نقد فیلم The Next Three Days(سه روز بعد)

نقد فیلم The Next Three Days(سه روز بعد)Reviewed by محمدرضا on May 12Rating: ۵.۰نقد فیلم The Next Three Days(سه روز بعد)نقد فیلم The Next Three Days(سه روز بعد) در فیلم ۳ روز بعد،  راسل کرو به خوبی در قالب یک معلم کالج تازه کار قرار می گیرد  و سپس به شکلی 

User Rating: Be the first one !

نقد فیلم The Next Three Days(سه روز بعد)

در فیلم ۳ روز بعد،  راسل کرو به خوبی در قالب یک معلم کالج تازه کار قرار می گیرد  و سپس به شکلی 

ناگهانی و نه چندان مطلوبی به مردی تبدیل می شود که قصد فراری دادن همسرش از زندان را دارد. من فکر می کنم اگر در این فیلم راسل کرو در نقش همان معلم انگلیسی کالج باقی می ماند بسیار قانع کننده تر و منطقی تر به نظر می رسید. در نقش آفرینی هایی به این سبک از راسل کرو، ما نا خود آگاه یاد بازی او در فیلم گلادیاتور می افتیم و زمانی که این راسل کرو را با آنی که در فیلم گلادیاتور بازی می کرد را مقایسه میکنیم متوجه میشویم که این بازیگر توانا ، اکنون بخش زیادی از اعتبار و مقبولیت خود را از دست داده است. فیلم سه روز بعد یک فیلم در ژانر هیجانی نسبتا خوب و راضی کننده می باشد که می توانست خیلی بهتر از این هم باشد.


با در نظر گرفتن این نکته که  کارگردان این فیلم پل هگیس است که فیلم تحسین شده Crash (تصادف)  و In The Valley Of Elah  (دره الا) را در مقام کارگردان و فیلم ارزشمند Million Dollar Baby (دختر میلین دلاری) در مقام نویسنده در کانامه خود دارد، انتظارات ما هم از فیلم نا خودآگاه بالا رفته بود ولی فیلم آنطور که باید نتوانست انتظارات را برآورده کند. فیلم سه روز بعد بازسازی یک فیلم فرانسوی به نام ” همه کار به خاطر او” می باشد که متاسفانه من آن فیلم را ندیده ام.  با در نظر گرفتن سابقه فیلمساز، و با در نظر گرفتن اینکه این فیلم را پل هگیس ساخته، باید گفت که سه روز بعد  فیلم ارزشمندی نیست و علاوه بر آن متاسفانه ، پل هگیس نتوانسته آنجور که باید و شاید از راسل کرو و الیزابت بنکس یازی های خوبی بگیرد.


کرو و بنکس در نقش جان و لارا بارنن بازی میکنند، یک زوج اهل شهر پیتسبرگ با یک فرزند پسر که شما خواهید دید زندگی این خانواده در یک شبانه روز به طور کامل از هم میپاشد. بعد از یک شب خوب برای این خانواده، در هنگام صبح، ناگهان درب خانه شکسته میشود و نیروهای پلیس به داخل خانه هجوم می آورند  و لارا را کشان کشان به جرم قتل از خانه بیرون می برند. جان میداند  که لارا  قتلی مرتکب نشده (یا بهتر بگوییم، نمی توانسته قتلی مرتکب شده باشد)  ولی شواهد موجود چیز دیگری را نشان می دهد. لارا انگیزه کافی برای قتل داشته، فرصت کافی برای قتل نیز در اختیارش بوده و لکه خونی که بر روی لباسش وجود دارد با نمونه خون مقتول یکی است. در کل اوضاع خیلی بد به نظر می رسد .

جان سعی می کند به هر طریقی که شده شغل سابق خود (تدریس) را حفظ کند و تربیت فرزندشان را به بهترین وجه ممکنه ادامه دهد. او فردی مقرراتی، باهوش و پیرو اصول و ارزشهاست. همسر جان که باز داشت شده در دادگاه نیز گناهکار شناخته می شود که همین امر باعث عصبانیت و بی قرارش شدید جان می شود.تلاش جان جهت اعتراض به رای دادگاه و نجات همسرش نیز  به جایی ختم نمی شود. او متوجه می شود که همسرش سه روز بعد به زندان ایالتی  منتثل خواهد شد. او تصمیم میگیرد که به هر نحوی که شده همسرش را ظرف مدت سه روزی که برایش باقی مانده از زندان فراری دهد.


