هجوم اِخباریون به سمت حبیب‌بن مظاهر انقلاب

هجوم اِخباریون به سمت حبیب‌بن مظاهر انقلاب Reviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Sep 16Rating:

این چهره نزدیک به مشایی که خود نیز صریحاً به دفاع از تفکرات مشایی اذعان دارد و مبدع تئوری معروف “عاملیّت احمدی نژاد در تعادل مکانیکی و شیمیایی! نظام! است” در صحبت‌های خود دست به مغالطات فراوانی می‌زند که برای اطلاع خوانندگان، در ادامه به تعدادی از آنها به صورت مختصر پاسخ داده می‌شود.

گروه سیاسی مشرق ــ حلقه انحرافی چند ماهیست که به واسطه وابستگان خود تلاش شایانی را انجام می‌دهد تا به نوعی در میان افواه عمومی مطرح باشد و صدای نظریات ظاهراً خاص خود را به هر نحو که شده در برخی محافل از گرداب سکوت نجات دهد.

اقدامی که اخیراً با ژستی منحرفانه و استدلال‌های اِخباری‌گرانه‌ی یکی از وابستگان به بیّن‌الغی‌های حلقه انحراف به میانه میدان پرتاب شده است.

*آغاز یک پروژه شوم/مومیایی‌های اصلاحات به صحنه می‌آیند

چندی قبل بود که فردی به نام “بهمن شریف‌زاده” که خود را حامی مشایی معرفی کرده بود در رسانه اصلاح‌طلب شرق به گفت‌وگو با خبرنگار این روزنامه نشست و به توضیح پیرامون تبیین آرا و عقاید اسفندیار دولت و همچنین مبارزه طلبی با موضوع مناظره پیرامون حرف‌های مولای خود پرداخت.

مصاحبه “ب.ش” که با شانتاژهای همواره چهره‌ها و رسانه‌های نزدیک به حلقه انحراف همراه بود اما در ادامه همراه شده بود با تک‌نگاره‌هایی از مصطفی تاج زاده که در پس و پیش این مبارزه طلبی صریح در راه “مشایی”؛ هجمه‌هایی را علیه نقطه مورد اشاره حلقه انحراف و فصل الخطاب جبهه مبارزه با انحراف خطرناک‌تر از فتنه، یعنی حضرت‌آیت‌الله مصباح یزدی ترتیب داده بود.

تاج‌زاده در صحبت‌های خود و در لابه‌لای بخشی از نامه‌هایش، از تفکر آیت‌الله مصباح یزدی تحت عنوان تفکر “سلفی ـ مصباحی” یاد می‌کرد و با تمام توان به حمله علیه تفکرات بنیادی و استراتژیک استاد اعظم موسسه آموزش عالی امام خمینی(ره) می‌پرداخت.

دیگران و حتی مدعیان هواداری از آیت‌الله مصباح اما آنطور که باید به این جریانات وقعی نمی‌نهادند و این در حالی بود که آگاهان می‌دانستند این قصه سر دراز خواهد داشت.

*سررشته هجمه‌ها به حلقه دوم واگذار می‌شود

ماجرا گذشت تا اینکه شخص دیگری، اینبار از جبهه نزدیک به آیت‌الله هاشمی و جریان اصلاحات سربرآورد و آغازگر حمله به آیت‌الله مصباح از سمتی دیگر شد.

تیمور علی‌عسگری، مشاور پارلمانی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت در یادداشتی که در ایام تعطیلات پس از ماه رمضان آن را منتشر کرد، حمله‌ای تمام عیار را علیه آیت‌الله مصباح ترتیب داد.

او در دستنوشته خود با تکرار مسئله “خطر استبداد عوام” (که قبل از وی توسط هاشمی رفسنجانی مطرح شده بود)، بصورتی تلویحی به تفکرات آیت‌الله مصباح اشاره کرده و از این گفته بود که این جریان مساوی با تحجر، خوارج! و مخالفت با تفکر امام خمینی است.

علی‌عسگری در مطلب خود به صورتی تلویحی به آیت‌الله مصباح و کسانی که از تفکرات وی بهره گرفته‌اند اینطور گفته بود:

“نوع رفتار و شکل موضع گیری حضرات انقلابی نما که خود را صاحب بصیرت دینی دائمی می‌دانند، ثابت کننده این مطلب است که آنها حسرت ولایت دوران شاه را در سر می پروانند!!”

صحبت‌های علی‌عسگری البته با انتقادات گسترده‌ای مواجه شد. علیرضا زاکانی، نماینده اصولگرای مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در این رابطه به مشرق گفته بود: “پیام اصلی این نوشته، تطهیر اصحاب فتنه‌ای بود که پس از گذشت بیش از ۲ سال از وقوع آن، معلوم شده است که چه دست‌هایی در کار بود تا تلاش‌های مردم و سرمایه‌های ملی را به آتش بکشاند و بر اساس نفسانیات بر باد بدهد.”

*پروژه تخریب ادامه می‌یابد

اما شدائد زمانه گویا قصد نداشتند روی خود را از سمت حبیب‌بن مظاهر انقلاب و پشتوانه یگانه تفکرات انقلاب اسلامی بگردانند.

چندی پیش یک سایت وابسته به حلقه انحراف پرده دیگری از هجوم به سمت استاد عالی موسسه امام خمینی(ره) را آغاز کرد.

سایت “انسان کامل”، با طرح بهانه‌ای پیرامون عدم حضور آیت‌الله مصباح در اجلاس خبرگان، مقولاتی مثل خوارج نوین!، منحرفین از احمدی نژاد و آغاز کنندگان جنگ نوین نهروان! را به ساحت اندیشه‌آشامان از تفکر آیت‌الله مصباح روا داشت.

این رخداد نیز اگرچه با واکنش‌هایی همراه بود اما همچنان مسئله هجوم به تفکرات آیت‌الله مصباح یزدی با سکوت بسیاری از مجامع مدعی سیاست اصولگرایانه و محافل رسانه‌ای مدعی حفاظت از ارزش‌های انقلاب مواجه شد.

*پرده جدیدی از حمله به آیت‌الله مصباح/وقتی حلقه انحراف ژست روشنفکری به خود می‌گیرد

دور جدید حمله به آیت‌الله مصباح را یکی از عناصر وابسته به حلقه انحراف به نام “عبدالرضا داوری” در سایت شبکه ایران و از روز شنبه گذشته کلید زد.

این دور جدید اما گویا قرار است با صورتی جدید ولی با ماهیتی یکسان به پرده بازی درآید.

به گزارش مشرق،‌ فرد اشاره شده در دستنوشته خود با ادعای اینکه “راهبرد ولایی پرهیز از دوقطبی سازی‌های کاذب ، در برخی مقاطع تاریخی کمتر مورد توجه حضرت آیت الله مصباح یزدی قرار داشته است و انتقاد دیروز و امروز اینجانب به ایشان نیز در همین تحلیل ریشه دارد” به نقد غیر صحیح آیت‌الله مصباح به روش مغالطه و با نگاه اِخباری‌ (برداشت صرف از نصّ کلام بدون توجه به معنای ذاتی آن) به مسائل اندیشه‌ای پرداخته است.

وی در ادامه با نگاهی اِخباری‌مآبانه به برخی از بیانات امام راحل و مقام معظم رهبری پیرامون مقولاتی مثل “مردمسالاری دینی”، “تفکرات شریعتی” و همچنین مسائلی مثل “تاکید آیت‌الله بر مبارزه با انحراف بروز کرده در حواشی دولت” اشاره کرده و آنها را عامل انتقادات خود از آیت‌الله مصباح برشمرده است.

این چهره نزدیک به مشایی که خود نیز صریحاً به دفاع از تفکرات مشایی اذعان دارد و مبدع تئوری معروف “عاملیّت احمدی نژاد در تعادل مکانیکی و شیمیایی! نظام! است” در صحبت‌های خود دست به مغالطات فراوانی می‌زند که برای اطلاع خوانندگان، در ادامه به تعدادی از آنها به صورت مختصر پاسخ داده می‌شود.

باشد که حلقه منحرفین و وابستگان آنها به سطح خود برای نقد تفکرات آیت‌الله مصباح یزدی، این حبیب‌بن‌مظاهر کربلای انقلاب اسلامی بیشتر بیاندیشند.

درباره مردمسالاری دینی: داوری در مقاله خود با اشاره به طرح مفهوم “مردمسالاری دینی” توسط رهبر معظم انقلاب، به برخی از صحبت‌های آیت‌الله مصباح در این باره اشاره می‌کند و با اشاره‌ای ذلت بار به اینکه “همواره بیانات ایشان مورد استناد تجدیدنظرطلبان برای اثبات تضاد مردمسالاری با حکومت دینی قرار می گرفت”!!!، مدعی می‌شود که ایشان درباره مفهوم دموکراسی و ماجرای سقیفه صحبت‌هایی داشته‌اند که ایجاد دوگانگی کرده و زمینه دشمنی‌های اشاره شده را ایجاد کرده است.

این شخص وابسته به حلقه مشائیست‌ها در وهله اول به خودی خود به نقطه عطف شخصیت آیت‌الله مصباح اشاره می‌کند که چگونه بیانات ایشان بعنوان یکی از تئوریسین‌های تفکرات انقلاب اسلامی؛ به دلیلی درستی و اشارت صحیح به سمتی که دشمن با آن مخالف است، مورد کینه‌توزی قرار می‌گیرد. (نکته‌ای که در بیانات مقام معظم رهبری درباره شخصیت آیت‌الله مصباح نیز به آن اشاره شده است)

وهله دوم نیز فهم ناصحیحی است که چهره مدعی نقد آیت‌الله مصباح از مفهوم دموکراسی و مردمسالاری دینی دارد. او حتی در نوشتار خود نیز نتوانسته است این نافهمی و کج فهمی را کتمان کند.

اندیشمندان شیعی و معتقدان به تئوری اسلام انقلابی همواره به مفهوم و معنای دموکراسی در معنای غربی آن نقد داشته و دارند. و این مسئله در قید “دینی” مورد اشاره رهبری در عبارت مردمسالاری دینی نیز عیان است. با این وجود وقتی یک اندیشمند دینی در هر مقطعی به نقد مسئله دموکراسی بپردازد نه تنها ذنب لایغفر مرتکب نشده است بلکه پا در راهی گذاشته است که به سمت شناخت بیشتر مفهوم مطلوب مردمسالاری دینی منجر می‌شود.

ضمن آنکه نظریه‌پردازی‌های آیت‌الله مصباح نیز نه در حوزه مردمسالاری دینی که در حوزه دموکراسی بوده است. و این فرق مهم در کنار حقیقت نادیده اِخباریون از کلام آیت‌الله مصباح است که اهمیتی در حدّ وجوب را برای “رای مردم” در حوزه مردمسالاری دینی قائل هستند.

از سوی دیگر،‌ نقد دموکراسی به هیچ وجه به معنای قرار گرفتن در زاویه مردمسالاری دینی نیست. مسئله‌ای که البته اِخباریون و اِخباری‌گرها از درک آن عاجزند زیرا همواره در طول تاریخ از فهم جان کلام عاجز بوده‌اند.

درباره انحراف بروز کرده در دولت: داوری به سیاق تمام طرفداران افراطی دولت؛ برای ایجاد مغالطه در مفهوم انحراف موجود در اطراف دولت، به تعاریف رهبری از دولت اشاره می‌کند.

وی در عین حال از اشاره به این مطلب که رهبریت جامعه بعنوان مهندس نظام همواره باید از تمام دولت‌ها حتی با وجود علم به ضعف‌های آشکار و پنهان آنها دفاع کند و تا لحظه آخر نیز به این دفاع ادامه دهد؛ استنکاف می‌کند.

نامبرده گویا قضایای دولت بنی‌صدر و تعاریفی را که امام راحل ما از وی بعمل می‌آوردند را نخوانده و یا فراموش کرده است.

در عین حال باید سمت توجه مخاطبان را به این نکته نیز معطوف کرد که مقام معظم رهبری به عنوان ناخدای کشتی انقلاب، اگر از دولتی یا رئیس جمهوری، تعریفی را بعمل می‌آوردند حتما ناظر به این است که معظم‌له نیم‌نگاهی هم به لغزش‌های احتمالی آن دولت و آن رئیس جمهور در آینده دارند. این گزاره این گونه در امر تدبیر تبلور می‌یابد که رهبری همواره از مُرّ صحیح و متن اقدام مطلوب، دفاع و تمجید می‌کنند نه از شخص.

مقام معظم رهبری همانگونه که از احمدی نژاد تعریف کرده‌اند از رئیس جمهور خاتمی و رئیس جمهور هاشمی نیز دفاع کرده‌اند. (و برای مثال آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را رکن رکین نظام لقب داده‌اند.)

طرفداران افراطی دولت باید به این نکته اعتراف کنند که تعاریف رهبری از هر دولتی و هر رئیس جمهوری ناظر به برخی رفتارهای خوب است نه ناظر به شخصیت آدم‌هایی که حتی ممکن است در مقابل امر ولی مقاومت کنند، دستور ولی را به مولوی و ارشادی تقسیم نمایند و یا بر نظرات مغایر خود با ولی فقیه تاکید ورزند.

با این تعریف، پس گمانه‌زنی مستدل و ابراز نظر در زمینه انحرافات فکری افرادی در حواشی دولت و اقدامات آنها که کپی برابر اصل اقدامات فراماسون‌هاست، به هیچ وجه نه در تنافی با صحبت‌های مقام معظم رهبری پیرامون دولت بلکه در جهت تقویت آنها و بری کردن دولت از اشتباهات است.

پر واضح آنکه طرفداران دولت باید در این زمینه به پای آیت‌الله مصباح نیز بیافتند که با وجود ضعف شدید اعتقاد در برخی از اطرافیان دولت، اینگونه برای اصلاح امور و پس زدن “انحراف” به صحنه آمده‌اند و همانند حبیب‌بن مظاهر در مقابل خیمه نظام اسلامی ایستاده و از آن دفاع می‌کنند.

درباره مسئله شریعتی: داوری همچنین صحبت‌ها و مناقشات علمی میان چهره‌های موافق و مخالف شریعتی در سال‌های حیات وی و پس از آن را به ظن خود یکی از اشتباهات آیت‌الله مصباح برشمرده و صحبت‌هایی از مقام معظم رهبری و امام راحل را شاهدی بر مدعای خود توصیف می‌کند.

این در حالی است که فرد مدعی گویا برای ساعتی هم در هوای علم و تحصیل دین و اندیشه نفس نکشیده است که بر مناقشات فکری در ساحات بنیانی علم نام اختلاف و ضعف و غیره می‌گذارد.

چه اینکه اگر قرار باشد با ظن اِخباری چنین افرادی به فضای علم و نظر و اندیشه نگاه کرد باید فاتحه حوزه و تحصیل دانش و تفقّه در دین را خواند و بر سر سفره علوم غریبه‌‌ای نشست که حلقه انحراف و شخص مشایی مدعی آنست. (به گواه اسناد منتشر شده توسط رسانه‌ها درباره علایق مشایی به علوم غریبه).

در پایان این نکته نیز برای اطلاع داوری و همه یارانش که گویا به برداشت از نصّ کلام علاقه ویژه‌ای دارند و احساس می‌کنند با مدالیته اِخباری‌گری و اقامه متن سخنان مقام معظم رهبری در برابر مخالفان و منتقدان؛ می‌توانند برای حلقه خود توشه‌ای برگیرند، بخش‌هایی از بیانات مقام معظم رهبری پیرامون شخصیت و اندیشه‌های آیت‌الله مصباح یزدی نیز ارائه می‌گردد. باشد که پندگیرندگان بیاندیشند.

ــ “یک نفر مثل آقای مصباح یزدی مورد هجوم تبلیغاتی قرار می‌گیرد. حرف رسا و منطق قوی و مستحکم هرجایی باشد آنجا را دشمن زود تشخیص می‌دهد. با مرحوم شهید مطهری هم همینجور برخورد کردند.”

_ “بنده نزدیک به چهل سال است که جناب آقاى مصباح را مى‌شناسم و به ایشان به عنوان یک فقیه، فیلسوف، متفکر و صاحب‌نظر در مسایل اساسى اسلام ارادت قلبى دارم. اگر خداى متعال به نسل کنونى ما، این توفیق را نداد که از شخصیتهایى مانند علامه طباطبایى و شهید مطهرى استفاده کند، اما به لطف خدا این شخصیت عزیز و عظیم‌القدر، خلإ آن عزیزان را در زمان ما پر مى‌کند.”

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

طرفداران ترامپ و هیتلر

طرفداران ترامپ و هیتلر؛ شباهت ها و تفاوت ها

طرفداران ترامپ و هیتلر؛ شباهت ها و تفاوت هاReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق …