روزی کشاورزی متوجّه شد ساعتش را در انبار علوفه گم کرده است. ساعتی معمولی امّا با خاطره ای از گذشته و ارزشی عاطفی بود. بعد از آن که در میان علوفه بسیار جستجو کرد و آن را نیافت از گروهی کودکان که در بیرون انبار مشغول بازی بودند مدد خواست …
Read More »داستان زیبای ساعت
خرداد ۱۲, ۱۳۹۲ حکایات و داستانهای زیبا, یادداشت دیدگاهها برای داستان زیبای ساعت بسته هستند 0