چطور ممکنه که یک معلم زبان انگلیسی بتواند همچین کاری را انجام دهد؟! از اینجا به بعد با یک فیلم در سبک فیلم های “فرار از زندان” طرف هستیم. نقشه هایی که جان در این راه اجرا میکند جالب  هستند. از این لحظه به بعد جان ناگهان از یک معلم ساده زبان انگلیسی به یه یک فرد همه فن حریف تبدیل می شود. او تحقیقات آنلاین بسیاری برای نقشه فرار انجام میدهد، با فردی که قبلا از زندان فرار کرده (لیام نیلسن) صحبت می کند و نکات زیادی را در این مورد از او سوال میکند و به دنیای زیر زمینی و خلافکاران شهر پیترزبورگ نیز برای بدست آوردن اسلحه وارد می شود.


در اینجا ما از ما پیش خودمان فکر می کنیم که معلم های انگلیسی افراد ماهری برای خرید و فروش اسلحه نمیتوانند باشد و حتما در هنگام معامله مشکلی پیش خواهد آمد. ولی راسل کرو، قهرمان فیلم  Master and Commander (ارباب و فرمانده)   ار انجام این امر بر آمده و باید بگوییم اینکه  شخصیت جان و اعمالش شاید کمی دور از واقعیت به نظر برسد تقصیر راسل کرو نیست و او توانسته وظیفه خود را انجام دهد. شاید بعضی مواقع انجام برخی کاهای به ظاهر نا ممکن برای مردم عادی هم امکان پذیر باشد ولی این کارها برای پیشبرد یک فیلم در ژانر هیجانی کافی نیستند و فیلمساز باید صحنه های اکشن را نیز به فیلم تزریق کند که پل هگیس همین کار را نیز کرده و راسل کرو هم توانسته  آنها را به  انجام دهد.


در طول فیلم شما همیشه با این سوال موجه خواهید بود که آیا لارا واقعا قتلی مرتکب شده یا خیر؟ در فیلم شاهد صحنه های فلش بک سیاه و سفید و تاری هستیم که سعی در برداشتن پرده از واقعیت دارند.  این صحنه ها نشان میدهند که بله، واقعا امکان دارد لارا قاتل باشد. من این صحنه ها را یک نوع حقه یا بهتر بگویم، فریب دادن بیننده می دانم ولی فیلم با نمایش دادن این صحنه ها سعی دارد بگوید که با داستانی معماگونه یا پلیسی روبرو هستیم. در اینجا باید بگویم که  آیا نشان دادن عمدی صحنه هایی که بیننده را به اشتباه می اندازد و صحنه هایی دیگر که ما را متوجه اشتباه خود می کند چه چیزی جر فریفتن یا گول زدن بیننده میتواند باشد؟!


تعداد زیادی از صحنه های لارا با بازی خانم الیزابت بنکس در پشت میله های زندان اتفاق می افتد، جایی که احساس نا امیدی شدیدی در او به وجود می آورد. پسرش از حرف زدن محبت آمیز و مودبانه با او خودداری می کند. بودجه و اندوخته نقدی خانواده هم ته کشیده و  او واقعا امیدی به نجات خود توسط جان ندارد و همین امر نیز او را بیشتر در حالت افسردگی قرار می دهد.


فیلم ” سه روز بعد” فیلم بدی نیست. این فیلم از آن گونه فیلم هایی است که به علت مطرح شدن بسیاری از جزعیان روند آن به کندی پیش می رود ولی به طور کلی توانست نظر من را به خود جلب کند. هر چند که با فیلمی بد طرف نیستیم ولی بعد از تمام شدن فیلم من احساس کردم که واقعا استعداد های بزرگ موجود در فیلم حرام شده اند . من دوست دارم راسل کرو و بنکس را در یک فیلم اورجینال و هوشمندانه از پل هگیس ببینم نه در قالب  موضوعی پیش و پا افتاده مثل فرار از زندان. متاسفانه من مطمئن نیستم که تامین کنندگان مالی این فیلم هم هدف و نظری مثل من داشته باشند !

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …