02-19-2011, 08:20 AM
آوردهاند در دوران خلافتِ عمر، زنى مراجعه کرد و از بُردهاى بیتالمال خواست که نزد وى بود. همزمان، یکى از دختران عمر نیز وارد شد و از بُردهاى بیتالمال خواست. عمر به درخواست آن زن جواب مثبت داد؛ ولى خواسته دختر خویش را رد کرد. اطرافیان عمر تعجّب و اعتراض کردند که دختر تو نیز در این بیت المال داراى سهم است. چرا او را مأیوس کردى؟ عمر به اعتراض آنها چنین پاسخ داد: «إنَّ أبا هذِهِ ثَبَتَ یَوْمَ اُُحُد وأبا هذِهِ فَرَّ یَومَ اُحُد وَلَمْ یَثْبُتْ؛[1] [آن زن بر دختر من ترجیح و امتیاز دارد؛] زیرا پدر او در جنگ اُحد فرار نکرد و استقامت ورزید؛ ولى پدر دختر من فرار کرد و پایدار نماند.»
پي نوشت:
[1]. شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج15، ص32.
پي نوشت:
[1]. شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج15، ص32.