حضور آن ها در کارخانه ها، پالایشگاه ها، مراکز تجاری و…، درصد بالای احتمال اعصاب و امکان فلج نمودن اقتصاد کشور را به همراه دارد و یا حتی دور و نزدیکی به پایتخت، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. نزدیک بودن محل تمرکز آنان به مراکز سیاسی، از یکسو میزان آگاهی سیاسی آنان را از حقوق شهروندی خویش بالا برده و از سوی دیگر، بازتاب شورش و اعتراض آنان را گسترش داده، احتمال انتشار آن را به مراکز دیگر افزایش می دهد. در مجموع، محل تجمع شیعیان منطقه خلیج فارس، ممکن است از چند جهت قابل توجه و استراتژیک باشد:
۱.به لحاظ دور و نزدیکی به پایتخت
۲.به لحاظ دور و نزدیکی به مرزها
۳.قرار گرفتن در مراکز نفتی و استراتژیک
۴.واقع شدن در مراکز زیارتی و مهاجرپذیر
۵.قرار گرفتن در مراکز تجارتی
برای مثال در کشور عمان، تعداد زیادی از شیعیان در نزدیکی شهر مسقط، پایتخت سیاسی این کشور زندگی می کنند و بنابراین، این حضور می تواند برای دولت سنی عمان بسیار خطرآفرین باشد. هم چنین در پایتخت عراق نیز شاهد چنین تمرکزی در محله های کرخ و براثا هستیم و آن گونه که در کتاب های تاریخی آمده، حضور این شیعیان به گذشته های دور باز می گردد.
کرخ در سمت غربی دجله واقع و از محله های دیگر آبادتر و محل سکنای بازرگانان ثروتمند بوده است. این محله از آغاز بنای بغداد، شیعه نشین بوده و جزء محله های کوچک تری که ویژه شیعیان بودهاست. با اشاراتی که ابن جوزی به شورش های محله ای دارد، می توان گفت که علاوه بر کرخ در غرب بغداد، محله های مسکونی دیگری در همان منطقه در نهر الطابق و در شهر بغداد، محل های سوق السلاح باب الطاق، سوق یحی، قلایین، ثلاثاء، اساکنه و اهل درب سلیمان مرکز شیعیان بوده است.(۱)
مراکز شیعه نشین منطقه خلیج فارس
از سوی دیگر، مراکز سیاسی کشورها موقعیت مرکزی دارند، هم به لحاظ تمرکز مهم ترین تشکیلات دولتی و سازمان های اداری و شرکت های تجاری داخلی و بین المللی، و هم به لحاظ وجود رسانه های گروهی و فضای باز سیاسی و تبادل اطلاعات و ارتباطات گسترده در سطح داخلی و بین المللی. بنابراین، تمرکز شیعیان در پایتخت ها یا حتی در حواشی آن ها، همواره به عنوان عاملی تنش زا از سوی دولت های سنیِ منطقه تلقی شده است. این طرز تلقی، باعث شده تا دولت مردانِ برخی از این کشورها هم چون عربستان سعودی، همواره بکوشند از تمرکز شیعیان در پایتخت ها و حواشی آن جلوگیری کنند. البته حاکمان سعودی، درگیر مشکل ژئوپولیتیکی در پایتخت ها و حواشی آن جلوگیری کنند. البته حاکمان سعودی، درگیر مشکل ژئوپولیتکی بزرگ تری شده اند؛ چرا که شیعیان، در محل هایی زندگی می کنند که یکی از استراتژیک ترین مناطق عربستان است. مناطقی که اینک عمیق ترین میادین نفتی خلیج فارس را در بردارد؛ یعنی مناطق الاحساء و قطیف واقع در استان شرقیه عربستان.
عمده ی ذخایر نفتی عربستان سعودی، دقیقاً در این منطقه واقع است و هفتاد درصد کارکنان شاغل در این میدان های نفتی، اعراب شیعی هستند. وجود جمعیت های شیعی، مشکل دائمی حاکمیت ریاض است.(۳)
گرچه حاکمان سعودی با فشارهای روزافزون و محرومیت ها در طول تاریخ، همواره این اقلیت مذهبی را تضعیف نموده اند، ولی وجود آنان، واقعیت این سرزمین هاست و خواه ناخواه باید پذیرفته شود. این حقیقتی است که سیاست مداران سعودی نیز بدان آگاهی یافته و به این نتیجه رسیده اند که برای برقراری امنیت منطقه، به ناچار باید از جمعیت های محلی و به ویژه شیعیان بهره برد. افزون بر عربستان، در کشورهای عمان، عراق، بحرین، امارات، کویت و قطر نیز شیعیان در مناطقی زندگی می کنند که از مهم ترین مراکز نفت خیز منطقه به شمار می آید.
برای مثال، در عراق شیعیان در جاهایی قرار دارند که اهمیت آن ها فوق العاده استراتژیک است. در جنوب، علاوه بر سیطره بر حوزه های مهم نفتی عراق، بر گلوگاه ارتباط دریایی عراق تسلط دارند. … در تمام حاشیه ی دجله، شیعیان ساکن هستند و سنی ها دورتر سکونت دارند. در کرکوک هم که بالاترین نقطه ی نفتی عراق است و کردها به آن چشم دوخته اند، شیعیان نیز حضور فعال دارند.(۴)
بندر جبل علی، یکی از بزرگ ترین بندرهای منطقه است و مکان جذابی برای فعالیت های صنعتی و تجاری به شمار می آید.
در عربستان نیز عده ی زیادی از شیعیان این کشور در حواشی دو شهر مهم و زیارتی، یعنی مکه و مدینه سکنی گزیده اند و بنابراین، از موقعیت مرکزی این شهرها بهره مند می شوند.
ملاحظه فرمودید که تمامی شهرهای شیعی نشین خلیج فارس، از موقعیت استراتژیک و مرکزی برخوردارند و از این رو، حائز اهمیت می باشند. نکته دیگر قابل تأمل آن است که تقریباً در همه ی این کشورها، شیعیان در یک خط ساحلی، مرزهای آبیِ خلیج فارس را در انحصار خویش دارند. این خط ساحلی، مهم ترین منابع نفتی را در خود دارد.
نتیجه گیری
بر اساس آن چه در این فصل بدان پرداختیم، شیعیان حاشیه ی خلیج فارس در یک خط ساحلی که تقریباً تمامی سواحل خلیج فارس را در بردارد، ساکن بوده و با توجه به نفت خیز بودن این سرزمین ها، به طور کلی می توان گفت به لحاظ جغرافیایی، مهم ترین بخش های خلیج فارس در انحصار شیعیان است. این بخش ها که هم شامل سواحل شمالی (سواحل ایران) و هم سواحل جنوبی است، در بخش جنوب، سواحل عراق، کویت، استان های شرقی عربستان سعودی، سواحل بحرین و قسمت هایی از سواحل قطر و بندر دوبی را در امارات متحده در بر می گیرد و حتی تا سواحل باطنه دریای عمان نیز امتداد می یابد. به بیان دیگر،
خلیج فارس از نظر جغرافیای مذهبی، تحت سلطه ی شیعیان است.(۱۱)
از بعد جمعیتی نیز کشورهای ایران، عراق و بحرین، اکثریت قابل توجهی از شیعیان را در خود جای داده اند که از میان این سه کشور، ایران و عراق از پرجمعیت ترین کشورهای منطقه هستند. افزون بر آن، کشور کویت نیز با جمعیت چهل درصدی شیعیان خود مورد توجه است.
حتی بر اساس آمارهای رسمی ارائه شده- گرچه در صحت و سقم آنان شک و تردید وجود دارد. این منطقه از نظر جمعیتی نیز تحت سلطه ی شیعیان است و تقریباً حدود هفتاد درصد جمعیت منطقه شیعی مذهب هستند.
پی نوشتها:
۱- حسن موسوی، زندگی سیاسی و فرهنگی شیعیان بغداد، ص ۳۵.
۲- همان، ص ۴۰.
۳- فرانسوا توال، پیشین، ص۹۸.
۴- علی اصغر محمدی، پیشین، ص ۲۰۹.
۵- گراهام ای. فولر و رند رحیم فرانکه، پیشین، ص۱۶۱.
۶- مهدی مظهری، پیشین، ص۱۱۳.
۷- «اقتصاد دبی از کاهش شمار گردشگران روس آسیب دیده است»، نشریه بررسی های بازرگانی، ش ۱۴۲، ص۱.
۸- همان، ص۱.
۹- رسول جعفریان، پیشین، ص۵۵.
۱۰- همان، ص۵۴.
۱۱- فرانسوا توال، پیشین، ص۱۰۲.
منبع: کتاب جغرافیای سیاسی شیعیان منطقه خلیج فارس