امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مراتب توحید
#1
توحيد مراتبي دارد :
توحيد ذات

هر موجودي مركب است، به جز ذات قدوس خداوند متعال كه واحدي است كه احديت عين ذات اوست و هر چيز جز او قابل قسمت است در وجود، مانند انقسام جسم به ماده و صورت؛ و در وهم ؛ مانند انقسام زمان به آنان؛ و در عقل ؛ مانند انقسام به انسانيت و وجود و انقسام هر موجود متناهي به محدود و حد.
در هنگامه ي جنگ جمل شخصي گفت : يا اميرالمومنين ، آيا مي گويي : همانا خدا يكي است ؟
مردم بر او حمله كردند كه در چنين موقعيتي كه براي اميرالمومنين پيش آمده ، چه جاي اين سؤال است ؟
حضرت فرمود : او را وابگذاريد ، آنچه او از ما مي خواهد، ما هم از اين قوم همان را مي خواهيم ؛ مراد ما توحيد خداست. سپس فرمود : همانا اين گفتار كه خدا واحد است بر چهار قسم است كه در دو وجه آن بر خدا روا نيست، و دو وجه در او ثابت است.
اما آن دو كه بر او جايز نيست :
1. واحدي است كه در اعداد است ؛ وحدانيت او وحدانيت عددي نيست، زيرا هر واحدي كه ثاني دارد، بر واحدي كه ثاني ندارد گفته نمي شود (سوره مائده ، آيه 73) «هر آينه البته كافر شدند كساني كه گفتند : خدا سومين سه تا است.»
2. واحدي است كه از آن ، نوعي از جنس اراده مي شود ؛ چنان كه گفته مي شود : «او واحدي از مردمان است» ؛ اطلاق واحد به اين معني كه فردي از صنف و نوع است بر خداوند روا نيست ، چون در اين اطلاق تشبيه است و خداوند شبيه ندارد.
و اما دو وجهي كه بر خدا جايز است :
1) او واحدي است كه چيزي شبيه او نيست.
2) خداوند عزوجل احدي است كه در وجود و عقل و وهم قسمت پذير نيست. (بحارالانوار جلد 3، صفحه 206)
توحيد ذات و صفات

يعني صفات ذاتيه خداوند متعال مانند حيات و علم و قدرت ، عين ذات خداست، وگرنه ، تعدد ذات و صفت مستلزم تركيب و تجزيه است و تركيب از اجزاء مستلزم احتياج به اجزا و تركيب كننده ي آن اجزاء است و هم چنين لازمه ي زياده ي صفات بر ذات، آن است كه در مرتبه ي ذات ، فاقد صفات كمال باشد، لكن در او جهت امكان وجود آن صفات باشد، بلكه گذشته از امكان صفات، امكان ذات لازم مي آيد ؛ چون فاقد صفات كمال و حامل امكان صفت ، محتاج است به غني بالذات.
اميرالمومنين (عه) فرمود : (بحالانوار ، جلد 54، صفحه 43) «اول عبادت خدا معرفت اوست و اصل معرفت خداوند توحيد اوست ، و نظام توحيد خدا نفي صفات از اوست ؛ زيرا به شهادت عقل ها، هر صفت و موصوفي مخلوق است ؛ و هر مخلوقي شهادت مي دهد كه براي او خالقي است كه صفت و موصوف نيست.»
توحيد در الوهيت :

(سوره بقره، آيه 163) «خداي شما خداي يكتا است ، نيست خدايي جز او ، بخشنده و مهربان»
توحيد در ربوبيت :

(سوره انعام، آيه 164) «بگو آيا غير از الله پروردگاري بجويم و حال آن كه او پروردگار همه چيز است.»
(سوره يوسف، آيه 39) «آيا پروردگارانِ پراكنده بهتر است يا خداوند يگانه قهار ؟»
توحيد در خلق :

(سوره رعد آيه 16) «بگو الله است آفريننده ي همه چيز و او يكتاي قهاراست.»
(سوره نحل آيه 20) «آنان را به جز خدا مي خوانند ، چيزي نمي آفرينند و خود آن ها آفريده مي شوند.»
توحيد در عبادت :

كه بندگي منحصر به او باشد.
(سوره مائده، آيه 76) «بگو آيا عبادت مي كنيد از غير خدا آنچه را كه مالك نيست براي شما ضرر و نفعي را !»
توحيد در امر و حكم :

(سوره اعراف، آيه 54) «همانا براي اوست خلق و امر ، بلند مرتبه است خداوند كه پرورش دهنده ي عالميان است.»
(سوره يوسف آيه 40) «نيست حكم مگر براي خدا»
توحيد در خوف و خشيت :

(سوره آل عمران آيه 175) «پس نترسيد از ايشان و بترسيد از من اگر مؤمن هستيد.»
(سوره مائده آيه 44) «پس نترسيد از مردم و بترسيد از من»
توحيد در ملك :

(سوره اسرا آيه 111) «بگو حمد براي خدايي است كه نگرفته است فرزندي و نه مي باشد براي او شريكي در ملك»
توحيد در ملك نفع و ضرر :

(سوره اعراف آيه 188) «بگو : مالك نيستم براي نفس خود هيچ نفع و ضرري مگر آنچه را كه خدا بخواهد.»
(سوره فتح آيه 11) «بـگـو پس كـيست كه مالك باشد براي شما از خدا چيزي را، اگر خدا براي شما ضرري را اراده كند، يا براي شما نفعي را اراده نمايد.»
توحيد در رزق :

(سوره سبأ، آيه 24) «بگو : كيست كه از آسمان ها و زمين به شما روزي مي دهد ، بگو : الله است.»
(سوره ملك ، آيه 21) «آيا كيست كه روزي دهد شما را اگر بازگيرد خدا رزق خود را»
توحيد در توكل :

(سوره احزاب ، آيه 3) «توكل كن بر خدا و بس است خداوند كه وكيل باشد.»
(سوره تغابن ، آيه 13) «نيست خدايي مگر او ، پس بايد مؤمنان بر خداوند توكل كنند.»
توحيد در عمل :

(سوره ليل، آيه 20- 19) «حال آن كه براي احدي در نزد او نعمتي نبود كه جزا داده شود، مگر در طلب رضاي وجه پروردگار اعلاي خود.»
توحيد در توجه :

(سوره انعام آيه 79) «همانا برگرداندم روي خود را به آن كس كه آفريد آسمان ها و زمين را.»

و اين مقام كساني است كه به هلاك ذاتي و فناي كائنات پي برده اند و يافته اند كه : (سوره قصص آيه 88) «هر چيزي هلاك و نابود است مگر وجه او» ؛ (سوره رحمن آيه 26 و 27) «هر كه بر روي زمين است فاني شود و باقي مي ماند وجه پوردگار تو كه صاحب جلال و اكرام است.»
و توحيد در توجه فطري به خداوند متعال را : (سوره طه آيه 111) «روي ها خوار و ذليل باشد براي خداي زنده ي پاينده» به توحيدِ در توجهِ ارادي متجلي كرده است. (سوره زخرف، آيه 84) «اوست آن كه در آسمان خداست و در زمين خداست و اوست حكيم دانا»
(سوره بقره آيه 21 و 22) «اي مردم پرستش كنيد پروردگار خويش را آن كه بيافريد شما و پيشنيان از شما را ، شايد كه شما پرهيزكاري كنيد ؛ آن خدايي كه براي شما زمين را بساط گسترده كرد و آسمان را سقف برافراشته نمود و نازل كرد از آسمان آبي را ، پس بيرون آورد به آن آب از ميوه ها رزقي براي شما ، پس براي خدا همتايان قرار ندهيد و حال آن كه مي دانيد.»
پاسخ
تشکر شده توسط:


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان