ائتلاف چینی ـ ژاپنی علیه دلار!
به گزارش «تابناک»، این دو کشور که هماکنون از نظر حجم تولید ناخالص داخلی، دومین و سومین اقتصاد جهان پس از آمریکا به شمار میروند، بیشترین ذخایر دلاری جهان را دارند.
بنا بر این گزارش، هماکنون ذخایر چین، رقم باورنکردنی سه هزار میلیارد دلار را تشکیل میدهد و البته ژاپن نیز نزدیک به یک میلیارد دلار ذخایر ارزی دارد.
این در حالی است که حجم مبادلات میان دو اقتصاد چین و ژاپن به صورت مستمر در حال افزایش است و در صورت به نتیجه رسیدن گفتوگوها، حذف دلار از اقتصاد این دو کشور، میزان نیاز آنها از کل ذخایر دلاری کاهش یافته و طبیعتا این کار منجر به آزادسازی حجم بسیاری از ذخایر دلاری و افزایش عرضه دلار در سطح جهان است که میتواند به تغییر جدی در ارزش دلار و شکل گیری جریانی از کاهش وابستگی به بانکهای مرکزی جهان به دلار منجر شود.
چین و ژاپن بزرگترین شرکای تجاری در سال گذشته بودند که معادل ۳۴۰ میلیارد دلار در مبادلات دو طرفه استفاده کردهاند و این رقم برابر یک سوم ذخایر دلاری ژاپن و یک دهم ذخایر چین است.
پیشبینی میشود، ریسک نوسان قیمت دلار و عدم رشد و پیشرفت اقتصادی سریع و مطمئن در آمریکا، موجب افزایش ریسک دلار و کاهش حجم دلار در سبد بانکهای مرکزی جنوب شرقی آسیا میشود؛ این مسأله روی قیمت طلا اثر گذاشته و آن را بالا میبرد.
گفته میشود، این تصمیمات اخیر در پی فرآیند روی آوردن بانکهای مرکزی جهان به یوآن است.
در این باره باید گفت، به تازگی برخی از بانکهای مرکزی جهان مانند تایلند و نیجریه، تصمیم به خرید یوان و استفاده از آن در داراییهایشان گرفتهاند، چرا که موجب پیشرفت اقتصادی و آسانتر شدن سرمایهگذاری آنها در چین میشود. این در حالی است که اروپاییها نیز به دنبال تبدیل یوان به یک ارز رسمی بینالمللی برای تقویت جایگاه یورو در برابر دلار هستند.
همگرایی چین و ژاپن؛ رخدادی بزرگی ولی پیشبینی ناشدنی
شاید بتوان گفتوگوهای کنونی چین و ژاپن را از دید گستردهتری نیز تحلیل کرد. همگرایی اقتصاد میان دو اقتصاد قدرتمند شرق آسیا ـ که البته دو اقتصاد بزرگ جهانی نیز به شمار میروند ـ میتواند به تأثیرات شگرفی در میدان جهانی منجر شود.
سالها از جنگ جهانی دوم و حمله خونین ژاپن به چین گذشته است، ولی این رویداد، همچنان بر روابط دو کشور سایه گسترده است، حال آن که فرانسویها، هرچند سالهاست حمله به مراتب خشنتر آلمانیها را فراموش نکردهاند، اما به کناری نهاده و با کنار گذاشتن اختلافات در راستای منافع ملی، به همکاری اقتصادی با آلمانها پرداخته و از این طریق رهبری اقتصادی کل قاره اروپا را به دست گرفتهاند؛ البته قطعا معادلات اقتصادی در شرق آسیا با منطقه اروپا، کاملا متفاوت است، ولی این اصل کلی در شرق نیز اجرا شدنی است.
اکنون سالهاست که آمریکا، ژاپن را درباره قرار دادن های ـ تک در اختیار چین تحت فشار گذاشته و البته ژاپنیها نیز بر قطعیت این مسأله تأکید میکنند؛ اما در عمل، خلاف این مسأله روی میدهد. همین چند وقت پیش بود که باز هم پلیس ژاپن دفتر یک شرکت اقتصادی را به جرم صادرات های ـ تک به چین بست، در حالی که هماکنون شرکتهای بسیار در ژاپن مشغول چنین تبادلات با چین هستند.
گفتنی است، چین و ژاپن هر یک رهبری یک اتحادیه بزرگ اقتصادی در شرق آسیا را به عهده دارند (اتحادیه آ.سه.آن و اتحادیه شانگهای) و همگرایی میان این دو اقتصاد بزرگ، میتواند تأثیرات شگرفی در تغییر جغرافیای اقتصادی جهان داشته باشد.