نقد و بررسی فیلم Le Havre

نقد و بررسی فیلم Le HavreReviewed by محمدرضا on May 30Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Le Havreنقد و بررسی فیلم Le Havre Le Havre زنده ترین و پرامیدترین فیلمی است که از Aki Kaurismaki دیدم. اثری که حاکی از سرزندگی کارگردانی دارد

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم Le Havre

Le Havre زنده ترین و پرامیدترین فیلمی است که از Aki Kaurismaki دیدم. اثری که حاکی از

سرزندگی کارگردانی دارد که دنیایش معمولاً مملو از انسانهای بازنده و پوچ است، کارگردانی

که فیلمهایش علیرغم داشتن فضای تاریک و بیروح، کمدی است. تناقضی که بعضی از

تماشاگران را گیج و بعضی دیگر را شیفته خود کرده است. قهرمانان داستانهایش انسانهایی

تنها و نگرانند که از طرفی از محیط خسته کننده و ایستای کاریشان سرخورده شده اند و

طرفی دیگر آمال و آرزوهایشان از سوی جامعه ای سرد و بی تفاوت به یاس تبدیل شده است.

و هنر Kaurimaki این است که با استفاده از این قهرمانها، کمدی میسازد.

Le Havreدر بندری به همین نام در فرانسه میگذرد، جایی که بسیازی از کانتینرهای باری بجای

کالا مملو از مهاجرین غیرقانونی است که از آفریقا آورده شده اند. روزی پلیس که در حال

بازداشت گروهی از همین مهاجران هستند، پسری سیاهپوست از دستشان فرار میکند.

پسری بانمک، خجالتی و جدی بنام ادریس که از گابون آمده است. درحالی که پلیس عده

ای را مامور پیدا کردن این پسر کرده است، پیرمردی بنام مارسل (با بازی Andre Wilms)

در حالی که مشغول ماهی گیریست، وی را در حالیکه زیر اسکله ای مخفی شده است و

مظلومانه نگاهش میکند، میبیند. سپس مارسل میرود تا برای ادریس غذا میاورد و به همین

سادگی رابطه میان او و پسر شکل میگیرد. رابطه ای که درآن پیرمرد خود را مسئول محافطت از او در برابر پلیس میداند.

باقی شخصیتها فیلم افرادی از طبقه کارگر هستند که حس همدردی مشترکی با پیرمرد

نسبت به پسر دارند و در مخفی نگه داشتن او از دید پلیس به مارسل کمک میکنند. همسر

مارسل، آرلتی (با بازی Kati Outinen، بازیگر مورد علاقه کارگردان) نیز شخصیتی دیگری

است که در ابتدا از کاری که مارسل انجام میدهد خبر ندارد ولی بعداً در این راه کمکش میکند.

مارسل و آرلتی در واقع زوجی قدیمی و خوشبخت هستند که فرزندی ندارند و به همین

سبب مراقبت از ادریس به نوعی خلائی را در زندگیشان پر میکند. مارسل که از راه واکس

زدن کفشهای مردم روزگار میگذارد و مدتی نیز هست که کار و کاسبی اش رونقی ندارد.

کمک به این پسر و فراری دادنش از این خانه به آن خانه گویی سرگرمی شده تا او و همسایگان کارگرش مدتی از یکنواختی و مرامت زندگی رهایی پیدا کنند.

یکی از سکانسهای مهم فیلم زمانی است که آرلتی برای اولین بار ادریس را میبیند. آرلتی که بیمار شده است برای آنکه حس نگرانی همسرش را که مدتی نسبت به او بیتفاوت شده است را برانگیزد، در مریض اش اغراق کرده، بطوریکه به بیمارستان منتقلش میکنند. مارسل هم برای اینکه از وضعیت وی با خبر شود، ادریس را به بیمارستان میفرستد. صحنه ای که مارسل ابتدا گمان میکند که همسرش مرده و بعداً متوجه میشود که اینطور نیست، کاملاً سبک سینمایی Kurismaki را در روایت پوچ و بیروح لحظه حساس و پراضطرابی مانند این نشان میدهد.

این فیلم مانند کمدیهای صامت قدیمی است و به اندازه همانها نیز دوست داشتنی است. با وجود اینکه رویدادهای فیلم در محیطی سرد، بیروح و بیرحم اتفاق میافتند، اما داستان آن بسیار روشن و امیدوار کننده است. مارسل بدنبال پیدا کردن پدر ادریس به کمپ پناهجویان میرود و برای فرستاندن او نزد مادرش در انگلستان پول جمع میکند. Le Harve جوایز زیادی از جشنواره های مختلف مانند شیکاگو برای کارگردان فنلاندی اش به ارمغان آورده است و دیدن آن را به همه از جمله کودکان باهوش توصیه میکنم. اگر بدبینی را کنار بگذاریم، هیچ نکته منفی در آن مشاهده نمیشود. داستانی زیبا و ساده که همین سادگی اش تماشاگر را جذب خود میکند.

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …