلاح الدین المنجد در دمشق به سال ۱۳۷۱ ق چاپ شده است.

۹ ـ متوفی قرن ششم هجری است که کتابی در باب حلب نوشته و ابن ندیم از اثر او بهره‏های فراوان برده است.

۱۰ ـ متوفی ۶۳۰ هجری، از شیعیان مشهور حلب بود که بیش از ده کتاب تألیف کرد که یکی از آنها معادن الذهب امروزه موجود است و سایر آثار او در تألیفات متأخران مورد بهره‏برداری قرار گرفته است.

۱۱ ـ متوفی ۵۵۵ هجری، ذیل تاریخ دمشق را نوشت که توسط سهیل زکار در بیروت به سال ۱۴۰۳ به چاپ رسید.

۱۲ ـ کتاب شمس الدین الذهبی با تحقیق عمر عبدالسلام تدمری در دارالکتاب العربی بیروت به سال ۱۴۱۰ به چاپ رسید.

۱۳ ـ این کتاب در ده جزء و پنج مجلد در دارالفکر بیروت به سال ۱۳۹۸ تجدید چاپ شد.

۱۴ ـ متوفی ۷۲۶ هجری است. بخشی از تألیف او در مورد دمشق در دارالکتاب الظاهریه موجود است و هنوز به چاپ نرسیده است.

۱۵ ـ هروی به شرح مزارات و بقاع متبرکه شیعه در شام پرداخت. کتاب وی با نام زیارات الشام در دمشق به چاپ رسید.

۱۶ ـ متوفی سده ششم هجری، زیارات الشام او در دمشق به سال ۱۹۸۱ م به چاپ رسید. این کتاب به شرح زندگی نامه صحابه، امامزادگان، سادات، صوفیه و عرفای سوریه پرداخته و تقریبا از کتاب هروی تقلید کرده است.

۱۷ ـ متوفی ۷۶۴ هجری، یک تألیف گسترده در باره مشاهیر اسلام با عنوان فوات الوفیات به رشته تصنیف درآورد که در سال ۱۹۵۱ م توسط محی الدین عبدالحمید در قاهره به چاپ رسید. تألیفی نیز در تاریخ دمشق داشت.

۱۸ ـ متوفی ۷۹۵ هجری، در مورد مشاهیر فرقه خود یعنی حنابله تألیفی نگاشت که با عنوان طبقات الحنابله در دمشق به چاپ رسید.

۱۹ ـ متوفی ۹۰۹ هجری و از مورخان شیعی شام است. وی کتابی با نام ثمار المقاصد فی ذکر المساجد در باره تاریخ مساجد دمشق و مشاهیری که آنها را احداث کرده بودند نگاشت که توسط محمّد اسعد طلس در بیروت به سال ۱۳۶۱ ق به چاپ رسید.

۲۰ ـ متوفی ۹۵۳ هجری در تاریخ صالحیه کتابی با نام القلائد الجوهریه فی تاریخ الصالحیه نوشت که در سال ۱۹۵۶ م توسط محمّد احمد دهمان در دمشق چاپ شد.

۲۱ ـ کتاب او با نام الدرالمنتخب من تاریخ الحلب در دمشق به سال ۱۴۰۴ ق چاپ شد.

۲۲ ـ عزالدین محمّد بن علی بن ابراهیم بن شداد، الاعلاق الخطیره فی ذکر امراء الشام و الجزیره، حققه یحیی ذکریا عباره، دمشق، وزاره الثقافه ۱۹۹۱ م.

۲۳ ـ فضل‏اللّه‏ بن عمری در مورد مساجد دمشق بویژه جامع اموی تألیفاتی داشت که یکی از آنها به نام الجامع الاموی توسط محمّد مطیع الحافظ به چاپ رسید.

۲۴ ـ ابوالفلاح عبدالحی بن عماد حنبلی، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، بیروت، دارالفکر، ۱۳۹۹ ق.

۲۵ ـ ابن البقاء عبداللّه‏ البدری (قرن نهم)، نزهه الانام فی محاسن الشام، بیروت، دارالرائد، ۱۹۸۰ م.

۲۶ ـ محمّد راغب طباخ الحلبی، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، صححه محمّد کمال، حلب، دارالقلم العربی، چاپ دوم ۱۴۰۸ ق.

۲۷ ـ محمّد بن علی عظیمی الحلبی (م ۵۵۶)، تاریخ الحلب، تحقیق ابراهیم زعرور، دمشق، ۱۹۸۴ م.

۲۸ ـ کامل الغزی البابی الحلبی، نهر الذهب فی تاریخ الحلب، تحقیق شوقی شعث، محمود الفاخوری، حلب، دارالقلم العربی، ۱۴۱۲ ق.

 

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

ماجرای نزول فرشتگان در زمان رجعتِ امام حسین(ع)

ماجرای نزول فرشتگان در زمان رجعتِ امام حسین(ع)

ماجرای نزول فرشتگان در زمان رجعتِ امام حسین(ع)Reviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on …