هرگز از سختى و رنجهاى زمان ننالیده بودم ، و در برابر گردش دوران ، چهره در هم نکشیده بودم ، جز آن هنگام که کفشهایم پاره شد، و توان مالى نداشتم که براى خود کفشى تهیه کنم . با همین وضع با کمال دلتنگى به مسجد جامع کوفه رفتم …
Read More »مهر ۱۰, ۱۳۹۰ حكايت هاي گلستان سعدي: در فضيلت قناعت دیدگاهها برای نگاه به زیردست و شکرانه خدا بسته هستند 2
هرگز از سختى و رنجهاى زمان ننالیده بودم ، و در برابر گردش دوران ، چهره در هم نکشیده بودم ، جز آن هنگام که کفشهایم پاره شد، و توان مالى نداشتم که براى خود کفشى تهیه کنم . با همین وضع با کمال دلتنگى به مسجد جامع کوفه رفتم …
Read More »