امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
چرا خداوند، خود را «ربُّ الشِّعْري» مي‌خواند؟
#1
چرا خداوند، خود را «ربُّ الشِّعْري» مي‌خواند؟
سوال:قرآن مجيددر سوره النّجم،‌ آية 49،خدا را چنين معرفي مي‌كند: «وَاَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْري؛ و اين‌كه اوست پروردگار ستاره شعري!» در اين صورت اين سؤال پيش مي‌آيد: در ستاره‌ شِعْري چه خصوصيّتي وجود دارد كه خداوند خود را مالك و پديد‌آورنده آن معرفي مي‌كند و چرا از ستاره‌هاي ديگر نام نمي‌برد در صورتي كه خدا خالق همه آنهاست؟


پاسخ:اين معرّفي به خاطر دو جهت است كه به آنها اشاره مي‌نماييم:


الف: گروهي از عرب ماند قبيله «خُزاعَة» ستاره نامبرده را مي‌پرستيدند و آن را تقديس مي‌نمودند و مبدأ آثار در روي زمين مي‌دانستند. از اين جهت قرآن مجيد براي بيدار كردن افكار اين جمعيّت و اين‌كه اين ستاره، با همه قدرت و درخشندگي -بسان موجودات ديگر- مخلوق خداست؛ مي‌فرمايد: خداوند است كه آفريدگار ستاره شِعري است، يعني اين گروه مخلوق را با خالق اشتباه كرده و به جاي پرستش آفريدگار دانا و تواناي جهان، يكي از مخلوقات را پرستش مي‌كنند.
ب: ستاره شِعري يكي از ستارگان درخشان آسمان است كه در اصطلاح دانشمندان نجومي به آن «آلفا» و يا پادشاه ستارگان مي‌گويند؛‌ اين ستاره عجيب‌الخلقه داراي شگفتيهايي است كه به برخي از آنها اشاره مي‌نماييم:


1- مطابق تحقيقاتي كه در رصدخانه پاريس به عمل آمده است، شدّت حرارت در سطح شعري 120000 درجه سانتي‌گراد و در سطح ستارة مصاحبش 8000 درجه است، در صورت كه شدّت حرارت از سطح كرة خورشيد كه سيّارات منظومه‌ شمسي را روشن مي‌كند و حيات مي‌بخشد 6500 درجه مي‌باشد اين خود يكي از مطالبي است كه عظمت «شِعري» را مي‌رساند.


2- جرم مخصوص اين ستاره قريب پنجاه‌هزار مرتبه سنگين‌تر از آب است، در صورتي كه يمان سيّارات منظومه شمسي ما «عطارد» كه از همه متكاثف‌تر است، جرم مخصوص آن شش برابر آب مي‌باشد. با اين توصيف و خصوصيّت بايد توجّه نمود كه اين ستاره عجيب‌الخلقه از چه عنصري تشكيل يافته است.


3- ستاره شِعري در زير ذوزنقه ی زيبايي كه در وسط آن سه ستاره تقريباً‌ در امتداد يك خطّ مستقيم ديده مي‌شوند، واقع شده است؛ ذوزنقه ی مزبور كه از زيباترين قسمتهاي آسمان و از ثوابت و دو ستارة پر نور در دو گوشه آن فروزان است، موسوم به صورت جبّار يا جوزاست.


4- شِعري درخشانترين ثوابت آسمان است، موقع ظهور شعري در اين قرن فصل زمستان است؛ ليكن در عصر منجّمين قديم مصر كه قريب هفت‌هزار سال قبل مي‌زيستند ظهور اين كوكب در آسمان با آغاز تابستان مقارن بوده است.


5- ضمناً طبق مطالب فوق و تحقيقات امروز ستارة «شِعري» كرة بسيار بزرگي است كه حجم آن بيست مرتبه از كره خورشيد بزرگتر مي‌باشد (جرم كره خورشيد 000/310/1 برابر زمين است) ولي فاصلة آن از ما، نسبت به فاصلة خورشيد از زمين بي‌نهايت زياد است بطوري كه فاصلة كره مزبور را يك ميليون برابر فاصلع خورشيد مي‌دانند. مي‌دانيم كه سرعت نور در ظرف يك ثانيه 000/300 كيلومتر است؛ يعني 000/50 فرسخ فاصله را طي مي‌كند و نور آفتاب بعد از طي 150 ميليون كيلومتر در ظرف هشت دقيقه و 13 ثانيه به زمين مي‌رسد، ولي نخستين شعاع كره «شعري» پس از ده سال به زمين مي‌رسد!


البتّه پاره‌اي از اين مشخصات در ستارگان ديگر نيز هست ولي مجموعه آنها گويا از مشخّصات ستاره شعْري مي‌باشد.


----------------------------

منبع:پاسخ به پرسش های مذهبی،تالیف آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله سبحانی،نسل جوان 1387
پاسخ
تشکر شده توسط:


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان