به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران، خانم شیرین عبادی به خاطر فعالیتهای به اصطلاح صلحطلبانه(؟!) در سال ۸۲ جایزه یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلاری صلح نوبل را دریافت کرد البته سوابق عملکرد کسانی که تاکنون نامزد دریافت چنین جایزهای بودهاند به روشنی حکایت از ماهیت کاملا سیاسی جایزه صلح نوبل دارد به گونهای که تاکنون جنایتکاران جنگی رژیم غاصب صهیونیستی سه بار موفق به دریافت جایزهی نوبل صلح شدهاند!
مناخیم بگین، عامل اصلی کشتار “دیر یاسین” که با دستور وی و توسط گروه شبه نظامی ایرگون کشتار مردم مظلوم فلسطینی به وقوع پیوست؛ اسحاق رابین که در زمان کشتار قانا در سال ۱۹۹۶ وزیر دفاع اسرائیل بود و شیمون پرز که در زمان کشتار قانا نخست وزیر اسرائیل بود.
همچنین در سال ۲۰۰۹، کمیته نروژی صلح نوبل جایزه صلح نوبل را در اوج سیاستهای جنگافروزانه رئیسجمهور آمریکا در نقاط مختلف جهان از جمله در عراق و افغانستان به “باراک اوباما” اهدا کرد!
اما گذشته از دلایل اعطای چنین جایزهای به شیرین عبادی به عنوان فردی که سوابق اقدامات جهتدار و همراستا با اهداف کشورهای غربی وی روشن است، موضوع فرار مالیاتی این چهره به اصطلاح صلحطلب هر روز ابعاد تازهتری به خود میگیرد.
طبق ماده ۱۱۹ قانون مالیاتهای مستقیم(درآمدهای اتفاقی)، شیرین عبادی پس از دریافت جایزه یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلاری خود و از آنجایی که این جایزه یک جایزه “غیرعلمی” محسوب میشود، موظف به پرداخت یک میلیارد و ۱۷۰ میلیون تومان مالیات مربوط به جایزه نقدی و مجموع درآمدهای وی از سخنرانی در اروپا و آمریکا بود اما بر اساس مستندات موجود، وی تاکنون از پرداخت مالیات قانونی خود امتاع داشته و به طرق مختلف و با صرف هزینههای کلان تلاش داشته از پرداخت مالیات قانونی خود فرار کند.
بر اساس این گزارش، شیرین عبادی در ادامه تلاشهای خود برای دور زدن قانون و فرار از پرداخت مالیات، اقدام به طرح شکایت در دیوان عدالت اداری کرده و مدعی شده که جایزه صلح نوبل یک جایزه علمی است و این در حالیست که طبق اعلام رسمی وزارت علوم، جایزه صلح نوبل به هیچ وجه یک جایزه علمی محسوب نمیشود و کسانی که از این بنیاد سیاسی درآمدهایی را در زمینه صلح و برخی زمینههای غیر علمی دیگر کسب میکنند باید مالیات آن را به کشور بپردازند.
جالب اینکه خانم شیرین عبادی مدعی صلح و صلحدوستی تاکنون اقدامات خلاف قانون متعددی را برای فرار از پرداخت مالیات داشته به گونهای که با استخدام چندین وکیل و مشاور، شکایتهای متعددی را به مراجع مختلف ارائه کرده تا که شاید مفر و راه گریزی برای فرار از پرداخت مالیات برای خود دست و پا کند.
از سوی دیگر توجه به این مسئله نیز ضروریست که شیرین عبادی تاکنون و پس از سال ۸۲ و دریافت جایزه نقدی نوبل، سخنرانیهای متعددی را نیز در خارج از کشور داشته است که در ازای تمام آنها، مبالغ کلانی را اخذ کرده و البته هیچ مالیاتی نیز در قبال این درآمدهای خود پرداخت نکرده است.
بر اساس مستندات موجود که حکایت از تلاشهای شیرین عبادی برای فرار از پرداخت حقوق مالیاتی دارد،وی مرتکب دو جرم شده است؛ نخست فرار از پرداخت مالیات و دوم جعل اسناد برای دور زدن قانون.
با این اوصاف مجاری قانونی باید مسئله جایگزینی اموال وی در راستای پرداخت بدهی مالیاتی را مورد بررسی قرار دهند.
حال با توجه به مستنداتی که در این گزارش به گوشهای از آن اشاره شد، جای این سؤال از خانم شیرین عبادی داعیهدار قانون و صلحدوستی وجود دارد که چرا وی تاکنون به انحاء غیرقانونی تلاش داشته از پرداخت مالیات جوایز نقدی نوبل خود که حتی در آمریکا نیز مشمول پرداخت مالیات است، فرار کند؟!
در پایان تاکید میشود که به لیست درآمدهای شیرین عبادی باید مبالغ دریافتی از بهائیان و منافقین به خاطر فعالیتهای همسوی این چهره مدعی صلح و حقوق بشر با این دو فرقه را افزود.
انتهای پیام/