جاذبه امام حسن علیه السلام

جاذبه امام حسن علیه السلامReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Jan 1Rating:

حضرت با کمال مهر و محبت به وى مى نگریست . چون آن مرد از سخنان زشت فراغت یافت ، امام به او سلام کرده ، لبخندى زد و سپس فرمود:- اى مرد! من خیال مى کنم تو در این شهر مسافر غریبى هستى و شاید هم اشتباه کرده اى . در عین حال اگر از ما طلب رضایت کنى ، ما از تو راضى مى شویم . اگر چیزى از ما بخواهى به تو مى دهیم . اگر راهنمایى بخواهى ، هدایتت مى کنیم . اگر براى برداشتن بارت از ما یارى طلبى بارت را برمى داریم . اگر گرسنه هستى سیرت مى کنیم . اگر برهنه اى لباست مى دهیم . اگر محتاجى بى نیازت مى کنیم . اگر آواره اى پناهت مى دهیم . اگر حاجتى دارى برآورده مى کنیم و چنانچه با همه وسایل مسافرت بر خانه وارد شوى ، تا هنگام رفتنت مهمان ما مى شوى و ما مى توانیم با کمال شوق و محبت از شما پذیرایى کنیم . چه این که ما خانه اى وسیع و وسایل پذیرایى از هر جهت در اختیار داریم .وقتى مرد شامى سخنان پر از مهر و محبت آن بزرگوار را شنید سخت گریست و در حال خجلت و شرمندگى عرض کرد:- گواهى مى دهم که تو خلیفه خدا بر روى زمین هستى ؛ ((الله اءعلم حیث یجعل رسالته )) . و خداوند داناتر است به اینکه رسالت خویش را در کدام خانواده قرار دهد و تو اى حسن و پدرت دشمن ترین خلق خدا نزد من بودید و اکنون تو محبوب ترین خلق خدا پیش منى . سپس ‍ مرد به خانه امام حسن علیه السلام وارد شد و هنگامى که در مدینه بود به عنوان مهمان آن حضرت پذیرایى شد و از ارادتمندان آن خاندان گردید.

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

عظمت یک بانو

گروهى از مردم نيشابور، اجتماع کردند. محمد پسر على نيشابورى را انتخاب نمودند و سى هزار و پنجاه هزار درهم و مقدارى پارچه به او دادند تا در مدينه محضر امام موسى بن جعفر عليه السلام برساند.شطيطه نيشابورى که زنى مؤ منه بود، يک درهم سالم و تکه پارچه اى که به دست خود، نخ آن را رشته و بافته بود و چهار درهم ارزش داشت ، آورد و گفت : ((ان الله لايستحيى من الخلق )). متاعى که مى فرستم اگر چه ناچيز است ؛