شهدای هسته‌ای کشورهای عضو “نم” که طعمه موساد و سیا شدند + تصاویر

شهدای هسته‌ای کشورهای عضو "نم" که طعمه موساد و سیا شدند + تصاویر Reviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Aug 29Rating:
خودروهای شهدای هسته‌ای ایران این روزها در کانون توجه رسانه‌های جهان قرار گرفته است اما آیا جوخه های ترور سازمان سیا و موساد، به جز دانشمندان کشورمان، دانشمندان هسته‌ای در دیگر کشورهای عضو جنبش عدم تعهد را نیز ترور کرده‌اند؟ هدف از این ترورها چه بوده است؟ با گزارش مشرق همراه شوید.

گروه بین‌الملل مشرق – توسعه فن‌آوری‌های هسته‌ای از زمان کشف آن، همواره به عنوان یکی از مهم‌ترین شاخص‌های قدرت و توسعه‌یافتگی کشورها محسوب شده است. انرژی هسته‌ای با گذشت زمان، بیش از پیش فواید متنوع و سودمند خود را به جامعه بشریت نشان می‌دهد و ثابت می‌کند که بر خلاف روش مصرف آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها از این انرژی به عنوان منبعی برای تهیه بمب‌های اتمی نابودگر نسل بشر، می‌تواند با عرضه فواید علمی، پژوهشی، الکتریکی، دارویی، آزمایشگاهی، درمانی و صدها کاربرد صلح آمیز دیگر، فرصت بقای بیشتر و زندگی بهتر را به بشریت اعطا کند.

با افزایش اهمیت این شاخص توسعه‌ای، رقابت کشورها برای رسیدن به آن نیز فشرده‌تر شد و در این راستا کشورهای توسعه‌یافته که در اوایل قرن بیستم موفق به دستیابی به این انرژی و بهره‌برداری از آن شده بودند در ظاهر به بهانه جلوگیری از گسترش تسلیحات هسته‌ای و در اصل برای مهار کشورهای دیگر برای دستیابی به توسعه توان هسته‌ای صلح‌آمیز خود یک مؤسسه بین المللی را تأسیس کردند که آن را “آژانس بین‌المللی انرژی اتمی” نامیدند. این آژانس نیز مانند خیلی از مراکز بین‌المللی دیگر از همان ابتدا تحت نفوذ و اعمال نظر شدید قدرت‌های برتر اقتصادی و نظامی در جهان شد و به عنوان اهرم فشاری علیه کشورهای در حال توسعه و ضعیف مورد استفاده قرار گرفت.

با گذشت سال‌ها کشورهای در حال توسعه نیز خیزش علمی خود را برای رسیدن به انرژی هسته‌ای آغاز کردند، اما با مقاومت ابرقدرت‌ها مواجه شدند و تنها با باج‌دادن به طرف‌های بین المللی مطرح در این زمینه بود که موفق به ایجاد فن‌آوری وارداتی و نه تولیدی هسته‌ای در کشور خود می‌شدند. البته در این میان جایگاه رژیم صهیونیستی و آمریکا متفاوت از دیگران بود؛ تل‌آویو که بنا بر برخی گمانه‌زنی‌ها بیش از ۳۰۰ کلاهک هسته‌ای را در اختیار دارد به‌شدت با تجهیز هر کدام از کشورهای مسلمان منطقه به انرژی هسته‌ای صلح آمیز، هم از نوع تولیدی و هم وارداتی مخالف است و اقدامات زیادی را نیز برای جلوگیری از دستیابی این کشورها به این انرژی پاک انجام داده است، این رژیم تمام قراردادهای کشورهای عربی و اسلامی با اروپا و آمریکا را در زمان انعقاد لغو کرده و از سوی دیگر با تروریسم هسته‌ای و کشتار دانشمندان فیزیک هسته‌ای در کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، کشورهای اسلامی و کشورهای عربی و تخریب تأسیسات آنها مانع از توسعه فن‌آوری های بومی آنها در این زمینه شده است، آمریکا نیز در این میان تنها به منافع خود اندیشیده و با حمله به کشورهای مختلف در حد توان سعی در جذب مغزهای متفکر آنها در ابعاد مختلف علمی داشته است.

در این گزارش با بخشی از اقدامات تروریستی آمریکا و رژیم صهیونیستی در کشورهای اسلامی عضو جنبش عدم تعهد (نم) که برای جلوگیری از توسعه فن‌آوری هسته‌ای در این کشورها ترور شدند، آشنا می‌شوید.

جمهوری لبنان

شهید “رمال حسن رمال”
دکتر “رمال حسن رمال” یکی از دانشمندان هسته‌ای جهان اسلام از کشور لبنان بود. وی که در خانواده‌ای مجاهد از شیعیان جنوب لبنان نشو و نما یافته بود در رشته “فیزیک مواد” فعالیت داشت و بر اساس نوشته مجله فرانسوی‌زبان لوپوئن، یکی از مفاخر مراکز علمی پاریس از میان صد شخصیت برتر این کشور در قرن بیست و یکم بوده است.

شهید رمال در ۳۰ سپتامبر سال ۱۹۵۱ در “بلده الدویر” به دنیا آمد. علوم ابتدایی را در دانشکده “العاملیه” فرا گرفت و در سال ۱۹۷۳ میلادی، مدرک خود را در رشته ریاضیات محض دریافت کرد و پس از آن نیز در رشته های ریاضی کاربردی و فیزیک، مطالعات خود را ادامه داد. او نهایتاً دکترای رشته فیزیک را در سال ۱۹۸۱ میلادی دریافت کرد و به عنوان استاد و پژوهشگر در دانشگاه های پنسیلوانیا، هاپکینز و شریروک در ایالات متحده و کانادا مشغول به کار شد.

دکتر رمال به عنوان کوچکترین دانشمند نسل خود در سطح جهان شناخته شد، این موضوع را مجله علوم و مطالعات آمریکا در سال ۱۹۸۴ میلادی اعلام کرد. وی همچنین مدال برنز مرکز ملی مطالعات فرانسه را در همان سال دریافت کرد و چهار سال بعد در ۱۹۸۸ میلادی، مدال نقره  همین مرکز را به خود اختصاص داد. در سال ۱۹۸۹ میلادی، مجله لوپوئن فرانسه او را به عنوان یکی از صد شخصیت برتر فرانسوی که برای تغییر چهره فرانسه در آستانه سال ۲۰۰۰ میلادی آماده هستند، معرفی کرد. وی بیش از ۱۲۰ مقاله علمی از خود به یادگار گذاشته است.


شهید دکتر رمال حسن رمال، دانشمند هسته‌ای شیعه لبنانی که به دست موساد ترور شد

ترور این دانشمند هسته‌ای لبنانی نیز مانند بسیاری از همکارانش، در شرایطی مبهم صورت گرفت. او در تابستان سال ۱۹۹۱ میلادی مشابه یکی دیگر از دانشمندان فیزیک به نام دکتر “حسن کامل صباح” به طرز مشکوکی درگذشت. علت ابهام در انجام این عملیات تروریستی این بود که وی در فرانسه کشته شد و دولت فرانسه با تدابیر امنیتی ویژه، پیکر او را به لبنان منتقل کرد و اجازه کالبدشکافی و انتقال به پزشکی قانونی را به خانواده‌اش نداد زیرا دولت لبنان در آن برهه تحت سلطه امنیتی فرانسه قرار داشت و جاسوسان این کشور نفوذ زیادی روی این قبیل عملیات‌ها و نقل و انتقال ها داشتند.

پیکر این دانشمند هسته‌ای پس از انتقال به لبنان به زادگاهش در جنوب لبنان انتقال یافت. مقاومت اسلامی اکنون در روستای “الدویر” ضریحی برای آرامگاه این دانشمند برجسته شیعی ساخته است.

جمهوری عربی مصر

کشور مصر یکی از مهم‌ترین کشورهای اسلامی است که تعداد زیادی از دانشمنان هسته‌ای را به دنیای علم و فناوری تحویل داده است. بر اساس آمار موجود، بیش از ۱۸۰ دانشمند هسته‌ای مصر تنها در خارج از این کشور به فعالیت‌های تحقیقاتی مشغول هستند و گفته می‌شود بیش از صد نفر از این افراد در آمریکا مشغول تحصیل و تدریس هستند.

تاریخ معاصر مصر البته شاهد نمونه های دیگری از دانشمندان هسته‌ای نیز بوده است که به دلایل مختلف سرنوشت دیگری یافتند و از سوی دشمنان پیشرفت کشورهای اسلامی، هدف ترور قرار گرفتند. این افراد عمدتاً از کسانی بودند که پیشنهادهای غربی‌ها در مورد فعالیت‌های تحقیقاتی در خارج از مصر به‌ویژه آمریکا را رد می‌کردند یا اینکه انگیزه‌های اسلامی و ضد صهیونیستی از فعالیت‌های تحقیقاتی خود داشتند.

البته حذف فیزیکی تنها گزینه رژیم صهیونیستی برای تخریب فعالیت‌های هسته‌ای مصر نبود چرا که نخستین تلاش‌های این رژیم در راستای اخلال در برنامه هسته‌ای کشورهای اسلامی در دوره “ریچارد نیکسون” رئیس‌جمهور اسبق آمریکا صورت گرفت؛ یعنی زمانی که واشنگتن با فروش رآکتور هسته‌ای به مصر به منظور تولید برق موافقت کرد که این طرح در نهایت به خاطر اعمال فشار صهیونیست‌ها، از داخل آمریکا لغو شد.

حساسیت مقامات اسرائیلی به این موضوع تا اندازه‌ای بود که در دهه ۱۹۶۰ میلادی، با نفوذ به طرح ساخت موشک در مصر و با اعزام و نفوذ دادن یک جاسوس آلمانی به نام “سکورتسی” موفق شدند این طرح را نیز تخریب کنند. از سوی دیگر مصر در دهه ۶۰ میلادی کار نوسازی طرح موشک‌های زمین به زمین را با کمک برخی کارشناسان آلمانی آغاز کرد و همین امر اسرائیلی‌ها را بر آن داشت تا برای اخلال در این برنامه نیز دست به کار شوند که ماحصل آن ناپدیدشدن همیشگی “کروچ” کارشناس آلمانی بود که در این طرح با مصر همکاری می‌کرد.

رژیم صهیونیستی در ادامه فعالیت‌های خود برای تخریب روند دستیابی جمهوری عربی مصر به انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای، عملیات ترور دانشمندان مطرح هسته‌ای این کشور را به عوامل سازمان جاسوسی این رژیم (موساد) ابلاغ کرد که این ترورها عمدتاً با همکاری سازمان مرکزی جاسوسی آمریکا (سیا) انجام شد.

در ادامه با مشخصات چند تن از این دانشمندان آشنا می‌شوید:

شهید ودیع جرجس
دکتر “ودیع وهبه جرجس” دانشمند هسته‌ای مصری و استاد دانشگاه قاهره که تحقیقات متعددی درباره فیزیک هسته‌ای و مسائل مرتبط با آن داشت، یک ماه پیش (جمعه ۲۷ جولای) از سوی اشخاص ناشناس ربوده و پیکر وی چهار روز بعد نزدیک یکی از ایستگاه‌های مترو در قاهره کشف شد.

سازمان امنیت مصر اعلام کرد که پیکر این دانشمند هسته‌ای در حالی کشف شد که پس از بررسی‌های اولیه مشخص شد که سه روز از مرگ وی گذشته و مرگ وی نیز در یک فضای تاریک اتفاق افتاده است؛ مسأله‌ای که بحث ربایش وی را بیش از پیش پررنگ‌تر کرد.

دکتر “ودیع وهبه جرجس” روز جمعه ساعت ۱۱ به وقت قاهره برای شرکت در یک مراسم ویژه از منزلش خارج شده بود که دیگر هیچ خبری از او نشد.

مرگ مشکوک این متخصص هسته‌ای مسلمان که نخستین حادثه از این دست پس از وقوع انقلاب مردمی در کشور مصر به شمار می‌آید گمانه‌ها را درباره نقش رژیم صهیونیستی در این جنایت به علت بیم از همکاری وی با دولت اسلامگرای مرسی به‌شدت تقویت کرد.

