رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین دقایق آغاز رایگیری انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی با حضور در محل صندوق سیار مستقر در حسینیه امام خمینی(ره)، رای خود را به صندوق انداختند.
به گزارش ایسنا مراسم رایدهی مقام معظم رهبری در حسینیه امام خمینی(ره) با حاشیههایی همراه بود که در یادداشت زیر تشریح شده است:
« آدینه دوازدهم اسفند نود، روزی به یاد ماندنی و تاریخ ساز فرا رسیده است. ساعت نزدیک ۶ صبح است، خورشید گرمابخش هستی هنوز از مطلع خود سر بیرون نیاورده و سرمای نیمه جان اواخر زمستان نود آخرین زور هایش را میزند، اما وجود من که امروز برای حاشیه نگاری مراسم رایگیری از مقام معظم رهبری دعوت شدهام از حلاوت این دیدار گرم گرم است و در انتظار حضور بهاری معظم له عازم حسینیه امام(ره) میشوم. امسال قرعه را به نام من زدهاند تا نظارهگر صلابت طلوع خورشید انقلاب از مطلع عشق باشم.
از خیابانها و چهار راههایی که به تسخیر تبلیغات انتخاباتی درآمدهاند عبور میکنم. شعارهای جبهههای مختلف و جریانهای مختلف از کاندیداهای مستقل گرفته تا آنهایی که در لیستها قرار گرفتهاند، بر درودیوار شهر خودنمایی میکند.
وجه مشترک همه آنها شعار ولایت محوری است و این سوال برایم پیش میآید که اصلح کدامند؟
دقت در عکسهای رتوش شده کاندیداها هم خالی از لطف نیست. هرکدامشان با تیپ خاص و پرستیژی کذایی بهترین تصویر خود را برای پوسترهای تبلیغاتی ارائه کردهاند تا از غافله خدمت عقب نمانند.
شعارهای اصولگرایی در لابلای همه مواضع آنها بر طبل پایداری میکوبد و به جبههای متحد دعوت میکند و خود را برای آزمونی ملی و در حد و اندازه ۴۶ میلیونی شرکت کننده آماده میکنند.
تقریبا همه اصحاب رسانه میدانند انتهای فلسطین جنوبی کجاست. به ورودی بیت مقام معظم رهبری میرسم. عدهای از برادران سپاه و عوامل اجرایی پشت یک میز آهنی که روی آن را با برگههای آگهی روزنامه پوشیدهاند منتظرند تا خبرنگاران و عکاسان بیایند و کارتهای ورودشان را بگیرند و وارد حسینیه شوند.
با دیدن آنها دلگرمتر میشوم.
پس از گذشتن از گیت بازرسی وارد حسینیه میشوم. ساعت نزدیک ٨ صبح است. عده زیادی از خبرنگاران خارجی و داخلی بالغ بر هفتاد نفر در چهار ردیف پلکانی پشت سر هم ایستادهاند. دوربینهای متعدد فیلمبرداری از روی بالکن حسینیه گرفته تا اطراف جایگاه در رفت و آمدند تا جایگاه مناسبی را پیدا کنند.
صندوق سیار ١١٠ روبروی من است. این صندوق یادآور خاطرات بسیاری از انتخاباتهای گذشته است.
آن روزگاران حضرت امام پشت این صندوق حاضر میشدند و امروز خلف صالح امام و انقلاب، حضرت امام خامنهای تا دقایقی دیگر پای صندوق ١١٠ سیار حاضر خواهند شد.
ژستگیری برخی عوامل برای تست دوربینهای عکاسان و خبرنگاران هم یکی از جلوههای این مراسم است. صفحه پشت زمینه تصویری هم که شامل دو عدد پرچم و پارچه آبی رنگ و تصویر امام است آماده میشود. پارچه آبی آسمانی با خط سرخ در بالکن حسینیه الهی بودن حضور در انتخابات را یادآوری میکند. (انتخابات یک امتحان الهی است).
لیست نامزدهای انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی هم سمت چپ جایگاه نصب شده است .
ساعت ۵ /٨ دقیقه صبح است. جو حسینیه گویای ورود قریبالوقوع حضرت آقاست.
پرده روبرو کنار زده میشود و حضرت اقا وارد میشوند. صلوات حضار و صدای لنز و نور فلاشهای خبرنگاران و عکاسان و تغییر جهت دوربینهای فیلمبرداری در هم میآمیزد و آقا با لبخند مجذوب کنندهای با خبرنگارانی که از ٧ صبح در حسینیه حضور داشتهاند دورادور احوالپرسی میکنند. به ابراز احساسات آنها که بجر بروز تب تاب عکاسیهای پیدرپی آنها راه دیگری ندارد پاسخ میدهند و به سمت عوامل اجرایی صندوق اخذ رای میروند.
آقا از جیب سمت راست قبای طوسی رنگی که به تن کردهاند شناسنامه و کارت ملی را درمیآورند و به عوامل اجرایی تحویل میدهند. دستهای متعددی که برای گرفتن شناسنامه آقا به سمت ایشان روان میشود دیدنیست و حکایت از ذوق و شوق آنان دارد.
از قبل برگهای آماده شده تا آقا پایش را امضاء کنند و به این وسیله کاروان سالار و مقتدای مردم ولایت محور ایران اسلامی در اولین ساعات رایگیری به وظیفهای که خود تاکیدا آن را وظیفه ملی دانستهاند عمل کنند.
آقا پس از امضاء برگه اخذ رای، ورقه مخصوص اسامی نامزدها را به پای صندوق رای میآورند و حالا دیگر صدای فلاشها و لنزها صدای آبشار را برایم تداعی میکند و نور فلاشهایی که زده میشود کهکشانی نورانی را در حسینیه به نمایش در آورده است.
آقا با مکث کوتاهی برگه را داخل صندوق میاندازند و آقای نظاماسلامی خبرنگار معروف رادیو که مترصد فرصت مناسب بوده است به حضور آقا میرسند و پس از صبح بخیر و سلام و احوالپرسی خطاب به آقا عرض میکند:
جنابعالی همیشه از پیشگامان حضور در ساعات اولیه رای دادن هستید و مردم جنابعالی را در پای صندوق سیار ١١٠ زیارت کردهاند. در این لحظات حساس که مردم آمدهاند تا حماسه ٢٢ بهمن را به حماسه ١٢ اسفند متصل کنند چه توصیهای میفرمائید؟
آقا خبرنگاران و اصحاب مطبوعات و رسانهها را از جمله اقشار زحمتکش در زمینه توجه دادن به اهمیت موضوع میدانند و میفرمایند ” شما هم نقش زیادی داشته و دارید، انشاءالله که خسته نباشید و موفق باشید”
آقا در بیانی شیوا و رسا فضیلت رای دادن اول وقت را از دید عقلایی مثل فضیلت نماز اول وقت دانستند و وظیفه همگان را با این فرموده سنگینتر از گذشته دانستند.
آقا رای دادن به تمام سی نفر(در تهران) را از مهمات این حماسه میدانند و میفرمایند ” مردم عزیز ما سعی کنند این کار را با احساس یک حجت بین خودشان و خدای متعال انجام بدهند و قصدشان را خالص کنند.”
نوبت به نجف زاده خبرنگار واحد مرکزی خبر میرسد، هرچه آقا صحبت میکنند اهمیت حضور مردم برایم روشنتر میشود.
نجفزاده سوال میکند: ” جنابعالی اهمیت این دوره از انتخابات را نسبت به دورههای قبل در چه میبینید؟ “
آقا میفرمایند ” انتخابات همیشه برای نظام و کشور ما حائز اهمیت بوده و همیشه تعیین کننده و نشانه یک حقیقتی در داخل کشور است “.
آقا این حقیقت را دارای پیامهایی برای دوستان و دشمنان نظام اسلامی میدانند و میفرمایند ” ملت ما در طول این سی و سه سال با عزمی راسخ حرکت مستقیمی را تا امروز ادامه داده و این حادثه خیلی مهمی است.
آقا عربدههای جنجالی قدرتهای استکباری و پوشالی غرب را در برابر اراده ملت ایران بیتاثیر میدانند و میفرمایند ” این روزها” اُشتُلم” علیه ملت ایران زیاد است. این قدرتهای استکباری که خیلی جاها شکست خوردهاند و سیلی خوردهاند دلشان میخواهد با هیاهویی خودشان را از تک و تا نیندازند” آقا موضوع تحریمها وحقوق بشر را از جمله این هیاهوها میدانند و میفرمایند ” ملت ایران در این روزها جایگاه حساستری دارد و میتواند بهتر حرف بزند ” اقا بهترین حرف زدنها و بهترین گفتنها را گفتن با عمل میدانند و میفرمایند ” امروز هرچه بیشتر بیایند پای صندوقهای رای برای کشور مفیدتر است و هرچه با شور و نشاط و انگیزه بیشتری بیایند برای کشور مفیدتر و مصونیتآور است “
رایگیری تمام میشود. آقا پس از خداحافظی با حاضران حسینیه را ترک میکنند.
به اطرف نگاه میکنم، از آن همه جمعیت عکاس و خبرنگار تقریبا کسی نمانده و همه برای شکار لحظههای حضور مردم در جایجای تهران بزرگ با عجله رهسپار شدهاند.
من هم به همراه خبرنگار شینهوا از چین و یکی از خبرنگاران ژاپنی در حالی که با دوستانشان از مراسم مطالبی را میگفتند حسینیه را ترک میکنم و میروم تا حماسهای دیگر را به نظاره بنشینم.»