امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
كعبه دل
#1
پاى كوبان ز پى نغمه تار آمده‏ام‏

دست افشان بسر كوى نگار آمده‏ام‏


بهر آن نيم نگه با دل زار آمده‏ام‏

حاصل عمر اگر نيم نگاهى باشد



جان فزايد كه در اين فصل بهار آمده‏ام‏

باده از دست لطيف تو در اين فصل بهار



به هواى رخ آن لاله عذار آمده‏ام‏

در ميخانه گشائيد كه از مسلخ عشق‏



باز رستم، ز پى ديدن يار آمده‏ام‏

جامه زهد دريدم رهم از دام بلا



به صفا پشت و سوى شهر نگار آمده‏ام‏

به تماشاى صفاى رخت اى كعبه دل‏

"امام خميني(ره)"
پاسخ
تشکر شده توسط:
#2
ای سید سبز پوش من یا مولا
ای مرد علم به دوش من یا مولا

برگرد هنوز بیقرارت هستند
یک عده عجیب در انتظارت هستند

برگرد که بر بهارمان میخندند
یک عده به انتظارمان میخندند

دستان سیاهی که به خون الودست
گویند که انتظارتان بیهودست

امواج دلت آبی دریای غریب...
غربتکده ات کجاست مولای غریب؟؟؟
پاسخ
تشکر شده توسط:


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان