امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سیاست دولت روحانی و دولت اوباما مثل هم است
#1
وقتی آقای روحانی و تیم مذاکره کنندگان اش از طرف مردم ایران با آمریکائیان در اتاق های بسته به صورت محرمانه گفتگو کردند و محرمانه بده بستان انجام دادند، و برای پیشرفت ایران حد و اندازه تعیین کردند، یعنی خود به خود اراده مردم ایران بر سرنوشت شان را کنار گذاشتند و مردم را نامحرم قلمداد کردند، وقتی با دشمنان قسم خورده مردم ایران، تعداد سانتریفوژها و زمان پیشرفت ایران را جلو و عقب کردند، یعنی خود به خود استقلال و پیشرفت و عزت مردم ایران را به اراده و خواست آنها پیوند زدند، تا جائی که آنها توانستند پیچ و مهره های انرژی هسته ای ایران را شل کنند، وقتی هنوز هم آنها ایران را تحریم و تهدید می کنند و تعهدات خود را انجام نمی دهند، یعنی مثل توپ فوتبال، دولت یازدهم را بین بانک های اروپا و آمریکا پاس کاری می کنند، وقتی که آنها فقط در سخن گفتن، به تیم مذاکره کننده دولت روحانی غلبه کردند، یعنی خود به خود هوش، درایت و عزت نفس مردم ایران را بازیچه امیال و منافع آنها قرار دادند.
آقای ظریف نمی تواند ناشایستگی های خودش و دولت یازدهم را با دیگران تقسیم کند، و پای مقام معظم رهبری را با گستاخی وسط بکشد، اینک چون همه مردم فهمیده اند که این دولتیان در برجام چه گندی زده اند و هیچ اهرمی هم در برجام در دست ندارند، آقای ظریف بلوف می زند و به دروغ ادعا می کند: چون آمریکائیان در برجام کارشکنی کردند، این خود آمریکائیان هستند که ضرر می کنند، چون مقام رهبری تمام رهنمودهای لازم را در زمان مذاکره انجام دادند، ظاهرا آقای ظریف و دوستان کدخدا زده اش می خواهند این طور القا کنند که مقام رهبری هم به نوعی در مذاکرات و تصمیم گیری های برجام شرکت داشته اند، در حالی که مقام معظم رهبری خط قرمزها را بیان کرده بودند و فرمودند مرحله به مرحله جلو بروید، فرمودند آنها هیچ دلیل قانع کننده ای برای ساخت سلاح هسته ای توسط ایران ندارند ، ادعای آنها در دنیا بی اعتبار است، فرمودند شما محکم جلو بروید و عقب نشینی نکنید، ولی همین آقای ظریف بعد از برجام پیش مقام رهبری می رود و علنا اعتراف می کند ما نتوانستیم فرمایشات شما را در این خط قرمزها رعایت کنیم، و از بعضی خط قرمزها عبور کردیم، حالا آقای ظریف می خواهد ناشایستگی و خودرایی خود و دولت روحانی و تیم مذاکره کننده در برجام را به گردن مقام معظم رهبری که مخالف این مذاکرات بودند بیندازد.
عجله حریصانه این دولت برای به فرجام رساندن برجام به رغم هشدارهای رهبری چنان دامن گیر این کدخدا پرستان شده بود که برگ های برنده ایران را یکی پس از دیگری در برابر وعده های سست بنیادِ اوباما و کری از دست دادند، در حالی که مقام معظم رهبری همان اول فرمودند من خوشبین نیستم، و مخالفت خودشان را بیان کردند، و اگر برجام به سرانجامی می رسید، همین ها که تا الان ناشایستگی هایشان را در پشت اشتباهات ادعایی دیگران پنهان می کنند، برای مقام معظم رهبری خواب ها دیده بودند، می خواستند با برجام هسته ای، برجام های موشکی منطقه ای حقوق بشری و هزاران برجام دیگر را ریل گذاری کنند، و گشایش کارها را در رابطه و مذاکره با آمریکا تعریف کنند، تا سخن مقام رهبری را که فرمودند من به مذاکرات با آمریکائی ها خوشبین نیستم را زمین بزنند.
آقای ظریف که به قول خودش اصلا کلمه دشمن را در سخنانش به کار نمی برد، رفته با دشمنان قسم خورده مردم ایران نشسته، قدم زده خنده تحویل داده، و رد پای مکر آمریکائیان را به ایران آورده، اینک بلوف می زند که در برجام دست ما خالی نیست چون رهبری به ما رهنموهای لازم در زمان مذاکرات را کرده اند، آقای ظریف شما کوچکتر از آنید که بخواهید پای رهبری را به این خیانت خود باز کنید، آقای ظریف برجام شما این ترکمانچای دوم مسببش جهل، غرور، خودرایی شما و مشورت نکردن با دلسوزان نظام بود، که توسط شما کدخدا پرستان با سواد آمریکائی به مردم ایران تحمیل شد.
دولتی ناتوان که هر کاری توانسته کرده و خیلی از بخش‌های مختلف از سیاست خارجی را نادیده گرفته و اینک به خاطر خیانتی که به این مردم کرده است، می خواهد با بلوف زدن و تقطیع سخنان رهبری به نفع خودش، بر خیانت خود روپوش بگذارد، امان از روزی که دوست دشمن شود، خصوصا اگر این دوست، مصلحتی و شخصی بدون ارزش باشد.
سیاست دولت آقای روحانی و هم فکرانش با سیاست آمریکائیان کافر و خائن در یک مورد دقیقا مثل هم است، هر دوتای اینها دقیقا اقدامات و کارهایی را انجام می دهند که با قدرت رسانه ای خودشان ادعای انجام ندادنش را دارند، و دقیقا کارهائی را که انجام نمی دهند را ادعای انجام دادن آنها را دارند.
مردم ایران امروز مشکلات شان را در چهره دولتی ناتوان و بی عرضه ای می ‌بینند، که به خاطر فیش های نجومی بیت المال خور، فاقد صلاحیت اخلاقی و دارای فساد اخلاقی هستند، دولتی که مدام ناله می‌ کند که من مجبور هستم هر ماه یارانه بپردازم، ولی در همین فیش های حقوقی، آقای روحانی به جای برخورد مغلطه گوئی می کند، شعار می دهد و هیچ برخورد واقعی انجام نمی دهد، از قوه قضائیه گله می کند که چرا به دزدی های قبلی تحریم ها رسیدگی نمی کند، می خواهد توپ فیش های نجومی مال مردم خور یاران و نزدیکانش را به زمین قوه قضائیه بیندازد، اینکه قبلا اختلاسی در تحریم ها شده، اینکه دولت قبلی حقوق زیاد پرداخت می ‌کرده یا دولت فعلی، اینها همه در درجه بعدی اهمیت موضوع اصلی قراردارد، فعلا این دولت اگر به راستی ادعای برخورد با فیش های حقوقی را دارد که محال است داشته باشد، چرا کاری عملی انجام نمی دهد؟ مسئولان تجمل طلب و بسیار ثروتمند دولت فعلی می دانند که اگر مدتی از این قضیه بگذرد، خود به خود حساسیت مردمی کم می شود، و فیش های نجومی موضوعی عادی می شود، این دولت بدین طریق می خواهد جو عمومی را آرام کند، و بعد هم که مدتی گذشت ادعای مبارزه با فیش های نجومی را هوار بزنند، همچون ادعای تدبیر که گوش فلک را کر کرده بود.
آقای روحانی همراه با احزاب و جریانات سیاسی داخل و خارج کشور همیشه مردم را به سمت گفتار درمانی سوق می دهد، در انتخابات92 دلسوزان انقلاب و منتقدان خود را تندرو‌ها و افراطیونی خواند، که اگر سر کار بیایند مساوی می شود با تحریم های بیشتر، این دولتیان ضد انقلاب، ادامه راه انقلاب را مساوی با فقر و رنج و محرومیت بیشتر مردم ایران تعریف کردند، ولی خداوند نیرنگ اینان را توسط خودِ کدخدا آمریکا فاش ساخت، چون دیگر مذاکره و رابطه به کدخدا آمریکا، نه فریب می دهد و نه اینان دیگر فریبنده هستند، هر چند از همان اول هم آقای روحانی شخصیت کاریزماتیک مهمی نداشت.
مهم ترین دستاورد دولت یازدهم که در سیاست خارجی تاریخ انقلاب ماندگار شد، مذاکرات دولت یازدهم با آمریکائیان بود، که از همان اول با خروج از عقلانیت همراه بود، چرا که آقای رئیس جمهور به تازگی در برنامه تلویزیونی به آمریکائیان پیام داد که این آمریکائیان بودند که در برجام ضرر کردند، چون با انجام دادن تعهداتشان می توانستند در موارد دیگر هم وارد مذاکرات با ایران شوند، این در حالی است که آمریکائیان قدرت ادامه مذاکرات برای اعتماد سازی با ایران را ندارند، چون اعتماد برای آنها معنا ندارد، آنها نه تمایلش را دارند و نه قدرتش را که بخواهند اعتماد سازی کنند، یا به تعهدات خود عمل کنند، هدف واقعی آنها بودن همه تحریم هاست، و ادامه دادن مذاکراتی که روز به روز مسئولان و مردم ایران را دلشکسته تر و دلسردتر کند، هدف اصلی مذاکرات برای آنها نشان دادن پشیمانی ایرانیان از دشمنی با آمریکا در منطقه و جهان است، و به راستی کسانی که خفتِ در قدرت ماندن، در سایه اجنبی های یانکی را، بر شرافت مردانهِ انقلابی بودن ترجیح می دهند، هنوز هم امیدوارند مذاکره کنند، داشته های مردم یک کشور انقلابی را بدهند، وعده بگیرند و ادعای تدبیر کنند.
اکثریت مسئولان دولت آقای روحانی در دولت یازدهم، یا به خاطر داشتن ثروت های صدها میلیاردی و پرورش یافتن در دامان کدخداها، و خوی زندگی اشرافی گری و تجمل گرایی و نوشتن کتاب ایران و جهانی شدن، پر واضح است که تدبیر، هویت و ارزش واقعی این افراد به اینجا نمی رسد که بفهمند، انقلاب اسلامی و مردم ایران در کجای تاریخ ایستاده اند؟ اینکه بفهمند نظام ایران اسلامی با مبارزه به وجود آمده، و منافعش با منافع مستضعفان جهان گره خورده است، و بدون منافع مظلومان جهان منافع ایران تامین نمی شود، و بدون این مبارزه و کمک به مظلومان و مستضعفان جهان این نظام تا به این جا نمی رسید، در واقع حفظ ، اقتدار و پایداری نظام با مبارزه به وجود آمده ، مبارزهٔ امام خمینی (رحمت اله علیه) در همه عمر پُر برکت شان با طاغوت های زمان، مبارزهٔ مسئولان در میدانهای مختلف نبرد سخت و نرم که به شدت ادامه دارد، مبارزه جانانه و هوشیارانه مقام عظمای ولایت امام خامنه ای (حفظ اله) که باعث بقای این نظام شده است.
نتیجه این شده که امروزه همه ملتها در جهان اسلام، از غرب دنياى اسلام تا شرق دنياى اسلام، و در همه جا به جمهوری اسلامی ایران با چشم اعجاب و تحسين و با حالتی غبطه به مردم ايران و حركت آنها در مبارزه با جهان خوارن نگاه مي كنند، مردمی که تنها ملتی در جهان هستند که لیاقت شکست تاریخی آمریکا را دارند، و این مقاومت بود که کلید گنج های واقعی برای رسیدن اسلام ناب محمدی (صلوات اله علیه) به تمدن اصیل اسلامی بوده است، نه تدبیر و نه اعتدالِ چند نفر کدخدا زده با سواد امریکائی زده، که حتی هویت ایرانی ملی خود را گم کرده اند، چه برسد به هویت اسلامی ایرانی خود را.
برجام به یک تناقض رسیده و یک تضاد آشکار را در درون خود دارد، اینکه دولتی روی کار بیاید و با دادن امتیازات و دادن داشته های راهبردی و تضعیف کشور، بخواهد قرض های بلوکه شده کشور را بعد از سی و پنج سال بگیرد، و با خیال راحت خرج کند، این نه تدبیر است نه هنر، چرا که فقط دولتی می تواند ادعای تدبیر کند که از نداشته های کشور خود برای مردم کشورش خرج کند، نه اینکه گدای میراث خور دولت های قبلی باشد، و ادعای تدبیر کند.
علت شکست برجام پای لنگ ارادت بود، این دولتیان اگر به نگرانی مقام رهبری توجه می کردند، اگر حرف دلسوزان انقلاب را گوش می کردند و در مذاکرات مرحله به مرحله جلو می رفتند، اگر درست تهدید می کردند لازم نبود عمل کنند، حتی اگر ده سال مذاکرات برجام طول می کشید، ولی در تاریخ انقلاب، نتیجه برجام به نفع دولت روحانی تمام می شد، ولی اینک آنها در برجام، محدود کردن انرژی هسته ای ایران را جایگزین تعطیلی آن کرده اند، و این دولت مدام با بی محلی و تحقیر آنها روبرو می شود، و نسل های بعد ایران، ده ها سال بعد یقینا در این مورد قضاوت درست تری در مورد هسته هایی بی مغز خواهند کرد.
چرا که آن نسل ها این سخن از امام خمینی (رحمة الله علیه) را یاد می گیرند که: تمام کارهای خود را با نیت خدایی انجام دهید، چرا که هرکاری که برای خدا بکنیم شکست نخواهیم خورد، چون دشمن ما دشمن خدا می شود، اگر مکر کند به خدا مکر کرده و طرف حساب او خداست: (امام خمینی (ره)
پاسخ
تشکر شده توسط:


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان