05-19-2011, 08:54 PM
جدال الهیدانها با فیزیكدان سرشناس
مباحثه با استفان هاوكینگ
از جمله جان هالدن، فیلسوف مسیحی، رئیس مركز اخلاق و فلسفه دانشگاه سنت اندروز اسكاتلند در این باره گفته بود: «افرادی چون هاوكینگ كه معتقد به توان پاسخگویی علم به همه رویدادهای جهان هستند اشتباه میكنند چرا كه علم نمیتواند همه نظم موجود در جهان را تبیین كند». تاكید این فیلسوف مسیحی بر این است كه علم نمیتواند علل غایی نظم پیرامون ما را تبیین كند.
اینك گفتوگوی جدید هاوكینگ نیز جنجال فراوانی برانگیخته است. برخی با اشاره به كفرآمیز بودن آن خبر از پاسخهایی میدهند كه در راه است. شاید در این میان چیزی كه بیش از همه حائز اهمیت باشد كه نقطه آغاز گفتوگوی یك فیزیكدان با یكی الهیدان در كجا خواهد بود و این دیالوگ بر مبنای كدام همدلی روششناختی یا معرفتشناختی شكل خواهد گرفت؟
به گزارش فرارو؛ هاوكینگ با تكرار نظریه جدید خود باعث شده است تا بار دیگر جدل و گفتوگو در این باره بالا گیرد. استفان هاوكینگ، فیزیكدان سرشناس غربی در شهریورماه سال گذشته با انتشار كتاب جدید خود، نقش پروردگار در خلقت جهان را انكار كرد. وی در بخشهایی از كتاب خود گفته بود: «كشف منظومه های دیگر نظیر منظومه خورشیدی ثابت كرد كه منظومه ما كه در برگیرنده یك خورشید و سیاره هایی است كه پیرامون آن می چرخند یك پدیده منحصر به فرد نیست. این واقعیت نشان داد كه وجود حالت فیزیكی ایده آل بین خورشید و كره زمین و پیدایش انسان روی كره زمین یك پدیده از پیش طراحی شده و دقیق برای موجودیت و رفاه انسان نیست».
این فیزیكدان در گفتوگو با گاردین گفته است: «اعتقاد به خداوند یا وجود جهان دیگری پس از مرگ تنها یك داستان زیبا برای مردمی است كه از مرگ می ترسند!» وی به بیماری خود، مرگ تدریجی اعصاب، اشاره كرده و میافزاید: «من همواره اشاره كرده ام كه مغز مثل یك كامپیوتر است و زمانی كه ناتوان شود از كار كردن باز خواهد ایستاد. هیچ ملكوت یا جهان پس از مرگی برای كامپیوترهای خراب وجود ندارد، اینها داستانهایی زیبا برای انسانهایی است كه از تاریكی می ترسند!»
اما بیان الحادی هاوكینگ از نظریه خویش درباره پیدایش جهان كه اعتقاد دارد خدا و جهان پس از مرگ وجود ندارد، در میان متكلمین مسیحی و مسلمان واكنشهایی را طی ماههای گذشته برانگیخته است. از جمله جان هالدن، فیلسوف مسیحی، رئیس مركز اخلاق و فلسفه دانشگاه سنت اندروز اسكاتلند در این باره گفته بود: «افرادی چون هاوكینگ كه معتقد به توان پاسخگویی علم به همه رویدادهای جهان هستند اشتباه میكنند چرا كه علم نمیتواند همه نظم موجود در جهان را تبیین كند». تاكید این فیلسوف مسیحی بر این است كه علم نمیتواند علل غایی نظم پیرامون ما را تبیین كند.
راجر اسكروتن، فیلسوف صاحب نام انگلیسی نیز به محدودیت علم اشاره كرده و گفت: « نه كانت و نه اینشتاین معتقد نبودند كه دانش فیزیك میتواند همه چیز را توضیح دهد. آنها نیز به محدودیتهای دانش بشری برای توضیح و تبیین همه مسائل واقف بودند».
وی محدودیت دانش و خرد بشری را دلیل اصلی آن میداند كه از نظر برخی پاسخی برای پرسش آغاز جهان وجود ندارد. این فیلسوف میافزاید: «برخی معتقدند كه این پرسش دارای جواب است ولی این جواب از رهگذر علوم حاصل نمیشود بلكه این ایمان است كه میتواند جواب این پرسش را بدهد». اسكروتن معتقد است كه هیچ نظریه علمی تا كنون معتقد نبوده كه جهان از هیچ به وجود آمده باشد. او با تعجب و شگفتی میگوید چه چیزی شبیه به این دیدگاه وجود دارد كه از هیچ به وجود آمده باشد.
انتشار كتاب هاوكینگ در زمان خود واكنشهایی در ایران نیز در پی داشت. دكتر سیدمصطفی محقق داماد، استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی و فقیه و متكلم ایرانی نیز هاوكینگ را به مناظره فراخواند. او با یادآوری تذكار ابن سینا خطاب به زكریای رازی كه نظریات ملحدانه وی را ناشی از غرق شدن در طبیعیات و غفلت از الهیات خوانده بود.
محقق داماد در آن زمان گفته بود: «موضوع وجود خدا و مبداء جهان یك مسأله صرفاً مادی و مرتبط با علوم تجربی محض نیست كه یك فیزیكدان به راحتی آن را انكار كند، بلكه امری كاملاً كلامی و فلسفی است و فیزیكدان بدون داشتن تخصص فلسفی و آگاهی از براهین مستحكم عقلی، بدون گفت و گو با حكیمان، جز اینكه اظهار عدم آگاهی و عجز كند، چارهای ندارد». محقق داماد جدایی و فاصله گرفتن علوم تجربی از الهیات را كه در تاریخ علم سابقه چندانی هم ندارد، باعث آفات عدیدهای دانسته بود.
اینك گفتوگوی جدید هاوكینگ نیز جنجال فراوانی برانگیخته است. برخی با اشاره به كفرآمیز بودن آن خبر از پاسخهایی میدهند كه در راه است. شاید در این میان چیزی كه بیش از همه حائز اهمیت باشد كه نقطه آغاز گفتوگوی یك فیزیكدان با یكی الهیدان در كجا خواهد بود و این دیالوگ بر مبنای كدام همدلی روششناختی یا معرفتشناختی شكل خواهد گرفت؟
مباحثه با استفان هاوكینگ
از جمله جان هالدن، فیلسوف مسیحی، رئیس مركز اخلاق و فلسفه دانشگاه سنت اندروز اسكاتلند در این باره گفته بود: «افرادی چون هاوكینگ كه معتقد به توان پاسخگویی علم به همه رویدادهای جهان هستند اشتباه میكنند چرا كه علم نمیتواند همه نظم موجود در جهان را تبیین كند». تاكید این فیلسوف مسیحی بر این است كه علم نمیتواند علل غایی نظم پیرامون ما را تبیین كند.
اینك گفتوگوی جدید هاوكینگ نیز جنجال فراوانی برانگیخته است. برخی با اشاره به كفرآمیز بودن آن خبر از پاسخهایی میدهند كه در راه است. شاید در این میان چیزی كه بیش از همه حائز اهمیت باشد كه نقطه آغاز گفتوگوی یك فیزیكدان با یكی الهیدان در كجا خواهد بود و این دیالوگ بر مبنای كدام همدلی روششناختی یا معرفتشناختی شكل خواهد گرفت؟
به گزارش فرارو؛ هاوكینگ با تكرار نظریه جدید خود باعث شده است تا بار دیگر جدل و گفتوگو در این باره بالا گیرد. استفان هاوكینگ، فیزیكدان سرشناس غربی در شهریورماه سال گذشته با انتشار كتاب جدید خود، نقش پروردگار در خلقت جهان را انكار كرد. وی در بخشهایی از كتاب خود گفته بود: «كشف منظومه های دیگر نظیر منظومه خورشیدی ثابت كرد كه منظومه ما كه در برگیرنده یك خورشید و سیاره هایی است كه پیرامون آن می چرخند یك پدیده منحصر به فرد نیست. این واقعیت نشان داد كه وجود حالت فیزیكی ایده آل بین خورشید و كره زمین و پیدایش انسان روی كره زمین یك پدیده از پیش طراحی شده و دقیق برای موجودیت و رفاه انسان نیست».
این فیزیكدان در گفتوگو با گاردین گفته است: «اعتقاد به خداوند یا وجود جهان دیگری پس از مرگ تنها یك داستان زیبا برای مردمی است كه از مرگ می ترسند!» وی به بیماری خود، مرگ تدریجی اعصاب، اشاره كرده و میافزاید: «من همواره اشاره كرده ام كه مغز مثل یك كامپیوتر است و زمانی كه ناتوان شود از كار كردن باز خواهد ایستاد. هیچ ملكوت یا جهان پس از مرگی برای كامپیوترهای خراب وجود ندارد، اینها داستانهایی زیبا برای انسانهایی است كه از تاریكی می ترسند!»
اما بیان الحادی هاوكینگ از نظریه خویش درباره پیدایش جهان كه اعتقاد دارد خدا و جهان پس از مرگ وجود ندارد، در میان متكلمین مسیحی و مسلمان واكنشهایی را طی ماههای گذشته برانگیخته است. از جمله جان هالدن، فیلسوف مسیحی، رئیس مركز اخلاق و فلسفه دانشگاه سنت اندروز اسكاتلند در این باره گفته بود: «افرادی چون هاوكینگ كه معتقد به توان پاسخگویی علم به همه رویدادهای جهان هستند اشتباه میكنند چرا كه علم نمیتواند همه نظم موجود در جهان را تبیین كند». تاكید این فیلسوف مسیحی بر این است كه علم نمیتواند علل غایی نظم پیرامون ما را تبیین كند.
راجر اسكروتن، فیلسوف صاحب نام انگلیسی نیز به محدودیت علم اشاره كرده و گفت: « نه كانت و نه اینشتاین معتقد نبودند كه دانش فیزیك میتواند همه چیز را توضیح دهد. آنها نیز به محدودیتهای دانش بشری برای توضیح و تبیین همه مسائل واقف بودند».
وی محدودیت دانش و خرد بشری را دلیل اصلی آن میداند كه از نظر برخی پاسخی برای پرسش آغاز جهان وجود ندارد. این فیلسوف میافزاید: «برخی معتقدند كه این پرسش دارای جواب است ولی این جواب از رهگذر علوم حاصل نمیشود بلكه این ایمان است كه میتواند جواب این پرسش را بدهد». اسكروتن معتقد است كه هیچ نظریه علمی تا كنون معتقد نبوده كه جهان از هیچ به وجود آمده باشد. او با تعجب و شگفتی میگوید چه چیزی شبیه به این دیدگاه وجود دارد كه از هیچ به وجود آمده باشد.
انتشار كتاب هاوكینگ در زمان خود واكنشهایی در ایران نیز در پی داشت. دكتر سیدمصطفی محقق داماد، استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی و فقیه و متكلم ایرانی نیز هاوكینگ را به مناظره فراخواند. او با یادآوری تذكار ابن سینا خطاب به زكریای رازی كه نظریات ملحدانه وی را ناشی از غرق شدن در طبیعیات و غفلت از الهیات خوانده بود.
محقق داماد در آن زمان گفته بود: «موضوع وجود خدا و مبداء جهان یك مسأله صرفاً مادی و مرتبط با علوم تجربی محض نیست كه یك فیزیكدان به راحتی آن را انكار كند، بلكه امری كاملاً كلامی و فلسفی است و فیزیكدان بدون داشتن تخصص فلسفی و آگاهی از براهین مستحكم عقلی، بدون گفت و گو با حكیمان، جز اینكه اظهار عدم آگاهی و عجز كند، چارهای ندارد». محقق داماد جدایی و فاصله گرفتن علوم تجربی از الهیات را كه در تاریخ علم سابقه چندانی هم ندارد، باعث آفات عدیدهای دانسته بود.
اینك گفتوگوی جدید هاوكینگ نیز جنجال فراوانی برانگیخته است. برخی با اشاره به كفرآمیز بودن آن خبر از پاسخهایی میدهند كه در راه است. شاید در این میان چیزی كه بیش از همه حائز اهمیت باشد كه نقطه آغاز گفتوگوی یك فیزیكدان با یكی الهیدان در كجا خواهد بود و این دیالوگ بر مبنای كدام همدلی روششناختی یا معرفتشناختی شكل خواهد گرفت؟