Tag Archives: شعر طنز

شعر طنز/ در شهر گرانی شده؟ اصلا به جهنم!

ما جمله دل آرام، شدیدا همه شادیم/ بشنید کسی مطلب موهن؟ به جهنم! شعر طنز/ در شهر گرانی شده؟ اصلا به جهنم! به گزارش جهان، یکی از کاربران سایت، شعر طنز زیر را برای ما ارسال کرده است: گر منتقدی باش ولیکن به جهنم! اشک تو چکیدست به دامن؟ به …

Read More »

شعر/منتقد چون بی‌سواد افتد تحمل بایدش

نقدهایی مثبت و نازک‌تر از گل بایدش دلبر ما را که تدبیر و تعقل بایدش خرده بر جمعیت زلفش اگر گیرد کسی بس پریشانی که از آن جعد و کاکل بایدش

Read More »

شعر طنز/ حالا من از دماغ و دهن گریه می‌کنم!

فاضل ترکمن در این قطعه شعر بدجوری دارد گریه می​کند و دقیقا هم مشخص نیست به چه علت اینطور بی​قراری می​کند اما به هر حال شرایط مختلف اشک​آلود خود را بیان کرده است! شب می‌رسد سه سوته و من گریه می‌کنم من با تمام زور بدن گریه می‌کنم

Read More »

شعر طنز ماه رمضان

سحرگاهان به قصد روزه داری// شدم بیدار از خواب و خماری

برایم سفره ای الوان گشودند// به آن هر لحظه چیزی را فزودند

برنج و مرغ و سوپ وآش رشته// سُس و استیک با نان برشته

خلاصه لقمه ای از هرچه دیدم// کمی از این کمی از آن چشیدم

Read More »

شعر طنز/ماجرای آن سه‌هزار میم- موجودی!

شعر طنز/ماجراي آن سه‌هزار ميم- موجودي!

.....اين دسته كه بر گردن او مى بينى دستى ست كه در كار دلارى بوده ست!

امروزی ها: متّهمين پرونده كذايى زبانم لال اختلاس سه هزار ميلياردى،اورانيوم غنى شده نيستند كه به راحتى در هر آشپزخانه اى قابل دسترسى باشند.گفت، در آسمانها دنبالش مى گشتم،در زمين پيدايش كردم! نمى دانم با چه عقلى گفتم سرى به خيام بزنم!نا سلامتى طرف يك عمر است كه حكيم است،شايد سر نخى پيدا بشود! به اختصار ذكر كردن اسامى به حقير هم سرايت كرد و در مصرعى گير و دار وزن هم مزيد بر علت شد.

Read More »