یکی از خلفای بنی عباس به دل درد شدیدی مبتلا شد. «بختیشوع» که از پزشکان ماهر آن زمان بود، بر بالین او رفت و پس از معاینه، معجونی درست کرد و به خلیفه داد. او خورد، ولی خوب نشد. بختیشوع که ازدرمان او ناامید شده بود گفت: «آنچه مربوط به علم پزشکی بود را انجام دادم، ولی درد تو با این درمانها بهبود نمییابد؛ مگر اینکه شخصی که دعایش مستجاب میشود و در پیشگاه خدا مقامی دارد برای تو دعا کند.» خلیفه به یکی از دربانان گفت: «موسی بن جعفر را به اینجا بیاور.» او رفت و امام علیه السلام را آورد. آن مرد دربان در بین راه دید که امام کاظم علیه السلام مشغول راز و نیاز و دعا کردن است.
Read More »