امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سنت هلاکت
#1
يكي از سنّت‌هاي حاكم بر حيات اجتماعي انسان‌ها، سنّت هلاکت اقوام کافر، مستکبر و کُفرانگر نعمت‌ها است؛ بدين معني که اگر بر جامعه‌اي ظلم و ستم و بي عدالتي حاکم باشد، آن جامعه قطعاً دچار سقوط و هلاکت خواهد شد. قرآن کريم مي‌فرمايد: آن اجتماعات را به خاطر ستمي که کردند، هلاک نموديم و براي نابودي آنها موعد و مهلت قرار داديم.»

يكي از سنّت‌هاي حاكم بر حيات اجتماعي انسان‌ها، سنّت هلاکت اقوام کافر، مستکبر و کُفرانگر نعمت‌ها است؛ بدين معني که اگر بر جامعه‌اي ظلم و ستم و بي عدالتي حاکم باشد، آن جامعه قطعاً دچار سقوط و هلاکت خواهد شد. قرآن کريم مي‌فرمايد: «وَتِلْكَ الْقُرَى أَهْلَكْنَاهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَعَلْنَا لِمَهْلِكِهِم مَّوْعِدًا؛1 آن اجتماعات را به خاطر ستمي که کردند، هلاک نموديم و براي نابودي آنها موعد و مهلت قرار داديم.» مشابه همين مضمون در آية‌ 11 سورة انبيا و آية ۱6 سورة اسراء نيز آمده است، که طبق آن، در هر جامعه‌اي که طبقة رفاه‌طلب، رشد کنند و افراد جامعه دچار فسق، فجور، شهوتراني و بي بندوباري شوند، آن جامعه به سقوط کشانده خواهد شد. هرگاه اراده کنيم جامعه‌اي را به هلاکت برسانيم، به طبقة مترف آن امر مي‌کنيم فسق و فجور را پيشه کنند. چه بسيار مردمي که در قرون بعد از نوح(ع) زندگي مي‌کردند (و طبق همين سنّت) هلاک و نابود شدند و همين مقدار کافي است، که خدا از گناهان بندگانش آگاه و نسبت به آن بينا است.

بر اين اساس، آية بالا، هشداري است به همة مردم با ايمان که مراقب باشند و حکومت خود را به دست مترفين و ثروتمندان مستِ شهوت ندهند و از آنها دنباله‌روي نکنند که جامعة آنها را سرانجام به هلاکت و نابودي مي‌کشانند.

نافرماني خدا و ناديده گرفتن امر او، يکي ديگر از عوامل هلاکت جوامع است. خداوند براي قوم ثمود، صالح(ع) را فرستاد، که برايشان بيّنه و دليل روشني از طرف پروردگار آورده بود و آن دليل، ناقه بود. صالح(ع) گفته بود، مزاحم اين ناقه نشويد و بگذاريد در سرزمين خدا به چرا بپردازد و به او آزار نرسانيد. ولي آنها تصميم به نابود کردن ناقه گرفتند و آن را پي کردند و کشتند و از فرمان خدا سر برتافتند، و به اين امر هم قانع نشدند؛ بلکه سراغ صالح رفتند و صريحاً به او گفتند: «فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ وَعَتَوْاْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُواْ يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ؛2 پس آن مادّه‏شتر را پى كردند و از فرمان پروردگار خود سرپيچيدند و گفتند: اى صالح اگر از پيامبرانى آنچه را به ما وعده مى‏دهى، براى ما بياور.» هنگامي که آنها ستيزه‌جويي و طغيانگري را به آخر رساندند و آخرين بارقة ايمان را در وجود خود خاموش ساختند، مجازات الهي به سراغ آنان آمد، و همه را نابود ساخت.

ناديده گرفتن نعمت‌هاي الهي و شکرگزاري نکردن از آنها، يکي ديگر از عوامل هلاکت جوامع و قبايل است که نمونة بارز آن را در قرآن در قوم سبأ مي‌توان مشاهده کرد.

«فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ؛3 تا گفتند پروردگارا ميان [منزل‌هاى] سفرهايمان فاصله انداز و بر خويشتن ستم كردند، پس آنها را [براى آيندگان موضوع] حكايت‌ها گردانيديم و سخت تارومارشان كرديم. قطعاً در اين [ماجرا] براى هر شكيباى سپاسگزارى عبرت‌هاست.»

يکي ديگر از عوامل هلاکت قبيله‌ها و گروه‌هاي اجتماعي، انکار آيات الهي است. خداوند متعال در آية‌ 52 سورة انفال مي‌فرمايد: «كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَفَرُواْ بِآيَاتِ اللهِ فَأَخَذَهُمُ اللهُ بِذُنُوبِهِمْ إِنَّ اللهَ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقَابِ؛ [رفتارشان] مانند رفتار خاندان فرعون و كسانى است كه پيش از آنان بودند، به آيات خدا كفر ورزيدند، پس خدا به [سزاى] گناهانشان گرفتارشان كرد. آرى خداي نيرومند سخت‏كيفر است.» بنابراين تنها قريش، مشركان و بت پرستان مکّه نبودند که با انکار آيات الهي و لجاجت در برابر حق، گرفتار کيفر گناهانشان شدند. اين يک قانون جاوداني است که همه را در بر مي‌گيرد، همچنان که هلاکت قوم نوح به جهت اعراض و سرپيچي از آيات الهي دانسته شده است. در ابتدا خدا نعمت‌هاي مادّي و معنوي خويش را شامل حال اقوام مي‌کند؛ چنانچه نعمت‌هاي الهي را وسيله‌اي براي تکامل خويش ساخته و از آن در مسير حق، مدد گرفته و شکر آن را که همان استفادة صحيح است، به جا آورند، نعمتش را پايدار، بلکه افزون مي‌سازد، امّا هنگامي که اين مواهب وسيله‌اي براي طغيان، سرکشي، ظلم، بيدادگري، تبعيض، ناسپاسي، غرور و آلودگي گردد، در اين هنگام خداوند نعمت‌ها را مي‌گيرد يا آن را تبديل به بلا و مصيبت مي‌کند. بنابراين، دگرگوني‌ها همواره از ناحية ماست؛ وگرنه مواهب الهي، زوال ناپذير است. هلاکت و عذاب، زماني جامعه را در بر مي‌گيرد که مفاسد عقيدتي و عمل (کفر، ظلم، کفران نعمت يا اعراض از آيات الهي) به صورت صفات جامعه درآيد و از مشخّصات قوم و قريه گردد. عذاب پس از ارسال رسل الهي و دعوت جامعه به سوي حق و ارائة دلايل روشن، صورت مي‌گيرد.

ماهنامه موعود شماره 118

پي‌نوشت‌ها:
1. سورة کهف (18)، آية ۵۹.
2. سورة اعراف (7)، آية ۷۷.
3. سورة سبأ (34)، آية ۱۹.
پاسخ
تشکر شده توسط:


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان