Tag Archives: يا قناعت يا خاک گور

یا قناعت یا خاک گور

شنيدم بازرگانى صد و پنجاه شتر بار داشت و چهل غلام خدمتکار (که شهر به شهر براب تجارت حرکت مى کرد)يک شب در جزيره کيش (واقع در خليج فارس )مرا به حجره خود دعوت کرد، به حجره اش رفتم ، از آغاز شب تا صبح ، آرامش نداشت ، مکرر پريشان گويى مى کرد

Read More »