شهید سمیر نجیب
پروفسور “سمیر نجیب” از دانشمندان برجسته علوم هسته‌ای مصر بود  که با نبوغ خود، خیلی زود از دانشکده علوم دانشگاه قاهره فارغ‌التحصیل شد. وی فعالیت‌ها و مطالعات خود را در زمینه فیزیک هسته‌ای دنبال کرد و در شرایطی که ۳۳ سال سن داشت، به آمریکا اعزام شد تا تحت نظارت متخصصان فیزیک هسته‌ای دانشگاه‌های این کشور، فعالیت‌های خود را ادامه دهد. تحلیلگران معتقدند که چه‌بسا در همین دوره بود که سیا اقدام به شناسایی و ردیابی فعالیت‌های این دانشمند مسلمان کرد و اطلاعات مربوط به وی را در اختیار سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) قرار داد. نبوغ این داشمند مصری به حدی بود که باعث شد وی حتی یک سال زودتر از زمان تعیین شده، رساله دکتری خود را تدوین کند.


شهید دکتر سمیر نجیب، دانشمند هسته‌ای مصر که توسط موساد ترور شد

در همین زمان، دانشگاه دیترویت، مسابقه‌ای را میان دانشمندان هسته‌ای برگزار کرد تا یک استادیار در رشته علوم طبیعی انتخاب کند؛ پروفسور نجیب در این مسابقه از میان بیش از ۲۰۰ نفر از دانشمندان کشورهای مختلف به مقام دوم رسید و موفق شد به عنوان استادیار این دانشگاه انتخاب شود. مطالعات او شگفتی مراکز مطالعاتی آمریکا را برانگیخت و در عین حال باعث ایجاد نگرانی در میان صهیونیست‌ها و لابی‌های سیاسی هوادار این رژیم در آمریکا شد به ویژه اینکه وی پس از جنگ ژوئن سال ۱۹۶۷ میلادی با رژیم صهیونیستی، احساس کرد که کشورش به وجود و حضور وی در محافل آکادمیک خود نیاز دارد و باید به مصر بازگردد. او مصصم به بازگشت شد و حتی بلیت بازگشت خود را نیز خریداری کرد اما وقتی آمریکایی‌ها از سفر وی آگاه شدند در ابتدا مشوق‌ها و امتیازات مالی، رفاهی و دانشگاهی برای وی تعریف کردند تا او را در آمریکا نگه دارند ولی پروفسور نجیب تمام این مشوق‌ها و تهدیدات را رد کرد.

سرانجام جنایتی که طرح آن بطور مشترک از سوی سرویس‌های جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی ریخته شد، رقم خورد و در شب بازگشت این دانشمند مسلمان به قاهره، تروریست‌ها تصمیم گرفتند هر طور شده مانع از بازگشت این دانشمند هسته‌ای به کشورش شوند به همین علت در یک صحنه تصادف ساختگی که با یک دستگاه کامیون صورت گرفت، او را از جاده منحرف کردند و سمیر نجیب در این تصادف جان خود را از دست داد.

شهید علی مصطفی مشرّفه
پروفسور “علی مصطفی مشرفه” یکی دیگر از دانشمندان هسته‌ای مصری است که به طرز مشکوکی به شهادت رسید. وی نخستین مصری بود که در زمینه مطالعات هوا فضا کار کرد و یکی از برجسته‌ترین شاگردان “آلبرت انیشتین” فیزیکدان آلمانی بود و در ارائه نظریه نسبیت کمک زیادی به وی کرد. او با حکومت وقت مصر به ریاست ملک فاروق نیز مخالف بود. تحلیلگران معتقدند که دولت وابسته ملک فاروق با همراهی صهیونیست‌ها در مرگ مشرفه نقش داشته است.

مشرفه ریاضی‌دان و دانشمند فیزیک بود که در سال ۱۸۹۸ میلادی به دنیا آمد. او در سال ۱۹۱۷ میلادی برای نخستین بار برای یک سفر علمی به انگلیس رفت. وی در ابتدا در دانشگاه “ناتینگهام” و بعدها در دانشکده سلطنتی انگیس مشغول به تحصیل شد و مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۹۲۳ میلادی دریافت کرد و مدرک دکترای خود را در رشته فلسفه از دانشگاه لندن در کوتاه ترین زمان ممکنی که قوانین انگلیس اجازه آن را می‌داد گرفت.

این دانشمند مسلمان پس از پایان تحصیلاتش به مصر بازگشت و پس از مدتی تدریس در دانشگاه‌های کشورش بار دیگر به انگلیس رفت و دکترای خود را در رشته علوم نیز به دست آورد و بدین ترتیب، نخستین مصری شد که در این رشته به درجه دکتری رسیده است. او در سال ۱۹۲۵ میلادی بار دیگر به مصر بازگشت و ضمن تدریس در دانشگاه قاهره رتبه استادی را نیز با وجود سن پایین دریافت کرد. وی در سال ۱۹۳۶ میلادی، رئیس دانشکده علوم این دانشگاه شد و چهار بار متوالی سمت وی در ریاست تمدید شد.

دکتر مشرفه نخستین کسی بود که بررسی‌های علمی در زمینه ایجاد مقیاسی برای خلأ انجام داد. وی همچنین نظریه‌های جدیدی در تفسیر اشعه خورشیدی داد. نظریه‌های وی در زمینه سرعت و اشعه خورشیدی به یکی از مهم‌ترین نظریه‌های علمی تبدیل شد و شهرت او را جهانی کرد.


پروفسور علی مصطفی مشرفه

او همچنین نخستین کسی بود که متوجه شد از هیدروژن می‌توان به فناوری ساخت بمب دست یافت اما اخلاق اسلامی این دانشمند مصری، مانع از ادامه بررسی این موضوع شد که البته آمریکایی‌ها و روس‌ها بعدها به تحقیقات وی دست یافته و با تکمیل آن به بمب هیدروژنی دست یافتند.

بررسی‌های علمی وی تا پیش از ترورش، به بیش از ۲۰۰ مطالعه علمی رسیده بود. او مطالعات بسیار زیادی در مورد اتم انجام داد اما نهایتاً در سال ۱۹۵۰ میلادی به طرز مشکوکی جان خود را از دست داد که تحقیقات بعدی نشان داد رژیم صهیونیستی در این ترور مشکوک نیز نقش مستقیم داشته است.

شهید یحیی المشد
پروفسور “یحیی المشد” اتم‌شناس و استاد دانشگاه در سال ۱۹۳۲ میلادی در مصر متولد شد. او در سال ۱۹۵۲ میلادی از دانشگاه اسکندریه فارغ‌التحصیل شد و در سال ۱۹۶۳ میلادی نیز مدرک دکترای خود را در رشته مهندسی رآکتورهای هسته‌ای از دانشگاه‌های شوروی دریافت کرد.

وی پس از بازگشت به مصر به هیئت انرژی هسته‌ای این کشور پیوست و مطالعاتی را در این زمینه انجام داد و سفری نیز در سال‌های ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۴ میلادی به کشور نروژ داشت. شهید المشد پس از آن به عنوان استادیار به دانشگاه اسکندریه بازگشت و مدت کوتاهی پس از آن، به درجه استادی رسید. از او بیش از ۵۰ پژوهش منتشر شده است.

پس از جنگ ۱۹۶۷ میلادی با رژیم صهیونیستی، فعالیت‌های هسته‌ای مصر متوقف شد و بدین ترتیب مطالعات در این زمینه نیز به حالت تعلیق درآمد. پس از پایان جنگ در سال ۱۹۷۳ میلادی اوضاع بدتر شد و لذا وی برای به ثمر رساندن فعالیت‌های علمی خود، جذب فعالیت‌های هسته‌ای عراق شد و در سال ۱۹۷۵ میلادی به بغداد رفت. وی در دوره کار در عراق برای دریافت یک محموله اورانیوم بنا به اصرار فرانسوی‌ها مجبور به سفر به فرانسه شد اما در هتل محل اقامت خود در پاریس به طرز فجیعی به قتل رسید. مقامات امنیتی فرانسه ابتدا برای تبرئه خود و فرار از مظان همکاری با جاسوسان رژیم صهیونیستی، برای توجیه این اقدام جنایتکارانه، شایعاتی ضداخلاقی علیه پروفسور المشد منتشر کردند، اما طولی نکشید که دروغ‌بودن این شایعات رو شد.

رژیم صهیونیستی بعدها با انتشار فیلمی با عنوان “حمله به تأسیسات هسته‌ای” جزئیات حمله خود به تأسیسات عراق را فاش کرد. در این مستند ۴۵ دقیقه ای صهیونیست‌ها به طور رسمی به ترور “یحیی المشد” اذعان و تأکید کردند که ترور وی اقدامی از سوی موساد برای تضمین نابودی کامل برنامه هسته‌ای این کشور اسلامی بوده است.

دولت وابسته مصر و رسانه‌های این کشور که در آن زمان معاهده کمپ دیوید را با رژیم صهیونیستی منعقد کرده بود، اهمیت زیادی برای ترور این دانشمند هسته‌ای قائل نشد و با سردی با خانواده وی که به مصر بازگشته بودند، رفتار کرد.

پس از انقلاب مردمی مصر علیه دیکتاتوری وابسته حسنی مبارک و روی کار آمدن دولت اسلامگرای محمد مرسی، رسانه‌های مصری بار دیگر با بازگشایی این پرونده اقدام کرده‌اند و طی ماه‌های گذشته اطلاعات و تصاویر جدیدی را ازاین شهید مسلمان منتشر نموده‌اند.


پروفسور المشد در حال بازدید از تأسیسات هسته‌ای شوروی سابق


پروفسور المشد در جمع دانشجویانش در دانشگاه اسکندریه


تصویر روادید آخرین سفر پروفسور المشد به بغداد


تصویر شناسنامه پروفسور المشد


مدرک دکتری پروفسور المشد از دانشگاه شوروی


گذرنامه پروفسور المشد

شهید سعید بدیر
دکتر “سعید السید بدیر” دانشمندی که پس از پایان خدمت در نیروهای مسلح مصر با درجه سرهنگی بازنشسته شد اما پس از بازنشستگی، فعالیت‌های علمی خود را ادامه داد و در علوم فیزیک و مطالعات ماهواره‌ای در دانشگاه “لزیزه” آلمان غربی مشغول شد. او در طول دو سال مطالعات خود به نتایج شگفت‌آوری رسید و دستاوردهای مطالعات وی در تمام جهان منتشر شد اما به محض اوج‌گیری همکاری‌های این دانشمند مصری با دو دانشمند آمریکایی، دولت آلمان سخت گیری‌هایی را علیه وی آغاز کرد. نگرانی بدیر در مورد این سخت‌گیری‌ها تا جایی رسید که وی تصمیم به بازگشت به قاهره گرفت و در سال ۱۹۸۸ میلادی این تصمیم را عملی کرد. او ابتدا به اسکندریه رفت تا مطالعات خود را در این شهر ادامه دهد اما مدتی بعد جنازه وی در این شهر پیدا شد.

همسر دکتر معقد است که وی به دست نیروهای اطلاعاتی یکی از کشورها که از آن نام نبرده کشته شده چرا که وی در تحقیقات خود در مدت ۱۳ سال به نتایج مهمی در زمینه مهندسی فیزیک و فناوری موشکی رسیده بود که او را در رتبه سوم دانشمندان این رشته قرار داده بود اما تحلیلگرانی که ترور وی را بررسی کرده‌اند معتقدند رژیم صهیونیستی که همواره با دستیابی کشورهای اسلامی به پیشرفت‌های علمی به مقابله برمی‌خیزد در این ترور، نقش مستقیم داشته است.

پس از وقوع این جنایت توسط عوامل رژیم صهیونیستی، در نگاه اول، همه تصور کردند دکتر خودکشی کرده اما ابتدا استشمام بوی گاز در خیابان طیبه اسکندریه و پس از آن صدای برخورد شدید جسمی به زمین، توجه افراد حاضر در خیابان را به یک صحنه وحشتناک جلب کرد. پیکر خون‌آلود دکتر در حال خون‌ریزی شدید در کف خیابان افتاده بود. مردم فوری با پلیس تماس گرفتند. مأموران پلیس به محض حضور در محل حادثه، تحقیقات خود را آغاز کردند و در نخستین بررسی‌ها سه مورد مشکوک را کشف کردند: نخست شلنگ لوله کپسول گاز موجود در اتاق دکتر بود که کاملاً باز شده بود؛ مورد دوم، لکه‌های خونی بود که روی تخت‌خواب دکتر دیده می‌شد و مورد سوم هم پرتاب وی به داخل خیابان و تصادف ساختگی که به قتل نهایی وی انجامید.

این در حالی بود که برادر دکتر سعید بدیر، ساعاتی قبل از آن از وی شنیده بود که به‌زودی به منزل خود می‌رود تا نتایج تحقیقات مهمی را که به آن دست یافته است روی کاغذ بیاورد. نتایجی که پلیس پس از ورود به اتاق وی، نوشته‌های آن را پیدا کرد و نشان می‌داد که دکتر تا آخرین لحظات در حال انجام کار علمی بوده و هیچ نشانه‌ای از خودکشی در اوضاع منزل وی به چشم نمی‌خورد.

خانم سمیره موسى
خانم دکتر “سمیره موسی” یکی دیگر از دانشمندان هسته‌ای مصر است که در سال ۱۹۱۷ میلادی به دنیا آمد و در آگوست سال ۱۹۵۲ میلادی توسط جاسوسان رژیم صهیونیستی ترور شد. او به علت نبوغ خود در یادگیری علوم، به “مادام کوری شرق” شهرت یافت. با اینکه نبوغ او در دروس ابتدایی و پیش از دانشگاه اجازه ورود به رشته‌های مهندسی را نیز می‌داد اما او ترجیح داد وارد دانشکده علوم شود. او از دکتر علی مصطفی مشرفه، تأثیر فراوانی پذیرفته بود بود. سمیره موسی، دوره‌های کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در مصر گذراند و پس از آن به انگلیس رفت تا در مورد موضوعات هسته‌ای تحصیل کند و بر این اساس، دکترای خود را در رشته تخصصی اشعه لیزر و تأثیر آن بر مواد، از این کشور دریافت کرد.

وی همزمان با پیشرفت‌های علمی بالا به جایگاه مصر و کشورهای اسلامی در معادلات سیاسی منطقه و جهان نیز می‌اندیشید. وی البته اعتقاد داشت که برخورداری کشورهای غیروابسته به شرق و غرب و به‌ویژه کشورهای اسلامی از سلاح هسته‌ای، در ایجاد توازن قوا و تحقق صلح و ثبات، تأثیر بسزایی خواهد داشت و کشورهایی که به دنبال صلح می‌روند باید از موضع قدرت ظاهر شوند؛ علت رسیدن به این اعتقاد نیز این بود که مطمئن بود ابرقدرت‌ها، هرگز از جنگ‌افزارهای هسته‌ای خود دست برنخواهند داشت و این کشورهای دیگر هستند که برای رسیدن به توازن و ثبات، باید به سراغ این ابزار بازدارنده بروند. وی با جنگ‌های زیادی معاصر بود و در دوره‌ای زندگی کرده بود که استفاده آمریکا از سلاح هسته‌ای در هیروشیما و ناکازاکی را نیز دیده بود. او همواره اخبار مربوط به توسعه سلاح‌های هسته‌ای از سوی رژیم صهیونیستی را نیز دنبال می‌کرد.


دکتر سمیره موسی، دانشمند هسته‌ای مصر که قائل به برخورداری از سلاح هسته‌ای برای مصر در مقابل اسرائیل بود

خانم سمیره موسی سه ماه پس از اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی هیئت انرژی هسته‌ای مصر را تشکیل داد و سعی کرد دانشمندانی را برای گرفتن تخصص در زمینه‌های مختلف علوم هسته‌ای به خارج بفرستد. وی اصرار داشت که مصر به سلاح هسته‌ای مجهز شود. او در عین حال همایش‌هایی با موضوع “انرژی هسته‌ای برای دستیابی به صلح” را نیز برگزار کرد که بسیاری از دانشمندان هسته‌ای در آن شرکت داشتند. او می گفت که  آرزویش این است که سرطان را با داروهای تولیدشده از انرژی هسته‌ای نظیر آسپرین درمان کند.

دکتر سمیره موسی، درسال ۱۹۵۱ میلادی برای یک فرصت مطالعاتی به دانشگاه سن‌لوئیس آمریکا در ایالت میسوری رفت و دولت آمریکا با سوءاستفاده از حضور وی در این کشور و برای ممانعت از بازگشت وی به مصر، پیشنهادهای متعددی را برای ماندن وی در آمریکا مطرح کرد اما وی همه این پیشنهادها را رد کرد و به همین علت، چند روز پیش از بازگشت به مصر، به بهانه بازدید از تأسیسات هسته‌ای اطراف کالیفرنیا به این منطقه دعوت شد تا در هنگام عبور از جاده‌های خلوت و پر پیچ و خم آن، یک کامیون به‌سوی خودروی حامل وی حمله و او و خودرویش را به طرز فجیعی به قعر دره پرتاب کند.

بررسی‌ها بیانگر آن است که تروریست‌های وابسته به سازمان جاسوسی آمریکا با همکاری سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) این فعال صلح را با این روش فجیع به قتل رساندند تا درس عبرتی برای دیگر دانشمندان هسته‌ای مسلمان در سراسر جهان باشد و دیگر فکر دستیابی به قدرت هسته‌ای و ایجاد توازن قوا با صهیونیست‌ها به ذهن هیچ دانشمند مسلمانی خطور نکند.

نبیل القلینی
پروفسور “نبیل القلینی” دانشمند هسته‌ای مسلمانی است که سرنوشت وی به پیچیده‌ترین معماها برای دانشمندان هسته‌ای تبدیل شده است چرا که وی از سال ۱۹۷۵ میلادی مفقود شده و هنوز هم هیچ اطلاع دقیقی از وی در دست نیست. این اتفاق در شرایطی روی داد که وی در مأموریتی کاری از سوی دانشگاه قاهره به کشور چک‌اسلواکی رفته بود تا مطالعات و تحقیقات بیشتری در حوزه هسته‌ای انجام دهد.

در روز ۲۷ ژانویه سال ۱۹۷۵ میلادی، تلفن محل اقامت دکتر القلینی به صدا درآمد و وی در پی این مکالمه تلفنی از منزل خارج شد که از آن زمان تا امروز اطلاعی از وی در دست نیست. پیگیری‌های ضعیف دولت وابسته مصر نیز جواب قانع‌کننده‌ای از سوی چک‌اسلواکی به دنبال نداشت و دانشگاه چک نیز که به طرز نامعلومی از مکلمه تلفنی وی اطلاع حاصل کرده بود، گفت که هیچ اطلاعی از وی ندارد اما از شواهد و قرائن این ماجرا برمی‌آید که وی هدف ربایش از سوی عناصر موساد قرار گرفته است.

به گفته محققان، وی پس از این ربایش، ممکن است کشته شده باشد یا اینکه به دست این عوامل شست‌وشوی دارویی و مغزی شده باشد تا تمام علوم و اطلاعاتی که در ذهن دارد از بین برود و به آلزایمر دچار شود. برخی گمانه‌ها نیز حاکی است که وی ممکن است به زندان‌های آمریکا یا رژیم صهیونیستی منتقل شده باشد.

شهید نبیل أحمد فلیفل
“نبیل احمد فلیفل” از دانشمندان جوان هسته‌ای فلسطینی‌تبار در کشور مصر بود. او زمانی به عنوان یک دانشمند هسته‌ای مطرح شد که ۳۰ سال بیشتر نداشت. او با اینکه وضع مالی خوبی نداشت و از اهالی اردوگاه آوارگان “الأمعری” در اراضی اشغالی بود، تمام پیشنهادهای غربی‌ها برای کار در خارج را رد کرد. وی اعتقاد راسخ داشت که یک دانشمند مسلمان باید به وطن خود خدمت کند و مطالعات علمی‌اش را در اختیار کشور خود قرار دهد.


دانشمند جوان فلسطینی‌الاصلی که
به علت مخالفت با پیشنهادهای وسوسه‌انگیز غرب شهید شد

پس از رد قاطع پیشنهادهای غربی‌ها برای جذب و اشتغال وی و مشاهده شدت علاقه وی برای پیشرفت هسته‌ای مصر، به صورت ناگهانی ربوده و چند روز بعد، پیکرش در منطقه “بیت عور” پیدا شد. تا امروز هیچ تحقیقی در مورد نحوه کشته‌شدن این جوان مسلمان انجام نشده است.

شهید عبده شکر
دکتر “عبده محمد عبدالعال شکر” یکی دیگر از دانشمندان مصری بود که به‌صورت ناشناخته‌ای دو سال پس از بازگشت از آمریکا، در منزل خود هدف عملیات تروریستی قرار گرفت و به شهادت رسید.


شهید عبده محمد عبدالعال شکر

پیکر این دانشمند برجسته انرژی هسته‌ای مصر، پس از ترور، ۷۷ روز در آپارتمان ساحلی خود ماند؛ دولت مصر البته بدون اشاره به علت اصلی مرگ این دانشمند هسته‌ای مدعی شد که مرگ وی یک جنایت نبوده است! “عبدالعال محمد عبدالعال شکر” برادر کوچک‌تر این دانشمند هسته‌ای گفت که برادرش کارشناسی خود را در دانشگاه اسکندریه دریافت کرده و پس از آن در سال ۱۹۸۴ میلادی به آمریکا سفر کرد. وی در آنجا رشته “ریاضی محض” را انتخاب و دکترای خود را در این رشته دریافت کرد. وی در سال ۱۹۹۹ میلادی به مصر بازگشت اما ۱۵ روز بعد باز هم عازم آمریکا شد.

وی می‌افزاید که برادرش در سال ۲۰۰۵ میلادی به مصر بازگشت اما به لحاظ روحی دچار اضطراب و ترس شدیدی بوده اما با خانواده خود در مورد تهدیدها علیه خودش صحبت نکرد؛ البته به نظر می‌رسد این بار نیز مانند موارد مشابه دیگر، خودداری از ادامه حضور و فعالیت تحقیقاتی در آمریکا و شناسایی او از سوی سرویس‌های جاسوسی غربی و صهیونیستی، علت اصلی قتل این دانشمند هسته‌ای مسلمان بوده است. به هر صورت با اهمال دولت وابسته مبارک، پرونده مرگ این دانشمند هسته‌ای نیز به صورت مبهم باقی ماند و هرگز تحقیقات کاملی در این باره انجام نشد که اکنون انتظار می‌رود دولت انقلابی و اسلامگرای این کشور، پیگیری و مطالبه تعیین سرنوشت این پرونده و تعیین کمیته تحقیق برای دستیابی به نتایج در این خصوص را در دستور کار خود قرار دهد.


تصویر گذرنامه شهید محمد عبده شکر

البته یکی از دوستان این شهید در گفت‌وگویی با یک روزنامه مصری که در اسکندریه منتشر می‌شود گفته است که عبده چند روز پیش از ترور با وی صحبت کرده و گفته است که افرادی که هم تخصص ریاضی محض داشته باشند و هم تخصص مهندسی هسته‌ای، تنها چهار نفر در جهان هستند که یکی از آنها خود او، دومی دانشمندی آلمانی، سومی دانشمندی آمریکایی و چهارمی دانشمندی اسرائیلی است اما وی پس از تحقیقاتش متوجه شده بود که دو دانشمند آمریکایی و اسرائیلی در واقع یک نفر است که صهیونیستی است که تابعیت آمریکایی دارد و وی توانسته به نشانی پستی منزل وی در تل‌آویو و نشانی پست الکترونیک این صهیونیست دست یابد و درست چند روز پس از این کشف بود که وی به طرز مشکوکی جان باخت.

عربستان

شهید عادل الشویخ
“عادل الشویخ” دانشمند فیزیک هسته‌ای و کارشناس مطالعات نورشناسی بود. او در دانشگاه بغداد و دانشگاه استون در بیرمنگام تحصیل کرده و بعد از پایان تحصیلات خود به عنوان استاد دانشگاه به عربستان و امارات بازگشت تا حاصل مطالعات علمی خود را برای رفاه بیشتر مسلمانان منطقه به کار گیرد اما در شرایط مبهمی در سال ۱۹۹۳ میلادی در ترکیه جان خود را از دست داد.

الشویخ  به همراه تعداد دیگری از دانشمندان مسلمان، “آکادمی عربی مطالعات معاصر” را برای پیگیری آخرین دستاوردهای علمی در زمینه های مختلف تشکیل داد و سعی کرد تا دستاوردهای علمی غرب را به کشورهای عربی منتقل کند. مقر این سازمان در شهر منچستر انگلیس بود که شخص “عبدالله الشویخ” ریاست آن را بر عهده داشت.

وی نیز به مانند بسیاری دیگر از ترورهای انجام‌شده از سوی موساد، در یک سانحه تصادف که بسیاری آن را ساختگی می‌دانستند در یکی از مناطق کردنشین ترکیه که نزدیک به منطقه نفوذ سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی بود جان خود را از دست داد.

عراق

مداخلات آمریکا و رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از توسعه فعالیت های هسته‌ای عراق، قدمتی طولانی دارد. فرانسه در سال ۱۹۶۷ میلادی برای فروش و انتقال دو رآکتور هسته‌ای به بغداد، قراردادی را با عراق به امضا رساند اما اسرائیلی‌ها زمانی که از این موضوع اطلاع یافتند، توسط عناصر خود در فرانسه در بندر «تولون» اقدام به خرابکاری در این رآکتورها کردند و بدین ترتیب، موضوع عملاً منتفی ‌شد.

عراق یکی از کشورهایی است که عملیات از بین‌بردن دانشمندان هسته‌ای و سایر دانشمندان آن از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی با شدت بیشتری دنبال می‌شود. این کشور که به ویژه در سایه توجهات رژیم سابق بعث توان خود را در زمینه فناوری‌های هسته‌ای بالا برده بود در پی اشغال از سوی آمریکا به میدان خوبی برای تأمین منافع رژیم صهیونیستی تبدیل شد. آمریکا و غرب نیز در این میان سعی کردند تا جایی که می‌توانند استادان دانشگاه و دانشمندان هسته‌ای این کشورها را جذب خود کنند و هنگامی که در این کار ناموفق بودند، به ترور آنها اقدام می‌کردند. در حقیقت دانشمندان عراقی مجبور بودند بین کار در اسرائیل و آمریکا از یک سو و یا مرگ از سوی دیگر، تنها یک گزینه را انتخاب کنند.

روزنامه عراقی “البینه الجدیده” در گزارشی اعلام کرد که بر اساس گزارشی که وزارت امور خارجه آمریکا آماده کرده و آن را در دوران ریاست جمهوری جرج بوش، رئیس جمهور سابق این کشور به وی داده است. در زمان انتشار این گزارش بیش از ۳۵۰ دانشمند هسته‌ای عراق و بیش از ۲۰۰ استاد دانشگاه در تمامی حوزه‌ها از سوی موساد هدف ترور قرار گرفته و جان خود را از دست داده‌اند.

موساد و گروه‌های کماندوی رژیم صهیونیستی با موافقت دولت آمریکا این عملیات را در طی حدود یک سال در عراق انجام داده‌اند. این گزارش تأکید دارد که بیش از هزار دانشمند عراقی در لیست سیاه ترور رژیم صهیونیستی قرار داشته‌اند و برخی از انفجارها و ناامنی‌های عراق ناشی از کشتار همین دانشمندان و با هدف از بین‌بردن آنها صورت گرفته است.

هفته‌نامه المشاهد السیاسی نیز با اشاره به طرح‌های ترور دانشمندان عراقی نوشت که این طرح‌ها از سه طرف اجرا می‌شد؛ نخستین گروه، سازمان جاسوسی موساد بود؛ گروه دوم، سازمان جاسوسی مرکزی آمریکا (سیا) و نیز برخی گروه‌های عراقی وابسته به خارج که در راستای منافع غرب این ترورها را انجام می‌دادند.

این گزارش با اشاره به تیم ترور صهیونیست‌ها در عراق نوشت که گروهی متشکل از ۱۵۰ نیروی کوماندویی اسرائیل با هدف ترور دانشمندان هسته‌ای عراق وارد این کشور شده بودند. یک ژنرال فرانسوی در این زمینه می‌گوید که برنامه‌های ترور به صورت مشترک از سوی اسرائیل و آمریکا طراحی می‌شد. او می‌گوید که اطلاعات دقیقی در این باره دارد و آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها به دنبال از بین‌بردن تمام دانشمندانی بودند که در زمینه فناوری موشکی عراق و فعالیت‌های هسته‌ای این کشور اطلاعات و آگاهی داشتند. بیش از سه هزار و ۵۰۰ عراقی در این لیست قرار داشتند.

این گزارش تصریح دارد که این توطئه سعی داشت با تخریب زیرساخت‌های علمی عراق، حرکت علمی آن را به عقب بیندازد. در همین راستا آنها ۷۰ درصد از آزمایشگاه‌ها و تجهیزات دانشگاهی و مراکز علمی ـ پژوهشی این کشور اسلامی را تخریب کردند. در میان دانشگاه‌ها نیز اساتید ترورشده بیشتر مربوط به دانشگاه‌های بغداد، بصره، المستنصریه، موصل و الأنبار بودند.

نیروهای موساد همزمان با ورود اشغالگران به عراق وارد این کشور شده و با همکاری سازمان جاسوسی این کشور و برخی سیاستمداران وابسته عراقی، نقاط حساس و امنیتی این کشور را در اختیار گرفتند، آنها تجهیزاتی که می‌توانستند را از این کشور خارج کرده و به سرزمین‌های اشغالی بردند، پرونده‌های امنیتی و صنایع نظامی این کشور را نیز به صورت کامل در اختیار خود گرفتند. بقیه تجهیزات وابزار آلات نظامی و تأسیسات هسته‌ای که امکان انتقال آنها نبود نیز در داخل خاک عراق تخریب و منهدم شد. شرکت‌های ابن‌سینا، المثنی، الرشید، الیرموک، القعقاع و تأسیسات حطین واقع در جنوب غربی بغداد تنها بخشی از این زیرساخت‌ها بود.

مجید حسین علی
تعداد زیادی از دانشمندان هسته‌ای و موشکی عراق در سایه همین فعالیت‌ها در طول اشغال عراق جان خود را از دست دادند. در این میان می‌توان از افراد شاخصی چون دکتر “مجید حسین علی” نام برد. وی در دانشکده علوم پایه دانشگاه بغداد کار می‌کرد و متخصص مطالعات فیزیک هسته‌ای بود. وی در سال ۲۰۰۴ میلادی یعنی یک سال پس از اشغال عراق به جرم کمک به رشد هسته‌ای کشورش ترور شد. این در حالی است که بر اساس بیانیه ژنو، مسؤول تأمین امنیت این کشور اشغال‌شده، آمریکاییان اشغالگری بودند که نه‌تنها هیچ اهمیتی به وقوع این جنایت ندادند بلکه در آن بطور مستقیم دست داشتند.

