نقد و بررسی فیلم A Dangerous Method (متد خطرناک)

نقد و بررسی فیلم A Dangerous Method (متد خطرناک)Reviewed by محمدرضا on May 29Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم A Dangerous Method (متد خطرناک)نقد و بررسی فیلم A Dangerous Method (متد خطرناک) حداقل بخشی از قدرت تأثیرگذاری علم روانکاوی مدیون بنیانگذاران اولیه ی آن، زیگموند فروید

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم A Dangerous Method (متد خطرناک)

حداقل بخشی از قدرت تأثیرگذاری علم روانکاوی مدیون بنیانگذاران اولیه ی آن، زیگموند فروید

و کارل گوستاو یونگ است که استعداد شایانی در به وجود آوردن “میم” *(Meme) های مختص خود داشتند.

بسیاری از اصطلاحات تخصصی آنها به حدی پیچیده هستند که بحث های زیادی درباره ی

اعتبار و صحت آنها صورت گرفته است. به عنوان مثال “عقده حقارت و خود کم بینی /

inferiority complex” را در نظر بگیرید. از معنا و مفهوم واقعی آن صرف نظر کنید. هر

وقت این اصطلاح به گوش کسی می خورد، به صورت غریزی فکر می کند معنای آن

را می داند، و فراتر از آن، فوراً در میان آشنایانش کسی را پیدا می کند که بتواند این

صفت را به او نسبت بدهد. “درمان از طریق گفتگو و صندلی راحتی مطب روانکاوی

هم به همین شکل در پیش زمینه های ذهنی ما جایگیر شده اند، البته روانکاوی

امروزی نسبت به این موارد دیدگاه پیچیده تری دارد. اعتراف می کنم که طرفداران

مشتاق این روش (Woody Allen و Howard Stern مدت هاست که مرتباً به روانکاو

مراجعه می کنند) حداقل تا اندازه ای از آن سود می برند، چون باعث می شود در

برخورد با این مسائل چه در زندگی خود و چه در فیلم های خود کمتر دچار مشکل بشوند.

هر نظری که داشته باشیم، باز هم شکی نیست که در دنیای امروز، روانکاوی کاملاً

جای خود را در روان خودآگاه ما باز کرده است. روانکاوی روشی برای تحلیل و تفکر

درباره ی خودمان به ما پیشکش می کند. مسئله ی اعتبار و درستی آن مطرح نیست.

طبق اصول توافق شده، صحت آن پذیرفته شده است.

دیوید کراننبرگ David Cronenberg در آخرین ساخته ی خود، فیلم روش خطرناک 

A Dangerous Method به سالهای اولیه ی پیدایش این علم می پردازد. فیلم روایت

گر دوره ی است که طی آن معاشرت و روابط جمعی متشکل از فروید (با بازی وینگو

مورتنسن)، یونگ (با بازی Michael Fassbender) و زنی به نام سابینا اشپیلرین (با بازی

کایرا ناتیلی) – که ابتدا بیمار آنها بوده و حالا یکی از همکارانشان شده است – زمینه ی

ابداع (امیدوارم واژه ی مناسبی به کار برده باشم) علم رونکاوی را فراهم می کند.

این فیلم بر خلاف اکثر ساخته های پیشین کراننبرگ، فیلمی پر دیالوگ است و به پشتوانه

ی همین دیالوگ هاست که نظریات علمی، با ظرافت ماهرانه ای به زندگی درونی شخصیت

ها پیوند می خورند. ما در حال آموختن هستیم، اما به هیچ وجه حس نمی کنیم کسی مشغول

درس دادن به ما باشد. به نظر می رسد علاوه بر ما، فروید و یونگ هم در حال آموختن باشند.

Mortensen با تسلط و مهارت لازم فروید را منطق دادنی تحلیل گرا و تو دار تصویر می کند که

اگر مفروضات اولیه اش را قبول داشته باشید، نتیجه گیری های او هم به نظر محتاطانه می آید.

شاید سیگار کشیدن های پی در پی او نشان دهنده ی چشم پوشی مصلحت آمیز از نتایجی

باشد که در پس سخنان آرام و متین خود پنهان می کند. اما یونگ آدمی غیرقابل پیش بینی

است و تصویری که Fassbender از او به دست می دهد، مردی است که به پشت گرمی

فرضیات خود ، مدام در حال بداهه سرایی و بیان نظریات مبتکرانه است.

در دوره ی کنونی که نظریه ی کوآنتوم ذهن بشر را مغشوش کرده است، شاید عقاید یونگ که به افسانه ها و مسائل ماوراء طبیعی علاقه مند بود، امروزی تر به نظر برسند. نظریات او درباره ی الگو های کهن به اندازه ی کافی قانع کننده هستند، اما چطور می بایست علاقه ی او به دسته ی کارت های تاروت را توجیه کرد؟ (این نکته در فیلم مطرح نشده است). من به هیچ وجه به فال و جادو اعتقادی ندارم و نمی توانستم باور کنم یونگ بر درستی این حقه بازی آشکار صحه گذاشته است، با این وجود از روی حس وظیفه ” دسته ی کارت های تاروت یونگ /” Jungian Tarot Deck را تهیه کردم. در این کارت ها، نمادهای باستانی تاروت به عنوان مظهر ناخودآگاه جمعی روان ما در نظر گرفته می شوند. موقع استفاده از کارت ها متوجه شدم که پهلوی هم گذاشتن بعضی کارت های مشخص با ترکیبی به دلخواه خودم، باعث شد قوّه ی تفکرم به شیوه ای مفید و سودمند به کار گرفته شود. باور نداشتم کارت ها در حال صحبت با من باشند، اما در کمال ناباوری متوجه شدم این کارت ها می توانند من را در راه گفتگو با خودم یاری بدهند.

از موضوع خارج شدم. ماجرای فیلم A Dangerous Method در زوریخ سال ۱۹۰۴ آغاز می شود. بیماری مانیک و افسرده به نام سابینا اشپیلرین، درحال کشمکش با دو پرستاری که سعی دارند او را کنترل کنند، وارد کلینیک یونگ می شود. ظاهراً یونگ آخرین نقطه ی امید اوست. یونگ، با استفاده از نظریات و روش های درمانی فروید، موفق می شود سابینا را آرام کند، فشارهای روانی اش را از بین ببرد و در نهایت کاری کند که ذهن هوشمند او بتواند فعالیت های خود را از سر بگیرد. تا آن زمان،‌ آشنایی یونگ با فروید، تنها به واسطه ی نوشته های فروید بوده است، اما کمی بعد، یونگ راهی وین می شود تا این مرد بزرگ را نزدیک ملاقات کند. گفتگوهای آنها در این فیلم مجملی است برای نمایش نظم و وضوح ذهن و قدرت فکری بالای این دو تن.

Christopher Hampton فیلمنامه را بر اساس یکی از نمایشنامه های خودش به نام “درمان از طریق گفتگو/ talking cure” و کتاب روش خطرناک  A Dangerous Method اثر جان کر John Kerr نوشته است.

حال سابینا رو به بهبود می رود و استعدادهای نهفته اش نمایان می شوند و در این حین، با وجود علاقه ی یونگ به همسرش اما (Sarah Gadon)، آن دو به هم علاقه مند می شوند. رابطه ای بین آنها شکل می گیرد. بعد ها، وقتی فروید درمان سابینا را بر عهده می گیرد، از این رابطه آگاه می شود و در بحث های ایدئولوژیکی خود و یونگ از این موضوع به عنوان حربه ای بر علیه یونگ بهره می جوید. فیلم به نوعی بیانگر این است که احتمال دارد منازعات یونگ و فروید – که از بنیانگذاران روانکاوی به شمار می روند – به نظام اصلی علم روانکاوی آسیب رسانده باشد و دیگر اینکه در مقایسه با این دو که مدام نظریات مردانه ی خود را به رخ هم می کشند، شاید اشپیلرین به نتایج مفیدتری رسیده باشد.

اگر تا حدودی با دنیای روانکاوی آشنا باشید، و یا حداقل نسبت به آن کنجکاو باشید، راحت تر با فیلم ارتباط برقرار می کنید. با دیدن پوستر فیلم تصور می کنید با یک مثلث عشقی روبرو هستید، اما وجود چنین مسئله ای تنها از نظر تئوری قابل بحث است. در طراحی پوستر از همان فرم معمول “نمای درشت از چهره ی شخصیت ها” استفاده شده است. تصویر Keira Knightley نسبت به دو بازیگر دیگر بزرگتر و برجسته تر است و در وسط قرار دارد، تصاویر کوچکتری از Viggo Mortensen و  Michael Fassbender هم در کنار آن جای گرفته اند. فکرش را بکنید؛ اگر یونگ و فروید این پوستر را می دیدند، چه خواب های آشفته ای که سراغشان نمی آمد!

* Meme: میم یک واحد بنیادی از نظرات، نمادها و یا کنش‌های فرهنگی است که از طریق بیان، رفتار، رسوم و سایر پدیده‌های قابل تقلید توان انتقال از یک ذهن به اذهان دیگران را داراست.

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …