به آب روشن می عارفی طهارت کرد

به آب روشن می عارفی طهارت کردReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Aug 6Rating:

– برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
لیلی آمد دم در،گفت:بیا برق آمد!

– آمد از پرده به مجلس عرقش پاک کنید
تا نگویند حریفان که چرا خیس آمد!

– سالها دل طلب جام جم از ما میکرد!
بی خبر بود که ما مشترک کیهانیم

– مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش
گفت:دنیاشده از مشکل پر،این هم روش!

– ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم
اما نه فرت و فرت!که یکبار دیده ایم!

– تو را ز کنگره ی عرش میزنند سفیر!
چرا به کنگره ی شعر میروی شاعر؟!

– گر شدم رفتگر بهانه مگیر
خاک راه تو رفتنم هوس است!

– در آستین مرقع پیاله کن پنهان
که چوب و غیره در آن ناگهان فرو نکنند

– اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به دستش می دهم کاری که بار آخرش باشد!

– پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست
آنقدر عربده زد آبروی ما را برد!

– وفا مجوی ز دشمن که پرتوی ندهد
چراغ موشی دشمن کنار لیزر دوست

– چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
ولی از روی پایم خواهشاً بردار دستت را!

– من،شعر فقط گفته ام از باده و افسوس!
گل در بر و می در کف دیوید بکام است

– من بیچاره هم از اهل سلامت بودم
بس که رفتم به چکاپ این همه بیمار شدم

– بازار شوق گرم شد آن سرو قد کجاست؟
تا زیر سایه اش بنشینم خنک شوم

– داشتم دلقی و صد عیب مرا می پوشید
کیست دلقی بدهد باز به اقساط مرا؟!

– فکر کن نان بشود باز یکی شش تومان
ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید!

– صوفیان وا ستدند از گرو می همه رخت
بنده از شرم شدم پشت درختی پنهان!

در راستای خود کفایی! سروده شد!:

– سحرم دولت بیدار به بالین آمد
گفت بر خیز که معشوق تو از چین آمد!

– عجیب واقعه ای و غریب حادثه ای
که برق خانه ی بنده نرفته باز آمد!

– غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
اگر چه له شود اما شکایتی نکند!

– عاشقان را بر سر خود حکم نیست
ور نه فکر چتر در باران کنند!
می شود آخر گرانی ریشه کن
دلبران گر ناز را ارزان کنند

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

شاعر شعر معروف مدرسه موش ها (ک مثل کپل) کیست؟

شاعر شعر معروف مدرسه موش ها (ک مثل کپل) کیست؟Reviewed by مدیریت پرچم های سیاه …