ای داغدار ماتم جانسوز یاران**
ای سوگوار نیزه های سربداران

در کوچه ها نسیم بهشت محرم است
این شهر بی مجالس روضه جهنم است

متن کارت دعوت شماره ۱:
ای غدیر!
تو دیگر یک برکه‌ی خاموش نیستی،
تو مادر اقیانوس‌هایی.
تک درخت کناره‌ی آبگیر!
سایه‌ات را بگستران!
ما آمده‌ایم بیعت کنیم.
که امروز هم دیر نیست …
اکنون به شکرانه‌ی پیوند غدیر با قلب‌هایمان،
در جشن ولایت علی علیه السلام به شادی می نشینیم.
مکان:
زمان:

بسم الله الرحمن الرحیم

تا مهر علی است نقش در سینه ی ما

زنگار پذیر نیست آیینه ما

تا بود چنین بود و چنین خواهد بود

این است نشان عشق دیرینه ی ما

به نام آنکه شعله ی عشق علی را در فانوس سینه ی پرمهر همه شیعیان جهان روشن نمود.

به نام بهار آفرين روزگاران
و با ياد زيباترين بهار ايّام روزگارمان
اجازت از صاحب خانه آي... پرستوهاي زيباي باغ زندگي... چلچله‏هاي خوش خرام آسمان ولايت، كودكانم! در اعماق آبي آسمان آرزو كه پر مي‏زنيد... اندكي آن سوي‏تر را بنگريد...

هنوز کوچه‏های مدینه از خاطره گام‏های آهسته تو سرشار است.

هنوز سایه‏های آرام شب، از وزش نسیم حضور تو بیدارند.

هنوز خانه‏های بی‏نور و تهی از عطر مهر مادر و پدر، به لحن دلگشای تو مشتاق مانده است. کسی چه می‏دانست که آن شعر شبانه نان و طعام، از قلب غزل سرای نوازش توست که می‏تراود؟!