راز فراق یوسف و یعقوب چه بود؟

راز فراق یوسف و یعقوب چه بود؟Reviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Nov 22Rating:

عرض کردم آقا همه کسانى که سؤال مى کنند مستحق نیستند. فرمود ثابت (اسم ابوحمزه است ) مى ترسم بعضى مستحق باشند و از در خانه ما محروم شوند آنگاه بر ما خانواده نازل شود آنچه بر خانواده یعقوب وارد شد. غذا بدهید سؤال کنندگان را غذا بدهید.

حضرت یعقوب هر روز گوسفندى مى کشت مقدارى خودشان مصرف مى کردند و قدرى صدقه مى دادند. مرد مومن و مستمندى در حال روزه با منزلتى که در نزد خداوند نیز داشت ، غریب آن ناحیه بود از در خانه آنها گذشت . افطار شب جمعه بود گفت سائلى غریب و گرسنه ام از زیادى غذاى خود به من بدهید. درخواست خود را بر در خانه یعقوب مکرر کرد آنها مى شنیدند ولى از وضع او خبر نداشتند گفته اش را تصدیق ننمودند.

شب فرا رسید فقیر مایوس گردید جمله انا لله و انا الیه راجعون را بر زبان گذرانیده اشکش جارى شد. آن شب با همان حال خوابیده و شکایت گرسنگى را به خدا کرد، فردا را نیز روزه گرفت با شکیبائى خدا را ستایش ‍ مى کرد. اما یعقوب (علیه السلام ) و خانواده اش با شکم سیر خوابیدند از غذایشان هم زیاد ماند. خداوند صبح آن شب به یعقوب وحى کرد بنده ما را خوار کردى به طورى که باعث خشم من شد سزاوار تادیب و نزول بلا و گرفتارى شدى که از طرف من نسبت به خود و خانواده ات نازل شود.

یا یعقوب ان احب انبیائى الى و اکرمهم على من رحم مساکین عبادى و قربهم الیه و اطعمهم و کان لهم ماءوى و ملجاء یعقوب! به درستى که محبوب ترین پیغمبران در نزد من آن کسى است که بر مستمندان ترحم کند و آنها را به خود نزدیک نموده غذایشان بدهد پشتیبان و پناه ایشان باشد. یعقوب! دیشب بنده مستمند ما (ذمیال ) را ترحم نکردى هنگام افطار به در خانه ات آمده درخواست نمود که غریب و بینوایم او را غذا ندادى با اشک جارى بازگشت شکایت گرسنگى خود را به من کرد. امروز نیز روزه گرفت دیشب شما همه سیر بودید و غذایتان زیاد آمد.

یعقوب مى دانى دوستانم را به کیفر و رفتارى ، از دشمنانم زودتر مبتلا مى کنم . این هم به واسطه حسن نظر من به آنها است. اما دشمنان را پس از هر خطا فورا گرفتار نمى کنم تا متوجه استغفار نشوند آنها را خورده خورده مى گیریم ۱اینک به عزتم سوگند تو و فرزندانت را گرفتار مى کنم و بر شما مصیبتى نازل خواهم کرد و با کیفر خود شما را مى آزارم آماده ابتلا شوید و به آنچه بر شما نازل مى کنم راضى و شکیبا باشید.

ابو حمزه به حضرت زین العابدین (علیه السلام ) عرض کرد فدایت شوم یوسف خواب را در کدام شب دید. فرمود همان شبى که یعقوب و خانواده اش سیر خوابیدند و ذمیال گرسنه . صبحگاه که خواب را براى پدر نقل کرد با آن وحى که شده بود یعقوب افسرده گشت به یوسف گفت برادران خود را از این خواب مطلع نکن مى ترسم نیرنگى برایت بکنند. اما یوسف داستان خواب را به برادران گفت گرفتارى آنها شروع شد.۲

 

تنظیم: شکوری – گروه دین و اندیشه تبیان


۱. فى الحدیث اذا اراد الله بعبد خیرا فاذنب ذنبا اتبعه بنقمه و یذکره الاستغفار و اذا ارادالله بعبد شرا فاذنب ذنبا اتبعه بنعمه ینسبه الاستغفار و یتمادى بها مجمع البحرین ، هرگاه خداوند بنده اى را مورد لطف خویش قرار دهد اگر گناهى کرد فورا او را به گرفتارى دچار مى کند و به یاد توبه و استغفار مى اندازد. چنانچه بنده اى از نظر خدا افتاده باشد اگر گناهى انجام داد خداوند در پى گناه نعمتى به او مى دهد تا از استغفار فراموش کند و به گناه ادامه دهد.

۲. بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۲۷۲.

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

صحیفه سجادیه

دعای هفتم صحیفه سجادیه؛ توصیه رهبر انقلاب برای دفع بلا

دعای هفتم صحیفه سجادیه؛ توصیه رهبر انقلاب برای دفع بلاReviewed by پ on Mar 3Rating: …