پایگاه خبری تحلیلی شرق سایت خبری تحلیلی شرق Related Articles
نقد و بررسی فیلم Killer Elite (آدمکش ویژه)
با وجود تیم بازیگری بسیار خوب آدمکش ویژه، اولین ساخته بلند Gary McKendry
تنها کمی بهتر از فیلمهای معمول Jason Statham از کار در آمده است. علیرغم اینکه
Rober De Niro و Clive Owen وجه بازیگری چنین فیلم ساده و معمولی را با شهرت
شان قوت بخشیده اند ولی این حضور نه با سبک روایی اکشن فیلمنامه جور در میاید
و نه کمکی به ارتقای شیوه ساخت ایستا و کم تحرک کارگردان میکند. آدمکش ویژه
حاوی سکانسهای اکشن فراوانی است ولی این باعث نمیشود که تماشاگر با فیلم
سطح بالایی در سینما روبرو گردد. در واقع بهتر بود آن را در نوبت اکران تابستان قرار
میدادند.
آدمکش ویژه با این نوشته آغاز میشود: “بر اساس داستانی حقیقی” ولی خب،
در جاهایی از فیلم این حقیقت دستکاری شده است. دستکاری که در واقع در منبع
اقتباس یعنی کتاب “The Feather Men” نوشته یکی از نظامیان سابق ارتش بریتانیا
بنام Ranulph Fiennes صورت گرفته است. هرچند هسته داستان فیلم بر اساس
یک ماجرای واقعی نوشته شده ولی اگر بخواهید فیلم را چیزی بجز داستانی تخیلی
و هالیوودی بحساب آوریم، اشتباه کرده ایم.
داستان در سال ۱۹۸۱ اتفاق میافتد و درباره ماجرای انتقام شیخی در عُمَر است که
آدمکشی حرفه ای بنام دنی (با بازی Jason Statham) را برای کشتن افسرهای نیروی
ویژه هوایی بریتانیا (SAS) که مسئول مرگ پسرش بوده اند، استخدام میکند. برای
مجبور کردن دنی به این کار، شیخ دوست و همکار وی معروف به هانتر (با بازی Robert De
Niro) را به اسارت میگیرد و شرط آزادی اش را پایان ماموریت دنی یعنی کشتن هر
سه افسر تعیین میکند.
برای اینکه قضیه پیچیده تر شود، دنی باید نوار ویدئویی از سه قتل تهیه کند که در آن
جنایت طوری صحنه سازی شده باشد که یک حادثه بنظر برسد. در این ماموریت دو
عضو دیگر گروهش دیویس و مایِر وی را همراهی میکنند و در طرف مقابل نیز یکی از
ماموران سابق SAS بنام اسپایک (با بازی Owen) حضور دارد.
وقایع فیلم به خوبی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و ساختاری منسجم دارند. وقتی
اسپایک وارد ماجرا میشود، بخاطر اینکه داستان به صورت تقابل دو نیرو مخالف در میآید
، فیلم جذاب تر هم میشود. ولی از سویی دیگر، بیننده چندان از جزئیات کار دنی با خبر
نشده و قتلها به نحوی ناقص نشان داده میشوند که انگار قسمتی از یک تصویربرداری
طولانی تر بوده اند. همچنین شخصیتهایی معرفی میشوند که هدف از حضورشان به
اندازه نقش شان گنگ و نامعلوم است. و همه اینها داستان فیلم را بسیار پیچیده تر
از آنی میکنند که قرار بوده از روی یک داستان واقعی اقتباس و بر روی پرده نشان داده شود.
آدمکش حرفه ای، همانند باقی فیلمهای Jason Statham سرشار از مبارزه، تصادف و
تیراندازی است. بجز این، مورد قابل توجه بیشتری در فیلم وجود ندارد. Statham همان
تیپ معروف خونسرد خود حفظ کرده و شخصیت اش در فیلم، یعنی دنی، قاتلی است
که بعد از قتل در چهره اش اثر کمی از پشیمانی دیده میشود و البته عاشق دختری نیز
هست. و تمام اینها برای این است که شخصیت وی را بیشتر برای تماشاگر ملموس
و قابل درک کنند. کاری که به طور کامل موفق با انجامش نمیشوند و در آخر تنها شاهد
تعقیب و گریز Statham و Owen هستیم که سعی دارند کلک یکدیگر را بکنند! Robert
De Niro نیز اغلب در حاشیه مانده است و نقشش تقریباً در دو سوم از زمان فیلم دیده
نمیشود. در واقع تنها در ابتدا و انتهای داستان، آن هم بیشتر با هدف سرگرم کردن و
تکه پرازی وارد ماجرا میشود.
اگر آدمکش ویژه بجای Owen و De Niro با بازیگران درجه دو ساخته میشد، براحتی می
توانستیم آن را در رده کارهای قبلی Statham مانند Transporter و Crank قرار دهیم.
هرچند انصافاً ساختار رواییش نسبت به آن فیلمها قوی تر است ولی دقیقاً برای همان
مخاطب ساخته شده است. مشکل اینجاست که با وجود صرف هزینه برای استخدام
دو بازیگر بزرگ، ناگزیر باید نقشهایی به ایشان داده شود که کار مهمی در داستان انجام
دهند ولی متاسفانه کارگردان به این امر توجه نکرده است. هر دو نفر بازیگران خوبی
هستند ولی اشکال اینجاست که بخاطر گرفتن یک چک با رقم بالا حاضر به بازی در هر
فیلم سطح پایینی میشوند (بخصوص De Niro). وجود صحنه های اکشن بسیار فیلم را
تاحدی جذاب میکند ولی نبود داستانی پرکشش و ضعف در شخصیت پردازی از آدمکش ویژه فیلمی کم کیفیت و هرچیزی بجز “ویژه” ساخته است.