مجله ” بارنز ریویو ” (TBR) خلاصهای از گزارش لوختر را که توسط خود او نگاشته شده است منتشر نموده و مینویسد: در سال ۱۹۸۸ “فرد لوختر ” یکی از مقامات برجسته آمریکایی در زمینه ساخت اتاقهای گاز برای استفاده در مجازاتهای اعدام در سیستم دادگستری آمریکا، مطالعات علمی گستردهای در خصوص “اتاقهای گاز ” ادعایی در آشویتس نمود؛ این اتاقها به توریستهای بازدید کننده به عنوان مکان “کشته شدن ۶ میلیون ” انسان (یا هر رقم دلخواه دیگری) نمایش داده میشود.
گرچه لوختر هرگز به “انکار هولوکاست ” نپرداخته – ولی اینگونه خوانده میشود – اما “ارنست زاندل “، تجدیدنظرطلب کانادایی او را به عنوان یک شاهد متخصص مستقل در محاکمه جناییاش به دادگاه کانادا آورد. مسئول زندان ایالت میسوری که یکی از مقامات بیشماری است که لوختر به عنوان مشاور با آنها همکاری داشته است، به او توصیه کرد که از زاندل دفاع کند.
زاندل متهم به نقض قوانین کانادا در انتشار “اخبار کذب ” بود؛ به عبارت دیگر زاندل مدعی شده بود که “کشتار با گاز در آشویتس ” صحت ندارد. لوختر در ابتدا به زاندل گفت که اگر سندی برای کشتار با گاز در آشویتس پیدا کند این مطلب را در گزارش نهایی خواهد گفت. با این حال در پایان پس از بررسیهای قانونی گسترده، لوختر به نتیجهای شگفتآور رسید. در اینجا خلاصهای از یافتههای علمی گسترده او، توسط خودش آورده شده است:
هیچیک از تأسیسات بررسی شده در آشویتس، بیرکناو یا لوبلین این مسئله را ثابت نمیکردند که در آنجا کشتارهای گوناگونی با استفاده از هیدروژن سیانید، کربن مونوکسید یا دیگر گازهای کشنده انجام شده باشد. بر اساس نرخ بالای استفاده از اتاقهای ادعایی که گفته میشود در هفته جمعاً ۱۶۹۲ نفر کشته میشدند و با فرض اینکه بتوان با این تأسیسات کشتار با گاز را اجرا کرد، برای کشتار ۶ میلیون نفر به ۶۸ سال زمان نیاز است….
اگر کورههای جسدسوزی روزانه با حداکثر نرخ نظری، بدون هیچ وقفه و با آهنگی ثابت کار میکردند (وضعیتی غیرممکن)، و رقم حداقل ۶ میلیون قربانی را بپذیریم، امپراتوری رایش سوم حداقل ۳۵ سال برای سوزاندن این ۶ میلیون وقت نیاز داشت.
تحلیل دقیق ۳۲ نمونه از مجموعه آشویتس- بیرکناو نشاندهنده ۱۰۵۰ mg/kg سیانید و ۶۱۷۰ mg/kg آهن است. آهن بیشتر در تمامی اتاقهای گاز ادعایی یافت شد اما هیچ نشان قابل توجهی از سیانید نبود. غیرممکن است که این مکانها در معرض هیدروژن سیانید بوده باشند، چرا که اتاقهای گاز ادعایی، در مقایسه با تأسیسات شپشزدایی ظاهراً در معرض مقادیر بیشتری از گاز قرار داشتهاند. بنابراین بررسیهای شیمیایی این حقیقت را ثابت میکنند که این تأسیسات هرگز برای کشتار با گاز استفاده نشدهاند.
ساختار این تأسیسات نیز نشان میدهند که هرگز به عنوان اتاق گاز استفاده نشدهاند. هیچیک از این تأسیسات دارای واشرهای چرمی نبوده و درزگیری نشدهاند. هیچ تمهیدی برای جلوگیری از میعان گاز بر روی دیوارها، کف و سقف انجام نشده است. برای خروج مخلوط گاز و هوا از این ساختمانها هم هیچ تدبیری اندیشیده نشده است. برای ورود و پخش گاز در اتاقها هم هیچ امکاناتی تهیه نشده است. هیچ چراق ضدانفجاری وجود نداشته و علیرغم اینکه این گاز بشدت قابل انفجار است، تلاشی صورت نگرفته تا از ورود گاز به کورههای جسدسوزی جلوگیری شود. هیچ تلاشی هم نشده تا کارمندان اجرایی یا دیگر کسانی که در عملیات شرکت نداشتند را در مقابل گاز محافظت کنند.
همچنین یک آبگذر کف اتاق گاز ادعایی آشویتس، مستقیماً به سیستم فاضلاب اردوگاه راه داشت. درمایدانک وجود یک راهروی فشرده اطراف اتاق گاز باعث جمع شدن نشتیهای گاز شده و خطر مرگ کارمندان اردوگاه وجود داشته است. هیچ امکاناتی برای بیرون کردن تودههای اجساد وجود نداشته است.
هیدروژن سیانید گازی بشدت خطرناک و کشنده است و در هیچ کجا امکاناتی برای نگهداری بدون خطر و ایمن آن وجود نداشته است. اتاقها بسیار کوچک بودند و تنها کشتار کسر کوچکی از ارقام ادعایی در آنها ممکن بود. صریح و روشن اینکه این تأسیسات نمیتوانسته به عنوان اتاق کشتار با گاز استفاده شده باشد.
او با انتشار یافتههای علمی خود که اکنون در سراسر جهان با عنوان گزارشهای لوختر شناخته شده است، خود به قربانی این عملیات بسیار بدنام تبدیل شده است. او تحت تعقیب باندهای ترور یهودی قرار گرفت و بخاطر اینکه بطور غیر رسمی خود را “مهندس ” نامیده بود (البته او هیچ لیسانسی در این خصوص ندارد) اتهامات جنایی ناروایی به او نسبت داده شد، و این مقام برجسته کشور در زمینه شیوههای فنی مجازات اعدام از کار برکنار شد، زندگی او از هم پاشید و او مجبور به ترک کشورش شد.
تجربه لوختر نشانگر تجربه کسانی است که بطور علنی در مورد گزارش رسمی هولوکاست ابراز تردید میکنند. این تردیدها بدون استثنا در رسانهها مورد حمله قرار میگیرند. هرگز این حقایق مورد بحث قرار نگرفته است. بحث در مورد این حقایق بشدت از سوی حامیان هولوکاست منع شده است. در عوض تمام پاسخی که داده میشود این است: حمله به مدعی، و عدم مواجهه با آنچه که او گفته است.
منبع:خبرگزاری فارس