علی حسین کامل
محمد تقی الطالقانی
طالب الظاهر
ماجد الجنابی
حسین یاسین
دکتر “علی حسین کامل” از دانشگاه بغداد از دیگر افرادی بود که از دانشگاه بغداد و بخش فیزیک این دانشگاه کشته شد. دکتر “محمد تقی حسین الطالقانی” دکترای فیزیک هسته‌ای نیز از دیگر قربانیان ترورهای خاموش موساد و سیا در عراق بود که البته دانشگاه‌های دیگر نیز از این موضوع بی‌بهره نماندند چرا که این ترورها در ادامه دکتر “طالب ابراهیم الظاهر” از دانشکده علوم دانشگاه دیاله که در زمینه فیزیک هسته‌ای تخصص داشت و در سال ۲۰۰۵ میلادی در شهر بعقوبه ترور شد نیز دربرگرفت. دکتر “ماجد الجنابی” از دیگر دانشمندان هسته‌ای عراق بود که برای نخستین بار در این کشور با انفجار از طریق دستگاه کنترل از راه دور کشته شد. پیش از وی، دانشمندان و متفکران عراقی دیگری نیز با شلیک مستقیم گلوله هدف قرار گرفتند. دکتر “حسین یاسین” یکی دیگر از دانشمندان هسته‌ای عراق بود که از سوی اشغالگران و مزدوارن موساد در عراق هدف حمله تروریستی قرار گرفته و جان خود را از دست داد.

به علت ضعف تحقیقات دولتی و ضعف رسانه‌ها در خصوص جنایات انجام‌گرفته در دوران صدام و دوران اشغال عراق از سوی آمریکا، تا کنون زندگی‌نامه‌ای از هیچ یک از قربانیان مزبور منتشر نشده است.

جمهوری عربی سوریه

سوریه یکی دیگر از کشورهایی است که همواره و به مانند مصر به علت همجواری با سرزمین های اشغالی، از سوی استعمار غرب هدف حمله و کشتار دانشمندان خود قرار گرفته است. این حملات گرچه پیشتر به صورت مقطعی دنبال شده، اما با آغاز بحران و ناامنی در این کشور از سوی غربی‌ها، صهیونیست‌ها و برخی کشورهای منطقه، روند رو به رشدی به خود گرفته و فعالیت‌های منظم و فشرده‌ای برای از بین‌بردن مغزهای متفکر سوریه در دست انجام است.

البته قبل از بحران سوریه نیز تلاش‌هایی در این راه صورت گرفته بود. رژیم صهیونیستی بدون اثبات تسلیحاتی‌بودن فعالیت هسته‌ای سوریه،‌ در سال ۲۰۰۷ میلادی به تأسیسات هسته‌ای این کشور واقع در صحرای “دیر الزور” در نزدیکی مرز عراق حمله هوایی و مراکز تازه‌تأسیس این کشور را کاملاً تخریب کرد. صهیونیست‌ها به همین اندازه نیز بسنده نکردند و در سال ۲۰۰۸ میلادی، سرتیپ “محمد سلیمان” از بارزترین چهره‌های نظامی و امنیتی سوریه را که مسؤول اداره پروژه هسته‌ای سوریه در دیرالزور بود در حالی که در بالکن منزل خود در سواحل مدیترانه در حال مطالعه بود، توسط یک تک‌تیرانداز ماهر و از فاصله‌ای نسبتاً دور از داخل یک ناوچه ارتش این رژیم‌ ترور کردند.

اَوس عبدالکریم خلیل
نائل الدخیل
نبیل زغیب
روزنامه السفیر لبنان در مقاله‌ای با اشاربه هدف قرار گرفتن دانشمندان سوری در یک و نیم سال گذشته تأکید می‌کند که بسیاری از این افراد، شخصیت‌های مطرح علمی به‌ویژه در رشته‌های مرتبط با انرژی هسته‌ای بوده‌اند. از میان این افراد می‌توان به “اوس عبدالکریم خلیل” و “نائل الدخیل” از بخش مهندسی شیمی و علوم هسته‌ای و مهندس “نبیل ابراهیم زغیب” اشاره کرد که مغز متفکر برنامه موشکی سوریه نیز بوده است.


نبیل زغیب، دانشمند سوری

آمریکا و رژیم صهیونیستی با تکرار سناریوی عراق در سوریه می‌خواهند حتی در صورت پیروزی بشار اسد بر مداخلات غربی‌ها و صهیونیست‌ها و وهابیون در این کشور، گام‌های توسعه‌ای سوری‌ها را سال‌ها به تأخیر بیندازند و از سوی دیگر با انجام این جنایات، انگشت اتهام را به سوی دولت سوریه نشانه روند؛ بر همین اساس، این تروریست‌ها، صحنه‌سازی جنایات خود را طوری انجام می‌دهند که شاید بتوانند دولت را مسؤول این ترورها معرفی کنند. به عنوان مثال “اوس عبدالکریم” در نزدیکی یک ایستگاه ایست و بازرسی به قتل رسید و نبیل زغیب نیز در یکی از امن‌ترین مناطق دمشق ترور شد که ارتش آزاد هیچ عملیاتی را در آن انجام نداده بود تا بدین‌وسیله انگشت اتهام رسانه‌ها به سوی دولت اشاره رود حال آنکه دولت سوریه در صورت داشتن مشکل با این افراد، سال‌های سال فرصت داشت تا با روش‌های ساده‌تری آنان را از بین ببرد در حالی که همه آنان متخصصانی بودند که به رشد و توسعه روزافزون این کشور اسلامی کمک می‌کرده‌اند.


پیکر آغشته به خون شهید اَوس عبدالکریم خلیل پس از ترور در حمص

پروفسور “اوس عبدالکریم خلیل” متخصص علوم هسته‌ای و قائم‌مقام دانشگاه بعث در حمص بود. او در حالی ترور شد که می‌خواست همسرش را به محل کارش برساند. وی سعی کرد با هدایت خودرو از این حمله جان سالم به در برد اما اصابت یک گلوله به گردنش، به قتل وی انجامید.

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

ساغر کسرایی

«ساغر کسرایی» کیست/ آیا آمریکایی‌ها به دنبال تربیت «مصی علی‌نژاد ۲» هستند؟

«ساغر کسرایی» کیست/ آیا آمریکایی‌ها به دنبال تربیت «مصی علی‌نژاد ۲» هستند؟Reviewed by پایگاه خبری …